قرآن
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
قرآن (نام پارسی: نِبی)، کتاب دینی اسلام و یکی از ثقلین است.
در باور مسلمانان، این کتاب طول یک دورهٔ ۲۳ ساله از طریق جبرئیل بر محمد، که آخرین پیامبر میخوانندش، فروفرستاده شدهاست. مجموع این فروفرستادهها (وحی) به گونهٔ کتابی گردآوری شده که قرآن نام دارد. قرآن دارای ۳۰ جزء، ۱۱۴ سوره (بخش) و ۶۲۳۶ آیه (بند) است.
مسلمانان قرآن را کتاب مقدس دین خود میدانند و با القابی نظیر «کریم» و «مجید» نام آن را میبرند. برای ایشان، این کتاب به شکل نگاشتهشده و به ساختار یک کتاب به عنوان بازآفرینی زمینی از مفاهیم اصلی آسمانیست که ابدی و ازلی هستند پذیرفته شده است. قرآن خود را به عنوان «لوح حفاظتشده» («اللَوح المحفوظ»، ۸۵:۲۲) میخواند.[1]
فهرست مندرجات |
[ویرایش] ساختار
اصول دین |
اصول خاص تشیع |
فروع دین |
فروع تشیع |
منابع اسلامی |
شخصیتها |
محمد |
مذهبها |
مذاهب فقهی |
مذاهب کلامی |
علوم اسلامی |
تاریخ اسلام |
زندگانی محمد |
جغرافیای اسلام |
مکه • مدینه |
[ویرایش] آیه
آیه در لغت به معنی نشانهاست و در اصطلاح کوچکترین واحد تقسیم قرآن است. این کلمه در قرآن به همین معنای خاص نیز به کار رفتهاست. یک آیه میتواند چند حرف، چند کلمه، یک یا چند جمله و یا یک یا چند بند (پاراگراف) باشد. طبق روایت ابوعبدالرحمن عبدالله بن حبیب سُلَمی از علی پسر ابوطالب تعداد کل آیات قرآن ۶۲۳۶ عدد است. (رامیار، تاریخ قرآن:۵۷۰) برخی آیات نظیر آیهٔ نور (نور، ۳۵)، آية الكرسي (بقره، ۲۵۵)، آیهٔ تطهیر (احزاب، ۳۳) و آیهٔ حجاب (نور، ۳۰ و ۳۱) با نامهای خاصی مشهورند.
ترتیب آیات قرآن توسط پیامبر اسلام تنظیم شدهاست. به عبارت دیگر آیات قرآن به ترتیب فعلی فروفرستاده و خوانده نشده، بلکه پیامبر محل آیات را معین نمودهاست. البته برخی دانشمندان مسلمان معتقدند که برخی آیات نظیر آیهٔ «اکمال دین» (مائده، ۳) به هنگام گردآوری و تدوین از جای اصلی خود خارج شدهاند.[نیاز به ذکر منبع]
[ویرایش] رکوع
رکوع یک بخش و گروهی از آیات که وحدت موضوعی دارد و پشت سرهم قرار گرفته است. تعداد رکوعهای قرآن طبق آنچه مشهور است ۵۴۰ رکوع است.[2]
[ویرایش] سوره
- مقاله اصلی: سوره
سوره در لغت به معنای «بُریده شده» است و در اصطلاح واحدی است دربرگیرندهٔ گروهی مستقل از آیات قرآن که مَطلَع «بسم الله الرحمن الرحيم» و مقطعی دارد. به اعتقاد شیعیان هر سورهٔ قرآن - جز سورهٔ توبه - با آیه «به نام خداوند بخشندهٔ مهربان» آغاز میشود. و اهل سنت «بسم الله» را جزء سوره نمیدانند. در قرآن کلمهٔ «سوره» به همین معنا به کار رفتهاست؛ مثلاً در آیهٔ تحدی (مبازره طلبی)(بقره، ۲۳).
قرآن ۱۱۴ سوره دارد. هر سوره یک یا دو نام دارد، که معمولاً از کلمهای از آن سوره گرفته شدهاست. برخی معتقدند ترتیب سورهها توسط پیامبر تعیین شده و برخی بر این باورند که آنها به هنگام گردآوری در زمان عثمان کما بیش به ترتیب طول مرتب شدهاند. سورههای قرآن به دو دستهٔ مکی (فروفرستاده شده در مکه) و مدنی (فروفرستاده شده در مدینه) تقسیم میشوند. سورهها لزوماً وحدت موضوعی ندارند. نام رایج و تعداد آیات هر یک در انتهای این مقاله آمدهاست. برای مشاهده فهرست نام سورهها و تعداد آیات آنها به مقاله سوره رجوع کنید.
[ویرایش] دیگر تقسیم بندیها
قرآن به ۳۰ بخش تقریباً مساوی به نام جزء تقسیم شدهاست. هر جزء از دو قسمت مساوی به نام حزب تشکیل شدهاست و احزاب به نصف و ربع حزب تقسیم میشوند (برخی نیز هر جزء را به چهار حزب تقسیم میکنند و در این صورت ۱۲۰ حزب داریم).
[ویرایش] سبک
قرآن در زمانی پدید آمد، که ادبیات عرب در بالاترین نقطهٔ خود قرار داشت و فصاحت و بلاغت نزد عرب از جایگاه ویژهای برخوردار بود. قبل از پیدایش اسلام در سرزمین عربستان بهترین اشعار را بر دیوار کعبه میآویختند و آنها را «معلقات سبعه» (آویختههای هفتگانه) میخواندند. مقارن همین روزگار است که قرآن پدید میآید و در جامعهٔ عرب حتی از سوی مخالفان اسلام به عنوان یک یک سند بزرگ زبانی و یک اثر بسیار مهم ادبی است شناخته میشود. بهاءالدین خرمشاهی -محقق و مترجم - درباره سبک قرآن چنین میگوید:
«نثر در زبان عرب در عصر جاهلیت و اوان ظهور اسلام سابقه و نمونهٔ چندانی ندارد. نمونههایش یا بعضی خطبههاست یا سَجع کاهنان و در قـرآن سـجـع فراوان هست، که احتراماً و برای آنکه به سجع کاهنان و شعر شبیه نشود به آن فاصله میگویند و مراد از آن کلمات مشابه پایانی هر آیهاست. قرآن با شعر عربی هم که سابقهٔ درخشانی دارد، شباهت ندارد. قـرآن قول کسانی را که میگویند قرآن شعر و پیامبر شاعر است، به شدت نفی میکند و میفرماید که به او شعر نیاموختهایم و سزاوار او نیست (یس، ۶۹ و نیز الحاقه، 41). اما در قرآن، جوهر شعری بسیار است. یعنی بیان ظریف و مجازی و انواع استعارهها و تمثیلات و تشبیهات هنری. همچنین آیات موزون یا موزونافتادهٔ قرآن نیز از یکصد فقره بیشتر است. با وجود این و با آنکه نفوذ قرآن در شعر و ادب عربی و فارسی بسیار عظیم است، ولی قرآن شعر نیست.» (خرمشاهی، ترجمه قرآن، ۶۵۴)
سبک آیات قرآن با زمان پیدایش و نیز محتوای آنها متناسب است. سورههای مکی از سورههای مدنی مسجعترند. همچنین آیاتی که به حوادث قیامت و بیم و امیدِ آن میپردازند، بیشتر احساسات خوانده را منقلب میسازند و آیاتی نظیر آیات احکام به گونهای است که خرد خواننده را مخاطب قرار میدهد.
مسالهٔ دیگر تفاوت آشکار سبک قرآن با سایر سخنان روایت شده از پیامبر اسلام و نیز سخنان چون علی بن ابیطالب است. در میان مسلمانان آن عصر ظاهراً کسی نبوده، که یارای آن داشته باشد نظیر قرآن سخن بگوید. بهاءالدین خرمشاهی در این باره چنین میگوید:
«این نکته و واقعیت هم حیرتآور است که بین قرآن و سایر کلمات و ماثورات و خطبهها و احادیث و آثار بازمانده از رسول اللّه و علی بن ابیطالب و دیگر بزرگان اسلام شباهت چندانی دیده نمیشود.» (خرمشاهی، ترجمه قرآن، ۶۵۴)
[ویرایش] متن پاشان
اسلوب متعارف نگارش اغلب کتابها، روایت خطی است؛ یعنی از یک نقطه به عنوان مقدمه آغاز و پس از بیان مستندات و استدلالات به نتایجی میرسد. اما قرآن بدین معنا آغاز و پایانی ندارد و میتوان آن را از هر قسمتی آغاز نمود، بی آنکه نیاز باشد بیش از چند آیه به عقب بازگشت. به بیان دیگر هر رکوع مستقل از باقی متن گویاست، جز در مواردی معدود نظیر سوره یوسف که تمام آن وحدت موضوع و مضمون دارد. بهاءالدین خرمشاهی در این باره میگوید:
«امـا مـهمترین مشخصه و خصیصه ساختاری قرآن که شاید قدما نیز به آن توجه داشتهاند، اسلوب چندوجهی و بلاتشبیه گسستهنمای آن است. یـعـنی شاخه به شاخه شدن معانی و مضامین و قطع پیاپی توالی یک مضمون و مدام از معنایی به معنای دیگر پرداختن. این گسستهنمایی ظاهری قرآن مجید در فرهنگ و ادب فارسی نظیر دارد. دو کـتـاب عـظیم که از شاهکارهای جاویدان زبان فارسی هستند نیز همین اسلوب و ساختار را دارند. نخست مثنوی معنوی اثر مولانا جلال الدین بلخی (م 672 ق). دوم غزلهای خواجه شمس الدین حافظ (م 792 ق). در مـورد مـثـنـوی، مرحوم فروزانفر بر آن [نظر] بودهاند که تحت تأثیر قرآن این سبک و سیاق را پیدا کردهاست. در مـورد غزلهای حافظ که به اصطلاح بعضی فارسیزبانهای پاکستان، «پاشان» (از پاشیدن) است نگارنده برای نخستین بار این نظر را مطرح کردهاست که حافظ با انقلابی که (به قول آربری) در غزل کردهاست، نه تحت تأثیر سنت شعری و تاریخ غزل فارسی است (چنانکه غزلش هیچ شباهت صـوری و سـاخـتاری با غزل بزرگترین سلفش سعدی ندارد) بلکه تحت تأثیر ساخت و ساختار سورههای قرآن کریم است. مسلمانها اعم از عرب و غیر عرب، گویی بیم داشتهاند که به این خصیصه اشاره کنند. قدیمترین اشـارهای که در این باب دیده میشود حدیثی است که یکی از معاصران پیامبر که یهویی به نام «سلام بن مشکم» بودهاست. [او] از سر شِکوه و گلایه به [پیامبر] عرض میکند: «چـگـونـه از تـو پیروی کنیم حال آنکه قبلهٔ ما را ترک کردهای و کتابی هم که آوردهای آن طور که توراتِ متناسق است، تناسق (نظم و نسق) ندارند. کتابی بیاور که مانوس و متعارف باشد وگرنه ما هم نظیر اینکه تو آوردهای میآوریم». سپس خداوند این آیه را [در مقام تحدی] نازل کرد: قل لئن اجتمعت الانس و الجن ... [اگر انس و جـن هـمـدسـتی کنند که نظیر این قرآن را بیاورند، نظیر آن را نخواهند آورد، ولو آنکه بعضی پشتیبان بعضی باشند] (اسراء، ۸۸ - اسباب النزول، سیوطی) [...] طه حسین [...] بحث مـبسوطی در این باره دارد و مینویسد: «مثلاً موضوعهای سوره بقره بسیار و از هم بیگانهاند و ایـن خـود دلیل است که این سوره یکمرتبه نازل نگشته، بلکه به تدریج و خُرد خُرد نازل میشدهاست. سپس دهها موضوع و مضمون متنوع سوره بقره را برای نمونه یاد میکند (آئینه اسلام، نوشته طه حسین، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، ص 149 - 151).»(خرمشاهی، ترجمه قرآن، ۶۵۴)
حال آنکه چنانچه این کتاب به شکل متعارف و نظیر سایر کتب نگاشته شده بود، به عنوان مثال باید از مباحث اعتقادی آغاز میکرد و پس از بیان داستان آفرینش و انبیا به روزگار پیامبر میرسید و نهایتاً احکام را بیان مینمود، که در این صورت اسلوب آن بیشتر منطقی بود و نه هنری.
[ویرایش] دیدگاه اسلام شناسان اروپایی
بهاءالدین خرمشاهی میگوید:
«از قرآنپژوهان اروپایی گویا ابتدا نولدکه اسلامشناس آلمانی که مهمترین تاریخ قرآن را نوشته اسـت، در مقاله قرآن که برای طبع یازدهم دایرة المعارف بریتانیکا نوشتهاست به این خصیصه از سبک قرآن اشاره کرده و گفتهاست اصولاً ذهن هر پژوهشگر امروزین اروپایی سبک قرآن را به اصطلاح ناپیوسته و پاشان مییابد. ریـچـارد بـل یـکی از برجسته ترین قرآن پژوهان غربی، در کتاب مقدمه بر ترجمهٔ قرآن به این خـصـیـصه اشاره و آن را ناشی از بیدقتی و اشتباه ناسخان و کاتبان وحی میداند ولی مونتگمری وات قـرآن شـنـاس اسکاتلندی معروف که این مقدمه او را تهذیب کرده و گسترش دادهاست، تعلیل او را نادرست میشمارد. آرتـور جـان آربـری، از [...] اسلامشناسان و قرآنپژوهان غربی، در مقدمهٔ ترجمه قـرآنش به انگلیسی و نیز فریتیوف شوآن در کتاب «فهم اسلام» بهتر از دیگران به اهمیت هنری و زبانی - ادبی این خصیصه ساختاری قرآن پی بردهاند و آن را حسن و هنر قرآن شمردهاند، نه عیب و ایراد آن. به نظر میرسد که اعجاز و سبک تقلیدناپذیر و خارقالعاده قرآن جز از این طریق میسر نمیشد. اگر بیان اندیشه با رعایت ترتیب و توالی منطقی و مضمونی در کتابهای دیگر خطی باشد شیوه بـیـان انـدیـشـه قـرآن حـجـمی و حلقوی ... و به قول آربری کنترپوآنی و پلی فونیک است .»(خرمشاهی، ترجمه قرآن، ۶۵۴ و ۶۵۵)
[ویرایش] محتوا
کتاب قرآن خود را این گونه معرفی میکند:
«کتابی است که به سوی تو فروفرستادهایم، تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکیها به سوی روشنی درآوری، به سوی راه خدای توانای ستوده»(سوره ابراهیم، آیه۱)[3]
[ویرایش] پیدایش
مسلمانان همگی قرآن را وحی و الفاظ آن را عیناً و دقیقاً از جانب خدا میدانند، که توسط روح الامین (جبرئیل) بر پیامبر اسلام نازل شدهاست.
برخی غیر مسلمانان قرآن را متنی میدانند، که محمد خود آن را بیان کردهاست. برخی از ایشان نیز معتقدند قرآن یک کار گروهی و نوشته شده توسط اشخاص مشخصی است که محمد تنها یکی از آنها بودهاست. [4]
[ویرایش] گردآوری
متن قرآن در سه مرحله گردآوری شد، تا نهایتاً به صورت امروزین یا اصطلاحاً «مصحف» درآمد. نخست زمان محمد. سپس زمان ابوبکر و در آخر زمان عثمان. در دورههای بعدی رسم الخط آن اصلاح شد.
[ویرایش] زمان محمد
در زمان حیات پیامبر، وی قرآن را بر مسلمانان میخواند. برخی آن را حفظ میکردند و برخی بر تکههای چرم، استخوانهای شانه و دنده گوسفند و شتر، چوب درخت خرما، سنگهای صاف و صیقلی و گاه کاغذ مینوشتند. از آنجا که هنوز قرآن بر پیامبر وحی میشد و متن آن ناقص بود، امکان «کتاب ساختن» آن وجود نداشت. «جمع قرآن در زمان رسول خدا را اصطلاحاً تألیف گویند.» (رامیار،تاریخ قرآن:۲۱۳)در زمان حیات پیامبر ۳۷ نفر حافظ کل قرآن بودند. (رامیار،تاریخ قرآن:۲۵۵) و تعداد کاتبان وحی که برای خود نسخهای برمیگرفتند به بیش از پنجاه نفر میرسیدهاست.(رامیار،تاریخ قرآن:۲۵۵)
[ویرایش] زمان ابوبکر
در این زمان جنگهای ردّه بین مسلمانان و از دین برگشتگان و متنبّیان رخ داد، که در آن تعدادی از حافظان قرآن کشته شدند. به پیشنهاد عمر و به دستور ابوبکر «زید بن ثابت» که از کاتبان وحی و حافظ قرآن بود، مأمور جمع آوری قرآن شد. «زید همه نوشتههای قرآنی را ولو آنکه دهها حافظ و دهها نوشته مطابق آن بود، با اخذ حداقل دو شاهد یکی از کتابت و یکی از حفظ میپذیرفت.»[5] قرآن توسط زید طی ۱۴ ماه و تا زمان فوت ابوبکر در سال ۱۳ هجری به صورت مجموعهای از صحیفهها جمع آوری شد و طبق وصیت ابوبکر در اختیار عمر و سپس دخترش «حَفصه» قرار گرفت.
[ویرایش] زمان عثمان
در زمان عثمان با توجه به گسترش سرزمین مسلمانان تا ایران، شام و مصر نیاز بود به سرعت متن واحدی از قرآن در تمام سرزمینهای مسلمان منتشر شود. همچنین به علت فوت یا کشته شدن تعدادی از حافظان و نویسندگان وحی بیم تفرقه در متن قرآن وجود داشت. از این رو، خلیفه عثمان با جمعآوری نسخههای مختلف دست به یکسانسازی قرآن زد. وی انجمنی متشکل از «زید بن ثابت»، «سعید بن عاص»، «عبدالله بن زبیر» و «عبدالرحمن بن حارث» تشکیل داد. این گروه با همکاری دوازده نفر از قریش و انصار کار تهیه نسخه نهایی را انجام دادند. آنها تمام نوشتههای قرآن موجود را گرد آوردند و با تکیه بر شهادت شاهدان و حافظان نسخه نهایی یا «مصحف امام» را تهیه کردند، که معروف به مصحف عثمانی است و به خط کوفی ابتدایی بود. این کار در فاصله سالهای ۲۴ تا ۳۰ هجری قمری انجام شد و از روی آن ۵ یا شش نسخه تهیه شد. دو نسخه در مکه و مدینه نگهداری شد و باقی نسخهها به همراه یک حافظ قرآن که نقش راهنمای درست خوانی را داشت، به بصره، کوفه، شام و بحرین ارسال شد.ر.ک. کتاب قرآن شناخت، بهاءالدین خرمشاهی
عثمان برای دستیابی به «توحید نص» یا یگانگی متن قرآن دستور داد، تمام نوشتههای موجود قرآن را با آب و سرکه جوشانده و محو کنند، تا ریشه نزاع و اختلاف از بین برود. نسخههایی که نابود شدند شامل قرآن عبدالله پسر مسعود -که گویا فاقد دو سوره فلق و ناس بودهاست.- ابی پسر کعب بودند و قرآن امام علی نزد وی و فرزندانش باقی ماند و گرچه وی در گردآوری قرآن مستقیما حضور نداشت، در هیچ جا و در زمان خلافت صحت متن گردآوری شده را رد نکردهاست.[نیاز به ذکر منبع] صاحب نظران مسلمان معتقدند این نسخهها عموماً از نظر لغوی، املایی و تعداد سورهها تفاوت جزئی داشتهاند. اما به هر حال عموم مسلمانان حتی خاندان علی و سایر مخالفان خلافت بر صحت نسخه عثمان در طول تاریخ تاکید کردهاند. ر.ک.کتاب قرآن شناخت، بهاءالدین خرمشاهی
نظر مشهور جمع آوری در مورد جمع آوری قرآن همین است که ذکر شده اما محققین متاخر نظر بر جمع آوری قرآن در همان زمان محمد (پیامبر) دارند و روایات ونقلهای مربوط به جمع آوری قرآن بعد از محمد را متناقض یا ناظر به اموری دیگر (نظیر تکثیر مصحف یا توحید مصاحف میدانند. ر.ک. تاریخ قرآن ،عزت دروزه /البیان ،خویی /کاوشی در جمع آوری قرآن ،ایازی /مباحثی در علوم قرآن ،صبحی صالح
[ویرایش] اصلاحات بعدی
نسخه عثمان به خط عربی اولیه نوشته شده بود، که بدون علامتگذاری، اعراب و حروف «والی»(حروفی که نوشته میشود و خواده نمیشود) است. تا زمانی که اسلام محدود به سرزمینهای عرب زبان بود، اعراب مشکلی در قرائت قرآن نداشتند. اما با گسترش سرزمینهای اسلامی مردمان غیر عرب زبان نمیتوانستند قرآن را درست بخوانند. برای حل مشکلات ناشی از آن و مقابله با اشتباه خواندن قرآن به دستور علی «ابوالاسود دوئلی» اقدام به اعراب گذاری قرآن نمود. روش او برای این کار بر اساس شیوه رسم الخط سریانی بود. سپس در طی قرن اول به دستور خلفا و امرای اموی «یحیی بن عامر» و «نصر بن عاصم» حروف مشابه نظیر ب، ت و ث را نقطه گذاری کردند. یزید فارسی حرف «الف» را به قرآن افزود(در عربی الف و همزه دو حرف متفاوت محسوب میشود.) در قرن دوم هجری «ابوعبدالرحمن خلیل بن احمد بصری» که اصلیتش ایرانی است، علم نحو و عروض را ابداع کرد و علائم همزه، تشدید و ساکن را وضع کرد و روش امروزی ثبت حرکات را ایجاد کرد. در طی قرن سوم هجری رسم الخط قرآنی معیار(استاندارد) موجو بودهاست و ابوحاتم سجستانی(سیستانی) رسالهای در رسم الخط قرآن نگاشته، که بخشهایی از آن امروزه موجود است. همچنین خط عربی بتدریج طی چند قرن از «کوفی اولیه» به «نسخ» که امروزه قرآن را بدان مینویسند، تحول یافت.ر.ک. تاریخ قرآن، محمود رامیار، صص ۵۲۷ تا ۵۴۸
نسخهای که امروزه بیشترین استفاده را دارد در سال ۱۹۲۲ (میلادی) توسط دانشگاه الازهر مصر تایید شدهاست و اکثریت قریب به اتفاق دانشمندان شیعه نیز معتقدند چیزی از آن کاسته یا به آن افزوده نشده است.[6]
[ویرایش] قرائت قرآن
[ویرایش] قاریان هفتگانه(قرّاء سبعه) و راویان چهارده گانه
در خواندن متن واحد قرآن چهارده شیوه یا روایت مختلف وجود داشتهاست. مشهورترین روایت که امروزه قرآن را بر اساس آن اعراب گذاری میکنند، روایت حفص از عاصم کوفی است، که به علی میرسد. تمام قرآن هایی که در ایران به چاپ می رسد از جهت صحت کتابت و انطباق با این قرائت در اداره نظارت بر چاپ و نشر قرآن کریم سازمان تبلیغات اسلامی مورد بررسی قرار می گیرد و این مسأله در پایان تمام قرآن ها ذکر شده است.
چنانکه حافظ میگوید:
عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ | قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت |
این چهارده روایت در تلفظ حروف و اعراب اندکی متفاوت هستند. مثلاً در قرائت مشهور حفص از عاصم آمدهاست: ملك يوم الدين (م با الف مقصوره كه مالك خوانده ميشود) و در قرائت مشهور ديگر الگو:عربي.
اسامی قاریان و راویان آنها بر اساس کتاب «الاتقان في علوم القرآن» اثر «سیوطی» عبارتاند از:
- عاصم کوفی(ف.۱۲۷-۱۲۹ه.ق.). وی قرائت را از «ابوعبدالرحمن سلمی» از «امام علی» و همچنین از «سعد بن ایاس شیبانی» و «زر بن حبیش» اخذ کردهاست. قرائت وی را «حفص» و «ابوبکر شعبة بن عیاش» روایت کردهاند.
- عبدالله بن کثیر مکی(ف. ۱۲۰ه.ق.). وی قرائت را از «عبدالله بن صائب صحابی» و «مجاهد» از «ابن عباس» از «امام علی» اخذ کردهاست. قرائت وی را «قنبل» و «بزی» روایت کردهاند.
- نافع بن عبدالرحمن اصفهانی مدنی(ف. ۱۵۹ یا ۱۶۹ ه.ق.). وی قرائت را از «یزید بن قعقاع» از «ابو میمونه» غلام «ام سلمه»(همسر پیامبر) اخذ کردهاست. قرائت وی را «قالون» و «ورش» روایت کردهاند.
- حمزة کوفی(ف. ۱۵۶ه.ق.). وی قرائت را از «عاصم» و «اعمش» و «سبیعی» و «منصور بن معتمر» و «امام صادق» اخذ کردهاست و قرائت او را «خلف» و «خلاد» روایت کردهاند.
- کسائی کوفی(ف.۱۷۹-۱۹۳ه.ق.). قرائت را از «حمزه» و «شعبة بن عیاش» اخذ کردهاست. راویان او «دوری» و «ابوالحارث» هستند.
- ابوعمرو بن علاءبصری(ف. ۱۵۴-۱۵۹ه.ق.). راویان وی «دوری» و «سوسی» با یک واسطه هستند.
- ابن عامر دمشقی(ف. ۱۱۸ه.ق.). وی قرائت را از «ابودرداء صحابی» اخذ کرده و راویان او «هشام» و «ابن ذکوان» با یک واسطه هستند.
علاوه بر این هفت قرائت سه قرائت کمتر مشهور نیز از «ابوجعفر»، «یعقوب» و «خلف» روایت شدهاست. ر.ک.قرآن در اسلام، علامه طباطبایی صص۲۰۳تا۲۱۵
[ویرایش] سندیت قرآن
منظور از سندیت اعتبار و مرجعیت یک پدیده در اثبات یا کشف یک موضوع است.
[ویرایش] سندیت تاریخی
طبق نظر «عبدالحسین زرین کوب» قرآن موجود معتبرترین سند مکتوب عربی درباره احوال پیامبر و محیط پیدایش اسلام است.[7] با توجه به آنکه تاریخ علمی نقلی است و نه استدلالی یا تجربی، سندیت تاریخی بر اساس اعتبار نقل قولها و روایتهای موجود درباره یک پدیده شکل میگیرد. قرآن به لحاظ تواتر روایت (تعدد افرادی که آن را نقل کردهاند)، وثاقت راویان (اعتماد به افرادی که آن را نقل کرد اند) و اجماع آرا (اتفاق نظر در بین افراد نقل کننده) موثقترین متن زمان خود در بین مسلمانان و غیر مسلمانان است. بنابراین هیچ سند و قرینه خارجی برای سنجش صحت قرآن نیست، که از خود قرآن کم اعتبارتر نباشد[نیاز به ذکر منبع]. چانچه فردی در صحت متن قرآن، در اسناد آن به پیامبر و امثال آن شک داشته باشید، در هر سند تاریخی دیگری از آن دوران قطعاً شک خواهد داشت. لذا وثوق و سندیت قرآن به حدی است که با هیچ سند تاریخی دیگری نمیتواند مورد تردید واقع شود.
اما برخی دلایل برون متنی که میتوان برای صحت قرآن آن ذکر کرد عبارتاند از: ۱- عدم ثبت احادیث پیامبر تا ۱۰۰ سال: از زمان عمر و به فرمان او تا زمان عمربن عبدالعزیر در پایان قرن اول هجری هیچ حدیثی از پیامبر نوشته نشدهاست و فقط قرآن ثبت شدهاست، لذا احتمال ثبت صحبتهای دیگر وی که جزء قرآن نبوده، وجود نداشتهاست. ۲- متن فعلی قرآن از معدود امور مورد اتفاق بین تمام فرق اسلامی است و چنین اجماعی بعید است ریشه در واقعیت نداشته باشد. ۳- گرچه نقل است عثمان و امویان نُسَخ قرآنی متفاوت را از بین بردهاند، اما مخالفان آنها بعدا بر این مبنا به مخالفت با آنها نپرداخته و در دوره عباسیان و نزد شیعه نیز همین متن قرآن مورد تایید قرار گرفتهاست.۴- نهایتا برخی دانشمندان نظیر محدث نوری قائل به حذف برخی مطالب از قرآن هستند، ولی عده بسیار زیادی از علمای شیعه و سنی در رد این ادعا کتاب نوشتهاند. ر.ک. افسانه تحریف قرآن،رسول جعفریان
[ویرایش] سندیت اعتقادی
در شناخت نظر دین اسلام در خصوص هر موضوعی، چه نزد معتقدان به اسلام و چه نزد مخالفان، قرآن موثقترین و خدشهناپذیرترین منبع کشف دین اسلام است.[نیاز به ذکر منبع]
برای مثال در مقابلهٔ سنت و قرآن نزد شیعیان از امام صادق حدیثی به این مضمون روایت شدهاست که «هر آنچه از احادیث را که خلاف قرآن یافتید، به دیوار بکوبید (کاملاً بیاعتبار است)».[نیاز به ذکر منبع] همچنین ابن سینا در مقابلهٔ عقل استدلالی با قرآن هنگامی که در خصوص «معاد جسمانی» به تناقض میرسد، به قرآن ایمان میآورد، هر چند عقلا نمیتواند استدلالی موافق آن بیابد.[نیاز به ذکر منبع]
البته اقلیتی از دانشمندان و علمای مسلمان معتقدند سنت بالاتر از قرآن است و برخی معتقدند سنت با قرآن برابر است. از نظر برخی از علما قرآن از آنجا که بر اساس تواتر به دست ما رسیدهاست به همان اندازه اصالت و سندیت دارد که احادیث متواتر سندیت دارند. [نیاز به ذکر منبع]
[ویرایش] آمارهایی دربارهٔ قرآن
تعداد کل آیات قرآن ۶۲۳۶ است. البته در این رقم هم اختلاف هست. مثلاً در این محاسبه، «بسم الله الرحمن الرحیم» فقط در سورهٔ فاتحه (اولین سورهٔ قرآن) شمرده شدهاست (البته بجر سوره فاتحه؛ «بسم الله الرحمن الرحیم» که در ابتدای همه سورههای قرآن جز سوره توبه که «بسم الله الرحمن الرحیم» ندارد- قرار دارد جزء آیه اول آنها محسوب میشوند.)نظراتی دیگر نیز در این باره بسیار موجود است, برای مثال اشخاصی میگویند ۶۶۶۶ و اشخاصی دیگر میگویند ۶۲۳۴.
بسته به روش شمارش و تعریف کلمه و نیز نحوهٔ رسمالخط, اعداد مختلفی برای تعداد کلمات و حروف قرآن گفته شده. مشهورترین آنها ۷۷۷۰۱ کلمه و ۳۲۳۶۷۱ حرف است.
قرآن ۱۱۴ سوره دارد. سورهٔ ۹ قران سوره توبه «بسم الله الرحمن الرحیم» ندارد اما سورهٔ ۲۷ قران یعنی سورهٔ نمل ۲ «بسم الله الرحمن الرحیم» دارد. طولانیترین سوره قرآن سوره بقره یا گاو است که شامل ۲۸۶ آیه است. کوتاهترین سوره قرآن هم کوثر با ۳ آیهاست.
بلندترین آیه قرآن، آیه ۲۸۲ بقرهاست که در ان ۲۰ حکم الهی آمدهاست. کوتاهترین آیه قرآن نیز آیهٔ ۶۴ سورهٔ الرحمن است که از دو حرف مقطعه طه تشکیل شدهاست.
[ویرایش] ديدگاه ها درباره قرآن
[ویرایش] مسلمانان
«قرآن وحی نامه اعجازآمیز الهی است، که به زبان عربی[شیوا(فصیح)] به عین الفاظ توسط فرشته وحی، جبرئیل، از جانب خداوند و از لوح محفوظ بر قلب و زبان پیامبر اسلام هم اجمالا یکباره و هم تفصیلا در طول بیست و سه سال نازل شده.»[8]
اعتقاد عموم مسلمانان و تمامی مذاهب آن است که قرآن کتاب آسمانی و مقدس اسلام است، که طبق مندرجات آن و باور مسلمانان توسط وحی الهی به محمد فروفرستاده شد و معتبرترین متن دینی نزد مسلمانان است و مسلمانان آن را معجزه و سند اثبات نبوت محمد میدانند. تمام مذاهب اسلامی جز معدودی از دانشمندان بر صحت متن آن اتفاق نظر دارند و اختلاف در نحوه خواندن متن، تفسیر و احیانا ترتیب آن است. میزان این اتفاق نظر به حدی است، که شیعیان دوازده امامی ایران و وهابیان عربستان از قرآن با رسم الخط واحدی استفاده میکنند.
[ویرایش] مستشرقان
مستشرقان دیدگاههای متعددی درباره قرآن داشتهاند. برخی چون گلدزیهر بسیار بدبین بوده و برخی نظیر آربری به آن خوشبین بودهاند. حتی برخی نظیر ماسینیون و کربن به اسلام و قرآن ارادت داشتهاند.
[ویرایش] ناباوران
دیگر صاحبنظران معمولاً روایت کلی مسلمانان از وقایع را میپذیرند، اما بر این باورند که مفاهیم قرآن بیشتر ریشههای زمینی دارند و قبل از تولد پیامبر اسلام این مفاهیم در میان مذاهب مختلف اقوام عرب وجود داشتهاند. برخی از آیات قرآن تنها تراوشات ذهنی پیامبر اسلام هستند و برخی دیگر نیز توسط اطرافیان محمد به قرآن وارد شدهاند. مدرنیستها مواردی را به عنوان اشکالات قرآن ذکر میکنند و از آن به عنوان نشانهای از یک رویه جمعی انسانی یاد میکنند، مانند ترتیب غیرمنظم و دستهبندیشده و ترکیبهای مختلف سبک و قِسم این کتاب را که مغایر با نظم خطی است متعارف عقلانیت مدرن است را مؤید ادعای خود میدانند. همچنین آنها مدعی هستند تناقضات منطقی درونی و برونی قرآن در قرآن وجود دارد.[نیاز به ذکر منبع]
اثباتگرایان(pisitisit) و علمباوران(scientisist) مطالب غیر علمی قرآن در مورد طبیعت و انسان را ازجمله اشکالات این کتاب میدانند.
همچنین برخی از ناباورین قرآن را پدیدهای با منشأ بشری میدانند، زیرا که بین سبک و لحن و موضوع سورههای مکی و مدنی تفاوت وجود دارد. سورههایی که پیامبر اسلام در مکه گفته - سورههای مکی - بیشتر حالتی اندرزگونه و همراه با مهر و محبت است ولی سورههای پس از کوچ به مدینه که مدنی خوانده میشوند، حالتی از خشم را بر میانگیزد و لطافت سورههای مکی را ندارد، چرا که طبق تعبیر و استدلال ایشان پس از کوچ پیامبر درگیر با مسایلی از قبل جنگ، جاسوسی، تفرقه افنکی و دیگر مسایلی شد که در مکه هیچ تجربه نکرده بود. البته عدهای آن را مرتبط با نفس شکل گیری حکومت و اقتضائات آن میدانند.[نیاز به ذکر منبع]
برخی از مستشرقان شکگرا همچنین معتقدند که آموزههای پیامبر اسلام به تأثیر از جوامع یهودی حجاز، و به طبع به تصور او روایتی جهانشمول از وقایع تاریخی بودهاست. آنان به بخشهایی اشاره میکنند که در آیه خدا مستقیما یا در شخص سوم مورد خطاب گرفته و یا درآیه به افراد مختلف و از جمله به خدا قسم یاد میگردد.[نیاز به ذکر منبع]
[ویرایش] مبارزهطلبی
مسلمانان معتقدند که قرآن معجزه پیامبر و اثبات کننده درستی ادعای پيامبری اوست.
قرآن در آیاتی منکران وحیانی بودن را به مبارزه طلبیدهاست. ازجمله در آیه ۲۳ سوره بقره میگوید «و اگر در آنچه بر بنده خویش فرو فرستادهایم شک دارید، اگر راست میگویید سورهای همانند آن بیاورید و از یاورانتان در برابر خداوند یاری بخواهید.»[9] در آیات متعددی از قرآن از منکران وحیانی این کتاب خواسته شده است، که اگر میتوانند نظیر آن را بیاورند. البته در آیهای درخواست شده که کتابی مثل آن بیاورند. در آیه دیگر ده سوره ذکر شده و آیه بالا یک سوره نیز در اثبات مدعای بشری بودن قرآن کافی دانسته شده است. از موارد دیگر مبارزهطلبی قرآن ادعای انسجام و عدم تناقض در متن آن است. «چرا در قرآن تدبر نمیكنند؟ كه اگر از غیر خدا بود، اختلافهاى زيادی در آن مییافتند»[10]
از سویی، افرادی نظیر مسیلمه نیز خود را پیامبر خوانده و عباراتی نظیر الفيل، ما الفيل، و ما ادريك ما الفيل، له ذنب و بيل، و خرطوم طويل را گفتهاند.(طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱ ص ۱۰۸) همچنین افرادی نظیر ابن مقفع ،مترجم کلیله و دمنه از پهلوی به عربی، که دانشمند و ادیب توانمندی بوده، در این راه بسیار کوشیدند و میتوان متن نوشتههای آنها را که در کتب تاریخ ثبت شده با قرآن مقایسه کرد.[نیاز به ذکر منبع] مخالفان میگویند مفهوم «مقابل قرآن» تکرار میشود اما دقیقاً چهارچوب ادبی برای مقایسه که مورد توافق همهٔ فرق و مسلمانان باشد ارایه نشدهاست. منتقدین این نظر معتقدند به دلیل عدم وجود همین چهارچوب چالشی که قرآن مطرح کردهاست بیمعنی است.[11]
بحث دیگری نیز مطرح میشود که در بخش ریاضیات و قرآن به آن پرداخته شدهاست.
[ویرایش] پاورقی
- ^ مدیر شانهچی، در مشکوة،شماره ۲، بهار ۱۳۶۲ش، ص ۱۵۱-۱۵۲
- ^ سوره ابراهیم،آیه ۱: «كتابٌ انزَلناه اليكَ لتُخرجَ الناسَ من الظلماتِ الي النورِ بأذنِ ربِّهِم الي صراطِ العزيزِ الحميدِ»
- ^ برای نمونه مراجعه کنید به چه کسانی قرآن را نوشتهاند
- ^ خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه از بهاءالدین خرمشاهی، ناشر:جامی و نیلوفر، ص ۶۵۲
- ^ زرین کوب، عبدالحسین؛ 1343؛ تاریخ ایران بعد از اسلام؛ صفحه 20؛ انتظارات امیرکبیر
- ^ خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه از بهاءالدین خرمشاهی، ناشر:جامی و نیلوفر، ص ۶۵۷
- ^ سوره بقره،آیه ۲۳:«و أُن كنتُم في ريبٍ ممّا نزّلنا علي عبدنا فأتوا بسورةٍ من مثلِه و ادعوا شهداءَكم من دون الله ان كنتم صادقين»
- ^ بهعنوان مثال مراجعه کنید به سوره مثل قرآن
[ویرایش] منابع
- جعفریان،رسول، افسانه تحریف قرآن
- خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن شناخت
- رامیار، محمود، تاریخ قرآن، تهران:امیرکبیر، چاپ اول:۱۳۴۶
- طباطبایی، سید محمد حسین، قرآن در اسلام، ناشر: دارالکتب الاسلامیة، چاپ دوم:۱۳۵۳
- قرآن و قرآن پژوهی
[ویرایش] جستارهای وابسته
[ویرایش] پیوند به بیرون
- قرائت های نو از قرآن بر پایه آموزشهای عرفانی
- مروری بر جدیدترین یافته قرآن پژوهی
- بررسی کتاب "قرآن و مسيحيان". نوشته خسرو ناقد. سايت بی بی سی
- ترجمه های آلمانی قرآن. نوشته ای از خسرو ناقد. سايت بی بی سی.
- سایت بلاغ
- پارس قرآن
- سایتهای قرآنی
- سایتهای قرآنی
- اثبات فیزیکی قرآن (به زبان انگلیسی)
- ترجمه فارسی
- متن قرآن
- متن قرآن به عربی و فارسی با قابلیت جست و جو
- قرآن در وبگاه الشیعه
- انجمنهای گفتگوی وبگاه جامعة القرآن الکریم
- شکگرایان