بحث کاربر:Behaafarid/بایگانی ۱۳
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
بایگانی ۱ بایگانی ۲ بایگانی ۳ بایگانی ۴ بایگانی ۵ بایگانی ۶ بایگانی ۷ بایگانی ۸ بایگانی ۹ بایگانی ۱۰ بایگانی ۱۱ بایگانی ۱۲
اگر درخواستی دارید که برآوردن آن نیاز به دسترسی مدیریتی دارد، میتوانید آن را در وپ:تام مطرح کنید. اینطوری مدیران بیشتری از موضوع مطلع خواهند شد و کارتان سریعتر راه خواهد افتاد.
[ویرایش] برچسب پروژه
درود؛ آیا گذاردن برچسب پروژه(مانند پروژه تاریخ فرانسه) یا برچسبهای همانند در مقالهها موردی دارد؟ --Ariobarzan ۱۹:۵۸, ۱۴ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- بله. این برچسبها باید در صفحهٔ بحث باشد.بهآفرید ۰۱:۴۹, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- پیشتر با این کار مخالفتی نشده بود،در شیوهنامه هم دست کم من به یاد نمیآورم که چیزی در اینباره نوشته شده باشد. به هر روی در آینده از گذاشتن آن خودداری میکنم. --Ariobarzan ۱۳:۰۱, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- من الان باید خواب باشم ولی خب. باز برگشتم سر زدم دیدم پیام دارم. خدمت شما عرض شود که بله ظاهراً کسی تا حالا اشارهای نکرده بود. اما این کار در ویکیانگلیسی انجام میشود. به هر حال ممنون از توجه شما.بهآفرید ۱۳:۰۴, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- سپاس از راهنمایی شما،خوابهای خوب ببینید. --Ariobarzan ۱۳:۱۲, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- من الان باید خواب باشم ولی خب. باز برگشتم سر زدم دیدم پیام دارم. خدمت شما عرض شود که بله ظاهراً کسی تا حالا اشارهای نکرده بود. اما این کار در ویکیانگلیسی انجام میشود. به هر حال ممنون از توجه شما.بهآفرید ۱۳:۰۴, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- پیشتر با این کار مخالفتی نشده بود،در شیوهنامه هم دست کم من به یاد نمیآورم که چیزی در اینباره نوشته شده باشد. به هر روی در آینده از گذاشتن آن خودداری میکنم. --Ariobarzan ۱۳:۰۱, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] Horizontal Scrolling
سلام
روی کامپیوتر من با مانیتوری که روی ۷۶۸×۱۰۲۴ تنظیمش کردهام، در مرورگر Internet Explorer تمام صفحات یک Horizontal Scrollbar دارند. این مشکل در Firefox وجود ندارد. به نظرم بد نباشد پهنای باکس سمت چپی را کمی کمتر کنیم. بدیهی است که تغییر CSS سایت فقط از Sysop ها (و برکراتها؟) بر میآید.
حجت ۲۳:۵۱, ۱۴ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- با درود و خوشامدگویی:
- sysop میشود مدیر.Bureaucrat هم میشود: دیوانسالار.
- لطفاً در قهوهخانه مشکل را مطرح کنید ببینید کس دیگری هم این مشکل را دارد یا نه. اگر کسی مانیتورش روی ۱۰۲۴×۷۶۸ نبود و خبری نشد عرض را ۹۹٪ میکنیم. در ضمن تغییرات اینطوری را که نیاز به دسترسی مدیریتی دارد میتوانید در وپ:تام مطرح کنید. اینطوری سریعتر پاسخ خواهید گرفت.بهآفرید ۰۲:۰۶, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] هرگز فکر نمیکردم تا اینقدر احمق باشی
- نظر لطف شماست. در صورت تکرار توهین دسترسیتان بسته میشود. دلیل واگردانی را در صفحهٔ بحث توضیح دادهام.بهآفرید ۱۰:۰۰, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
به آفرید جان, ممنونم از قفل کردن مقالات سروش و نیکخواه. از این توهین بالا متاسفم. در ضمن آخرین توهین این آقا (اردشیر) به من اینست که همان دیاکو هستم!:) دست بر قضا از ویرایش های دیاکو راجع به کردستان خوشم می آمد و متاسفم که مدتی است اینجا کار نمی کند و در ویکی انگلیسی هم گویا محروم شده است.
بهرحال این ها همه توهین است. "خلاصه ویرایش"های این آقا هم توهین است. کارشان در مقاله ی فیلتر کردن (اینترنت) و دو مقاله دیگر هم خرابکاری است. به نظر من بهتر است بیش از این نرمش نشان ندهید و دسترسی شان را حداقل برای چند ماه ببندید. --آرش سرخ ۱۰:۰۹, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
-
- راجع به چند ماه لابد شوخی میفرمایید. قطع دسترسی در این موارد یک روز است.
- چون به خودم توهین شده بهتر است دسترسی را خودم نبندم.
- دیاکو خواندن شما مسلماً درست نیست. ولی به شما پیشنهاد میکنم بخش «بزن چون که افتاده بر زمین» در وپ:حمله را مطالعه بفرمایید تا یک وقت مصداق آن نشوید.
بهآفرید ۱۰:۱۵, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
-
-
-
- [] هرکسی که یک نیم نگاه به تاریخچهی ویرایشهای تو و دیاکو بندازه، به انشای فارسیتون توجه کنه و به ساعتهای ثبت شده از مشارکتها، مثل روز براش روشن میشه که یکنفر هستین. ولی میدونی چی جدا خندهدار و در عین حال تاسف برانگیزه؟ پیام هایی که خودت با این دو آیدی برای خودت گذاشتی!! هه هه هه .... باورکن اینو کاملا جدی میگم باباپیری، برو پیش یه روانکاو و کمک حرفهای بگیر. حتی اگر هفتاد سالتم شده، باز هم به نفعته که این مدت باقیمانده از عمرت رو تا جایی که شدنیست سالم زندگی کنی. --اردشیر ۱۰:۱۸, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
-
-
-
-
-
-
- اثبات پذیری را در نظر داشته باشید!!! --میثم ۱۰:۲۴, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
-
-
-
[ویرایش] توهین به مدیران
وقتی اینگونه در ویکیپدیا به مدیران توهین میشود، چگونه انتظار دارید احترام کاربران دیگر نگهداشته شود. --میثم ۱۰:۲۹, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- والله من خودم پوستکُلُفتم و بالاخره مدیریت فحش خوردن هم دارد و من باید جانب احتیاط را نگه داردم تا حتی شائبهٔ سوءاستفاده از اختیارات پیش نیاید. ولی توهینهای اینطوری به دیگران ثانیهای تحمل نخواهد شد. هر جا کسی احمق خطاب شد خبر بدهید تا با سرعت برق دسترسیاش را قطع کنم.بهآفرید ۱۰:۳۲, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- درود.
او در خلاصه ویرایش فیلتر کردن (اینترنت) توهین قومی کرده که در ویکیپدیا به هیچ وجه پذیرفته و تحمل نمی شود و نباید بشود. --ماني ۱۰:۳۴, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- ئه؟ توهین قومی هم دارد؟ بگذارید ببینم...بهآفرید ۱۰:۳۶, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
در زبان کردی هم شامل قانون سه برگردان شده. --ماني ۱۰:۳۸, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- دو تا حساب میشود. ۳ بار در ۲۴ ساعت باید باشد نه ۳ بار در طول تاریخ.بهآفرید ۱۰:۴۰, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- پاپتی یعنی چه؟ فحش است؟بهآفرید ۱۰:۴۱, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
راست میگویید، به تاریخ یکی از آنها که نهم بود توجه نکردم. پاپَتی یعنی پابرهنه و منظور ایشان این است که "کردها قومی پابرهنه و دو از فرهنگ هستند". افزوده های ایشان به مقاله زبان کردی هم همین دیدگاه ایشان را می رساند. --ماني ۱۰:۵۱, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- آه... بله. لخت و پتی میگویند.بهآفرید ۱۰:۵۴, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- من ی را یای نسبت میخواندم. واندر معنی پاپت حیران بودم. این نیمفاصله را (در برابر فاصلهٔ مجازی) باید به رسمالخط افزود. بهآفرید ۱۰:۵۸, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
-
- درود؛
- کاربر:اردشیر در اینجا به من توهین نموده است،پیشتر نیز وی این کار را انجام داده بود که از پیگیری آن گذشتم ولی با توجه به پرخاشیهای او و گلایه بسیاری از کاربران به گمان من باید او را مهار کنید.
- با سپاس --Ariobarzan ۰۰:۱۸, ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- کاربر:اردشیر در اینجا به من توهین نموده است،پیشتر نیز وی این کار را انجام داده بود که از پیگیری آن گذشتم ولی با توجه به پرخاشیهای او و گلایه بسیاری از کاربران به گمان من باید او را مهار کنید.
- درود؛
- همچنین این کاربر اینجا قانون سه برگردان را زیرپا گذارد. --Ariobarzan ۰۰:۳۵, ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- این را هم نگاه کنید. --Ariobarzan ۰۰:۴۱, ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
بهآفرید: خدا سایهی تو و امثال تو رو از سر زبان فارسی کم نکنه که اگر تورو نداشتیم چطوری میتونستیم امروز تو زبونمون «سیتی» رو به ثبت برسونیم؟ هان؟ هزار آفرین. --اردشیر ۰۷:۲۸, ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- من با حرف شما که کلمهٔ سیتی غلط است و باید ترجمه شود موافقم. منتها صفحه نباید نامزد حذف سریع شود. میتوانید صفحه را شهر مکزیکو انتقال دهید و دلالیل را در صفحهٔ بحث بگویید.بهآفرید ۰۸:۱۲, ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- برچسبکاری و شعارهای شما اخلالگری محسوب میشود.بهآفرید ۰۸:۱۳, ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] اورشلیم یا بیت المقدس
سلام حالتان خوب است. گویا در این مدتی مرخصی بودم، حسابی دچار دردسر شده اید.
فکر می کنم شما در خصوص نظریه «گفتمان» و سایر نظریاتی که به بار ارزشی نهفته در برخی کلمات پرداخته اند، اطلاعات کافی ندارید. باور کنید در ایران این دو کلمه متعلق به دو گفتمان متضاد است و هر دو به یک اندازه بار ارزشی دارد. همان طور که دیدید هر دو هم در فارسی استفاده می شود. من واقعا نمی فهمم چطور بیت المقدس بار ارزشی دارد، اما واژه متقابل آن (در عرف فارسی زبان متقابل) خالی از بار ارزشی است. نظر من این است ک اینها اساسا دو دال هستند، که مدلول واحدی هم ندارند. اورشلیم شهر مقدس یهودیان و هم ارض موعودی است که در تورات از آن سخن گفته شده و در سوره بقره نیز آیاتی در مورد آن هست. این واژه یک پیشینه معین دارد و اکنون نیز بخواهیم یا نخواهیم یک واژه کلیدی از گفتمان صهیونیسم است. اما قدس یا بیت المقدس، هم واژه ای متعلق به گفتمان اسلامی است و در آیه اول سوره «بنی اسرائیل/اسراء» به آن اشاره شده است. نظیر همین مسأله را در خصوص واژگانی چون «انقلاب اسلامی»، «توده»، «استعمار»، «تروریسم» و ... نیز به اشکال مختلف می توان مشاهده کرد. تمام این واژگان در یک گفتمان جایگاهی کلیدی دارند، لذا مملو از بار ارزشی هستند. کاری هم نمی توان کرد. در این خصوص بیطرفی افراد چندان معنا ندارد. یعنی افراد نمی توانند بی طرف باشند و آگاهانه یا ناآگاهانه جانب یک گفتمان را می گیرند. همان طور که شواهدی دارم که تقریبا تمام افرادی که در آن صفحه بحث کردند، سوگیری ارزشی دارند. البته قصدم این نیست که علیه کسی حرف بزنم بلکه این کاملا طبیعی است. --سید ۱۱:۲۰, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- سلام بر شما هم:
- من به ناخودآگاه خودم وقوف ندارم. راجع به نیات پنهان افراد هم نمیخواهم اظهار نظر کنم.
- حرف من این است که بیتالمقدس نام اسلامی شهر است. و اورشلیم نام این شهر در نزد سایر دیانتها. مثالهایی هم خدمتتان عرض کردم. زرتشتیان هم چندان میانهای با یهودیان نداشتهاند. پانویس ۲ رهام را ببینید. در متنهای آکادمیک (ایرانشناسی) هم تقریباً همواره اورشلیم دیدهام. بهآفرید ۱۱:۲۸, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- امیدوارم قبول داشته باشید که من در این بحث هدفم پیشبرد برنامههایی پنهان نیست و صرفاً دارم نظرم را میگویم.
-
-
آقای بهآفرید، پس لطف کنید و چند نمونه از کاربرد نام «اورشلیم» بجای بیتالمقدس در زبان پارسی، قبل از پیدایش کشور صهیونیستی اسرائیل ارائه فرمائئید. ایرانیا از زمان انقلاب مشروطیت (و حتی قبل از آن) یک روند شدید عربیزدائی در زبان پارسی را آغاز کردهبودند. ولی با این وجود تا قبل از پیدایش کشور اشغالگر نژادپرست صهیونیستی اسرائیل، هیچ اثری از استفادهی نام «اورشلیم» برای آن شهر در زبان پارسی یافت نمیشود. --221.133.139.39 ۱۱:۴۰, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)شرمنده، اینجا در کالیفرنیا هوا سرد و گرم میشود به من نمیسازد. اردشیر هم زورکی پیکنیک راه انداخت شیزوفرنی عود کرد. --221.133.139.39 ۱۱:۴۴, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)- خط زدن صورت مسئله راه حل نیست حاج آقا. سئوال منطقی و درسته. جواب بده اگه میتونی. --61.100.216.17 ۱۱:۴۹, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
-
-
-
-
-
- حاج خانم! لطفاً به تاریخچه نگاه کنید. این من نبودم که خط زدم.بهآفرید ۱۲:۲۲, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- در ضمن افاضات دوستان را پاک مکنید. دوستان کشف کردهاند شیزوفرنی داریم.بهآفرید ۱۲:۲۳, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- خیر نبینی تو مهری! بابا یارو داره با پراکسی باز گند میزنه!--61.100.216.17 ۱۲:۲۷, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
-
-
-
تقریبا اصلا اشتراک معنا حاصل نشد. لذا دوباره توضیح می دهم.
ببنید اصلا بحث نیات پنهان افراد نیست و اصلا بیطرفی «ممکن» نیست و در خصوص افراد مذکور هم دلایل و مدارک بسیار روشنی دارم، که هر کدام به کدامین سو متمایلند. اما مسأله اصلا این نیست.
مساله اساسی این هم نیست که دیانت های مختلف یا ملل مختلف چه نامی به این شهر می دهند، گرچه این می تواند راه حل یافتن عنوان مناسب باشد. کما اینکه من عرف فارسی زبانان را به عنوان راه حل پیشنهاد می کنم. اما اول باید دید مساله چیست.
مساله اصلی این است که این کلمات کاملا دارای بار ارزشی هستند. چه بخواهیم و چه نخواهیم(منظورم ناخودآگاه شخص شما نیست بلکه نتایج ناخواسته عمل است) و علاوه بر آن مدلول متفاوتی دارند. من در مدخل اورشلیم می نویسم، به باور یهودیان این سرزمینی است که خدا آن را در تورات به یهودیان وعده کرده است. حتی قرآ« نیز این مساله را تایید می کند. اما می گوید آنها به عهد خود وفا نکردند و لذا خدا نیز به عهدش وفا نکرد و آنها فساد کردند و دچار عذاب شدند و به اعتقاد یهود با ظهور مسیحا این وعده محقق می شود. اکنون نیز ایدئولوژی صهیونیسم یکی از ارکان اساسی خود را بازگرداندن ملت بدون سرزمین به ارض موعود قرار داده است. ببینید این کلمه چقدر معنا دارد.
اما در مقابل بیت المقدس اشاره به سرزمینی است که پیشتر موطن یهود و عبادتگاه آنها بوده، اما اهمیت آن بدین جهت است که معراج پیامبر اسلام و قبله گاه اول مسلمانان است، که صهیونیست ها به زور آن را اشغال کرده اند.
کسی که دنبال ارض موعود باشد، اورشلیم را جستجو می کند و کسی که دنبال سرزمین معراج پیامبر باشد، بیت المقدس را. این کلمات هر یک درون گفتمان خود نقشی عظیم ایفا می کنند.
یک مثال دیگر می زنم. می دانید که در انگلیس حزب کارگر «labour» داریم. اگر به جای labour می گفتند حزب پرولتاریا معنا صددرصد تغییر می کرد. نمی دانم آیا توانستم منظورم را برسانم.--سید ۱۱:۵۸, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- دوست عزیز! من اصلاً و ابداً منکر بار معنایی کلمات نیستم. و میدانم که بار معنایی بیتالمقدس با آنِ اورشلیم متفاوت است و راستش دقیقاً نمیدانم چرا گمان بردید که من منکر بار معنایی آنهایم. نکته این است که میخواهیم ببینیم که با توجه به بار معانی این کلمات کدامیک برای عنوان مناسبتر است. چون به نظر من داشتن دو مقاله برای یک چیز درست نیست. حتی اگر این چیز در نزد افراد مختلف صددرصد متفاوت باشد و به نامهای مختلف هم خوانده شود. به این مسائل در مقالههای جانبی باید پرداخته شود.بهآفرید ۱۲:۰۸, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
راستی در بحث مقالهٔ اورشلیم هم گفتهام که هنگامی که راجع به این شهر از دید مسلمانان صحبت میشود میتوان و به نظر من باید از لفظ بیتالمقدس استفاده کرد. چون این نامیاست که مسلمانان شهر را بدان خوانند. یعنی بحث فقط بر سر عنوان اصلی مقالهاست چون عنوانهای دیگر را میتوان به آن تغییر مسیر داد. سر محتویات هیچ بحثی نیست و هنگام ذکر عقاید هرگروه باید نامی را که مورد پسند گروه است به کار برد.بهآفرید ۱۲:۱۵, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
به آفرید جان, من عقده بستن دسترسی کسی را ندارم. گرچه نمی دانم چند تا عبارت مثل این "(رازگردانی خرابکاری باباپیری .... اه ببخشید «جوان هجده ساله» ... هممممم یعنی همان دیاکو، کُرد پاپتی." ) و "برو پیش یه روانکاو و کمک حرفهای بگیر. حتی اگر هفتاد سالتم شده، باز هم به نفعته که این مدت باقیمانده از عمرت رو تا جایی که شدنیست سالم زندگی کنی" لازم است تا دسترسی کسی بسته شود. مطمئن باشید آن بند را هم اجرا خواهم کرد.
بهرحال تا جایی که دوستان جلوی ویرایش های ایشان را بگیرند, برای من این فرقی با بستن دسترسی ندارد و از این قضیه ممنونم. --آرش سرخ ۱۲:۱۵, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] میزان/مهر
قربان، میزان با مهر فرق میکند (و همینطور سرطان با تیر و غیره). طول این ماهها با طول ماههای امروزی فرق داشته است. مثلاً هر سال حتماً یک یا دوماه ۳۲ روزه داشتهایم و «حوت» همیشه ۳۰ روز بوده است و الی آخر. اگر به حساب ماههای امروزی برویم عقب، ۲۸ سرطان هر سال به روز دیگری از تیر میافتد، نه لزوماً ۲۸م. مثلاً کودتای ۳ حوت ۱۲۹۹ به حساب ماههای امروزی در ۲ اسفند رخ داده است. روزبه ۱۳:۴۲, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- حواسم بود. تاریخها را با emacs چک کردم و بعد انتقال دادم.بهآفرید ۱۳:۴۳, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- تاریخ میلادی را وارد کردم و معادلش را روی Persian Calendar دیدم و از آنجا که اینها فرق دارند نام را عوض نکردم.بهآفرید ۱۳:۴۴, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC) یعنی اگر ۳ حوت ۱۲۹۹ بود آن را به ۲ اسفند ارجاع میدادم.بهآفرید ۱۳:۴۶, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- دستکم میگیرید ها!!!بهآفرید ۱۳:۴۵, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- شرمنده از دستکم گرفتن. ولی به نظر من ارجاع به ۲ اسفند اصلاً مناسب نیست اتفاق در ۳ حوت افتاده است و در آن تاریخ اصلاً ۲ اسفندی در کار نبوده است. تاریخ عقبرو شمسی را هیچ کس بهجد پیشنهاد نکرده است، و اگر هم کرده است روشی برای تعیین کبیسه تعیین نکرده است یا اگر کرده است (مثلاً الگوی ۲۸۲۰ ساله یا ۳۳ ساله) با تاریخ نمیخواند. تاریخ emacs هم خراب است. از الگوریتم ۲۸۲۰ ساله استفاده میکند. اعتماد نکنید در مورد تاریخ به آن. اگر اصرار دارید به استفاده از تاریخهای امروزی برای گذشته، فکر کنم باید حسابی صحبت کنیم (من هم باید بروم منابع فکریم را تقویت کنم با اسلحهخانهٔ پر بیایم!). روزبه ۱۳:۵۲, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- من زمانی از طرفداران پر و پا قرص سیستم مرحوم بیرشک بودم و از روی گاهشماری ۳۰۰۰ ساله تاریخ تاجگذاری کوروش و غیره را هم به شمسی میگفتم. الان کمی میانهرو تر شدهام ولی هنوز ترجیح میدهم برای بعد از اسلام از یک سیستم شمسی استفاده کنم و والسلام!
- در مورد جنگ ۳۳ ساله و ۲۸۲۰ ساله و غیره من اینقدر با افراد سر و کله زدهام که دیگر حوصلهام سر رفتهاست. هیچکدامش هم سیستم رسمی ایران نیست. چون ظاهراً سیستم ما نجومیاست و نه حسابی.
- پیشنهادم این است که برای ویکیپدیا یکی را انتخاب کنیم و به همان بچسبیم. ظاهراً لینوکس و شریف از ۳۳ ساله استفاده میکند. میتوانیم همان را مبنا قرار دهیم. هرچند که منِ emacs پرست کلی دلخور میشوم.
- حالا این را هم به فهرستی بحثیات اضافه بکنیم یا نه؟!بهآفرید ۱۴:۰۲, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
-
- لینوکس شریف از ۳۳ ساله استفاده میکند، ولی تا ۱۳۰۴ش را ما بیشتر قبول نداریم. برای نسخههای بعدی داریم اطلاعات تاریخی شمسی و قمری از ۱۲۳۰ شمسی تا امروز را جمع میکنیم و کُد میکنیم [1]. آینده هم که متأسفانه مبهم است بعد از ۱۴۶۸ ش. برای گذشته باید از هر تاریخی که معمول بوده است یا قابل اثبات است استفاده شود. این تبدیلها را هم که من در تاریخ مشروطه نوشتهام همه قابل اثبات است و از روی جدول درآوردهام. روزبه ۱۴:۱۳, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- تا یادم نرفته بگویم که من برای گذشته سیستم تاریخی را قبول دارم و برای آینده قانون ۱۳۰۴ مجلس را. یعنی اگر گذشتگان اشتباه کردند در یک سالی و نوروز را دیرتر یا زودتر گرفتند همان که گرفتهاند و ثبت کردهاند معیار تاریخ است و برای آینده باید سال شمسی حقیقی را «کماکان» بگیریم و در مورد ابهامهایش بعد از ۱۴۶۸ ش. را مبهم نگه داریم. روزبه ۱۴:۲۰, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- ئه!!! این تکه کی اضافه شد؟
- من به تاریخهای مشروطهٔ شما شک نداشتم.
- به نظر من در یک دانشنامه باید بر اساس یک مبنا تاریخها را گفت و اگر بنا به تقویم قدما یک تاریخ دیگر میافتادهاست به همین امر در مقاله اشاره کرد. برای یکی دو روز ممکن است ارزش نداشته باشد ولی وقتی نوروز میافتد آخر آبان دیگر زور میآورد. به نظرم استفاده از آن تاریخهای قدما فقط برای اهل فن خوب است و نه خوانندگان عادی.
- برای آینده هم با شما موافقم. بهآفرید ۱۴:۳۳, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- منظور من از نوروز البته نوروز جلالی است که حقیقی بوده یا کبیسهٔ درست و حسابی داشته است. اشتباه محاسباتیاش هم بیشتر از یک روز نمیتوانسته باشد. نوروزی که در آبان میافتاده نوروز یزدگردی و اینها است، فقط هم به درد محاسبات تاریخ زرتشتیان میخورد که به هر حال موضوع اصلی بحث ما نیست. با ابراز تأسف فراوان خدمت ایراندوستان عزیز، فکر کنم قبل از ۱۲۳۰ شمسی تا زمانی که مدرک معتبری پیدا کنیم با تاریخهای ذکرشده، باید فقط میلادی و قمری بنویسیم. قمری هم در اکثر موارد روز هفته ندارد، در نتیجه نمیشود دقیق به میلادی تبدیلش کرد. روزبه ۱۴:۵۵, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
-
- از صدر اسلام تا ملکشاه را چه میکنید؟ امروز سفرنامهٔ ناصرخسرو میخواندم تاریخ دادهاست آبانماه فلان یزدگردی؟ این را چهکارش میکنید معادل جلالیاش را هم ذکر میکنید یا معادل چیز دیگری را ذکر میکنید؟بهآفرید ۱۵:۱۳, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- مثل این که بیسوادی من دارد کمکم عیان میشود. جداً حدس هم نمیتوانستم بزنم ناصرخسرو تاریخ یزدگردی داده باشد. تازه آبان آن سال هم مثل آبان ما نبوده است چون ماههای قبلش همه ۳۰ روزه بودهاند... فقط یزدگردی داده است یا قمری هم هست؟ به هر حال به نظرم میرسد تنها راه دقیق صحبت کردن این است که هر چه میدانیم را بنویسیم و تلاش نکنیم یک تقویم عقبرو مادرآوردی به این مجموعهٔ شلوغ اضافه کنیم. مثلاً اگر میدانیم معادل فلان تاریخ در تقویم یولیانی بوده است، آن را در پرانتز بیاوریم. فکر کنم هم شما سعی کنید مقالههای تقیزاده را پیدا کنید، هم من بروم درست بخوانمشان. مطلب مربوط به تاریخ بعد از اسلام در ایران در ایرانیکا را هم پیدا کنید و بخوانید (که عبداللهی گمانم نوشته است و تفاوتهایی با حرفهای تقیزاده و تقی ریاحی در دایرةالمعارف فارسی دارد)، جداً توصیه میکنم (در وبگاه ایرانیکا هست مقالهاش). روزبه ۱۵:۳۳, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- حتماً نگاه میکنم. در مورد ناصرخسرو انشاءالله نور به قبرش ببارد. تاریخ کامل قمری با روز هفته دادهاست. اگثراً قمریاست گاهی اوقات رگ ایرانیاش بالا میزند و یزدگردی هم ذکر میکند.بهآفرید ۱۵:۳۸, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- مثل این که بیسوادی من دارد کمکم عیان میشود. جداً حدس هم نمیتوانستم بزنم ناصرخسرو تاریخ یزدگردی داده باشد. تازه آبان آن سال هم مثل آبان ما نبوده است چون ماههای قبلش همه ۳۰ روزه بودهاند... فقط یزدگردی داده است یا قمری هم هست؟ به هر حال به نظرم میرسد تنها راه دقیق صحبت کردن این است که هر چه میدانیم را بنویسیم و تلاش نکنیم یک تقویم عقبرو مادرآوردی به این مجموعهٔ شلوغ اضافه کنیم. مثلاً اگر میدانیم معادل فلان تاریخ در تقویم یولیانی بوده است، آن را در پرانتز بیاوریم. فکر کنم هم شما سعی کنید مقالههای تقیزاده را پیدا کنید، هم من بروم درست بخوانمشان. مطلب مربوط به تاریخ بعد از اسلام در ایران در ایرانیکا را هم پیدا کنید و بخوانید (که عبداللهی گمانم نوشته است و تفاوتهایی با حرفهای تقیزاده و تقی ریاحی در دایرةالمعارف فارسی دارد)، جداً توصیه میکنم (در وبگاه ایرانیکا هست مقالهاش). روزبه ۱۵:۳۳, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- از صدر اسلام تا ملکشاه را چه میکنید؟ امروز سفرنامهٔ ناصرخسرو میخواندم تاریخ دادهاست آبانماه فلان یزدگردی؟ این را چهکارش میکنید معادل جلالیاش را هم ذکر میکنید یا معادل چیز دیگری را ذکر میکنید؟بهآفرید ۱۵:۱۳, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
-
- منظور من از نوروز البته نوروز جلالی است که حقیقی بوده یا کبیسهٔ درست و حسابی داشته است. اشتباه محاسباتیاش هم بیشتر از یک روز نمیتوانسته باشد. نوروزی که در آبان میافتاده نوروز یزدگردی و اینها است، فقط هم به درد محاسبات تاریخ زرتشتیان میخورد که به هر حال موضوع اصلی بحث ما نیست. با ابراز تأسف فراوان خدمت ایراندوستان عزیز، فکر کنم قبل از ۱۲۳۰ شمسی تا زمانی که مدرک معتبری پیدا کنیم با تاریخهای ذکرشده، باید فقط میلادی و قمری بنویسیم. قمری هم در اکثر موارد روز هفته ندارد، در نتیجه نمیشود دقیق به میلادی تبدیلش کرد. روزبه ۱۴:۵۵, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- ئه!!! این تکه کی اضافه شد؟
-
- شرمنده از دستکم گرفتن. ولی به نظر من ارجاع به ۲ اسفند اصلاً مناسب نیست اتفاق در ۳ حوت افتاده است و در آن تاریخ اصلاً ۲ اسفندی در کار نبوده است. تاریخ عقبرو شمسی را هیچ کس بهجد پیشنهاد نکرده است، و اگر هم کرده است روشی برای تعیین کبیسه تعیین نکرده است یا اگر کرده است (مثلاً الگوی ۲۸۲۰ ساله یا ۳۳ ساله) با تاریخ نمیخواند. تاریخ emacs هم خراب است. از الگوریتم ۲۸۲۰ ساله استفاده میکند. اعتماد نکنید در مورد تاریخ به آن. اگر اصرار دارید به استفاده از تاریخهای امروزی برای گذشته، فکر کنم باید حسابی صحبت کنیم (من هم باید بروم منابع فکریم را تقویت کنم با اسلحهخانهٔ پر بیایم!). روزبه ۱۳:۵۲, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- این بحث را ندیده بودم و ویرایشی در آن نوشتار کردم. بعد که این بحث را دیدم رفتم ویرایش خودم را واگردانی کنم که دیدم روزبه این کار را انجام داده.
به نظر من الان بخاطر اینکه اکثریت خوانندگان ما با تاریخ خورشیدی و ماه های ایرانی امروزی آشناترند منطقی تر اینست که سعی شود برای روانخوانی اول ماه و سال رایج امروزی آورده شود و بعد برابرهای آن در تقویم های دیگر. --ماني ۱۴:۰۳, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- مشکل این است که تاریخ خورشیدی به این نحو در آن زمان رایج نبوده. بنابراین اگر بخواهیم به مبنای امروزی بچسبیم باید از سیستم دندهعقب تاریخی استفاده کنیم. یعنی مبنای امروزی برای قبل از تعیین مبنا. بعد بحث میشود که بر چه مبنایی دندهعقب برویم، نجومی،
۲۸۲۰۳۳ سالهای یا بیرشکی. - باید بنشینم در اولین فرصت ناهماهنگیهای سیستمهای مختلف را پیدا کنم ببینیم اصلاً دنیا دست کی است؟بهآفرید ۱۴:۰۷, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
-
-
- حرفتان درست است.
-
--ماني ۱۴:۲۰, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
-
- من یک مقداری کار کردهام در این موارد. ولی اولین بار است که میشنوم ۲۸۲۰ ساله با بیرشک فرق میکند. میدانم که یکی دو پیشنهاد ۲۸۲۰ ساله داریم که گمانم یکی از آنها مال موسی اکرمی است، ولی ۲۸۲۰ سالهٔ بیرشک معروفترین است و الگوریتم emacs هم همان است. روزبه ۱۴:۱۶, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- شرمنده! اشتباه لپی. منظورم «۳۳ ساله یا بیرشکی» بود! بهآفرید ۱۴:۲۱, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- من یک مقداری کار کردهام در این موارد. ولی اولین بار است که میشنوم ۲۸۲۰ ساله با بیرشک فرق میکند. میدانم که یکی دو پیشنهاد ۲۸۲۰ ساله داریم که گمانم یکی از آنها مال موسی اکرمی است، ولی ۲۸۲۰ سالهٔ بیرشک معروفترین است و الگوریتم emacs هم همان است. روزبه ۱۴:۱۶, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] حذف کامل نوشتارها
- درود.
لطفاً در مورد حذف کامل مقالات بر خلاف رهنمود اقدامی بنمایید. --ماني ۱۶:۵۴, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- رهنمود سیاست نیست. عمل بر خلاف آن جرم نیست. خصوصاً اینکه اجماع صورت نگرفته بود. ولی من به تاریخچهٔ حذفها سر خواهم زد و مقالهها را در حد یکخط بازنویسی خواهم کرد و ردهبندی و پیوند میانویکی را بر خواهم گرداند.بهآفرید ۱۶:۵۵, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- سپاس از شما.
--ماني ۱۷:۱۱, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] دوستان بیطرف!!!
سلام. دوستان بیطرف خود را بهتر بشناسید. شاید هم می شناسید و ما بی خبریم!!!؟
لطفا این صفحات را خوب نگاه کنید.
تصویر:Support-denmark.png | هذا المستخدم يشتري للمنتجات الدنماركية... |
تصنيف:صندوق مستخدم
ر.ک.:[2] و [3] و [4] و [5] و [6]
روی 1 در صفحه کاربری دوست عزیزمان هم کلیک کنید.--سید ۰۲:۲۵, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
این ادعای بیطرفی را بیشتر برایم توضیح دهید. مطمئن باشید هیچ کاربر بیطرفی - جز احتمالا شما که مدیر هستید- انگیزه ندارد در این بحث ما شرکت کند. این واژگان هم اصلا بیطرف نیستند. نمی دانم چرا شما یا دیگری به جای پاسخ استدلال هایم مرتب به کوچک علی چپ جمهوری اسلامی می زند. اگر دوست دارید بروم برایتان تک تک سایت فارسی زبان غیر وابسته به حکومت و خارج از قلمرو حاکمیت ایران که از واژه قدس یا بیت المقدس استفاده می کنند را در بیاورم. اگر نمی خواهید بپذیرید بیت المقدس ارجح است، لااقل بپذیرید که این دو «دال» دو «مدلول» خارجی متفاوت دارند و من حاضرم شخصا دو مقاله متفاوت برای آنها تهیه کنم.--سید ۰۳:۱۰, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- اول اینکه خواهش میکنم کمی به لحنتان مسلط باشید.
- من خودم را به کوچهٔ علیچپ نمیزنم. با کلمهٔ بیتالمقدس هم عناد ندارم. مثال جمهوری اسلامی فقط برای اثبات این نکته بود که اورشلیم بار ضداسلامی ندارد. چون اگر داشت در جمهوری اسلامی استفاده از آن ممنوع بود. همین!
- حرف سر منش سیاسی انسانها نیست. حرف سر اعتقادات دینیاست. ممکن است مسلمانی مخالف جمهوری اسلامی باشد و بگوید بیتالمقدس. چون مسلمان است میگوید. همانطور که ممکن است مخالف جمهوری اسلامی باشد و بگوید حضرت محمد. منافاتی ندارد.
- عنوان اصلی مدخل نباید بازتابدهندهٔ یک دین خاص باشد.
- تمام حرف من این است «بار مذهبی بیتالمقدس بیش از بار مذهبی اورشلیم است». دهها استدلال هم در این مورد آوردهام. از لحاظ اعتقادی ممکن است دو دال و دو مدلول خارجی داشته باشند. تازه خیلی با این حرف موافق نیستم. ولی اهمیتی ندارد. در نهایت اینکه مسلمانان میتوانند بگویند اورشلیم ولی دیگران هرگز نگفتهاند بیتالمقدس همین میرساند که عنوان اورشلیم از بیتالمقدس بیطرفانهتر است. در طول مقاله میتوانید هرکجا از اعتقادات مسلمانان نام ببرید بیتالمقدس بگویید. بحث فقط عنوان است. به دال و مدلول و این حرفها در متن مقاله باید پرداخت.بهآفرید ۰۳:۲۲, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- ببینید احتمالا منشأ اصلی اختلاف ما این است که من واژگان را بیطرفانه نمی دانم و آنها را درون گفتمانی که به آن تعلق دارند می فهمم. وقتی به من بگویند اصلاح طلب یا کارگر نمی گویم ببینیم چه کسانی آن را به کار برده اند. می گویم ببینید در چه گفتمانی به کار رفته است. اورشلیم هم امروزه در یک گفتمان خاص به کار می رود. هرچند بسیاری از اقلیت ها سنتا آن را استفاده کنند. اما به علت اقلیت بودنشان نمی توانند تاثیری جدی بر گفتمان حاکم داشته باشند.--سید ۰۳:۵۵, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- من الان خسته شدهام. بقیهٔبحث فردا. فقط یک سؤال. آیا اصلا امکان دارد که من استدلالی بکنم و شما به خاطر آن استدلال عنوان اورشلیم را ارجح بدانید؟ شما هی میگویید اورشلیم بار معنایی خاص دارد و در گفتمان خاصی به کار میرود. بیتالمقدس هم همینطور است با این تفاوت که اورشلیم علاوه بر گفتمان صهیونیستها در همهجای دیگر حالا چه کمتر و چه بیشتر جز نزد بعضی مسلمانان خیلی متعصب به کار میرود. ولی بیتالمقدس تنها در نزد مسلمانان به کار میرود.
- من غلط یا درست به این نتیجه رسیدهام که دیگر حرفهای من را نمیخوانید. چون من هیچجا نگفتهام کلمات بیطرفانهاند و گفتهام انتخاب بین بد و بدتر است. ولی شما جوری صحبت میکنید که گویی من اورشلیم را صددرصد سکولار به دور از هرگونه بار معنایی میدانم و بیتالمقدس را نه.بهآفرید ۰۴:۱۴, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] مقاله جداگانه در ویکی انگلیسی
جالب است که در ویکی انگلیسی برای نام رومی این شهر مقاله جداگانه ای وجود دارد. اینجا را ببینید:[7] و [8]. دیگر اگر منصف باشید بحث مرا می پذیرید.--سید ۰۴:۲۳, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- مسئلهٔ همگنی را فراموش کردهاید! آن موقع شهر یک شهر صددرصد رومی بودهاست.بهآفرید ۰۴:۲۵, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
ببینید بر اساس چه مدرکی شهر کاملا رومی و غیر یهودی بوده و از آن گذشته از قرن سوم میلادی شهر مسیحی شده است. من نمی دانم چرا شما استدلالات را نمی پذیرید.--سید ۰۴:۳۶, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
دوست عزیز، من بشدت از موضع اصلی خودم که انتقال مقاله به بیت المقدس بود پایین آمدم تا با هم به توافق برسیم ولی شما اصلا حاضر به همکاری نیستید!!!--سید ۰۴:۳۹, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- قربان! مقاله را بخوانید. این شهری بودهاست که به دست رومیان قبل از اینکه روم مسیحی شود بر خرابههای اورشلیم ساخته شد. شهر صددرصد رومیاست. بهآفرید ۰۴:۴۳, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- اینقدر به نیت افراد شک مکنید.بهآفرید ۰۴:۴۶, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
مساله اصلا به این سادگی که شما می گویید، نیست. لطف کنید تاریخ این شهر را از قبل از ورود یهود به آن تا زمان حاضر بخوانید . شاید بر سر هیچ شهری در دنیا به این اندازه جدال نشده باشد. دغدغه های کاوه را که فهمیدید. لطفا این کتاب را بخوانید تا دغدغه های مرا نیز بفهمید. [9] من تا جایی که بتوانم تلاش می کنم تا شما متقاعد شوید ما باید دست کم دو مدخل داشته باشیم. --سید ۰۴:۵۴, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
پیشنهادتان را دیدم. یعنی شما مخالفید که مقاله ای به نام بیت المقدس یا قدس باشد و دوران حاکمیت مسلمانان در آن نوشته شود و اگر کسی آن عنوان را جستجو کرد، مقاله اورشلیم را فراروی خود نبیند. البته در آن مقاله می توان به اورشلیم به عنوان مقاله اصلی ارجاع داد.--سید ۰۵:۵۱, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- اسم آن مقاله نباید قدس باشد. باید باشد بیتالمقدس در دوران اسلامی. بهآفرید ۰۵:۵۳, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- بیتالمقدس باید به اورشلیم تغییر مسیر داده شود. چون اسمی تاریخی نیست که دورانش به سر آمده باشد. بنابراین نباید مقالهٔ جدا داشته باشد.بهآفرید ۰۵:۵۴, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
آیا شما در خصوص اورشلیم در قبل از میلاد مسیح نیز همین نظر را دارید. یعنی اورشلیم در دوران یهودی. علاوه بر آن چرا شما صفحه ای نظیر [10] یا یک مقاله مادر که خود حاوی مطلب چندانی نباشد و از آن صفحه بتوان به صفحات دیگر رسید مخالفید. من نظرم این است که قرار دادن صورت فعلی مقاله اورشلیم به عنوان مقاله مادر درست نیست.--سید ۰۶:۱۵, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- میبینید که آن مقالهٔ مادر نیست. مقالهٔ ریشهشناسیاست.بهآفرید ۰۶:۱۸, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- بله: «اورشلیم در دوران یهودی»
بله من متوجهم آن مقاله مادر نیست. شاید چیزی نظیر فلسطین را بتوان مادر نامید.--سید ۰۶:۲۶, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- آن صفحه ابهامزداییاست. آیا برای برای بیتالمقدس ابهامی وجود دارد؟بهآفرید ۰۴:۱۷, ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] دنبال کتاب می گردم!
سلام! سئوالی داشتم، با توجه به وبلاگتان من به دو دنبال دو کتاب می گردم که الان کمیاب هستند که دیگر گیر نمی آیند، آیا شما می توانید ebook آنها را برایم پیدا کنید؟؟ اسم آن دو کتاب: 1- خلقیات ما ایرانیان از جمالزاده 2- پایگاه داده ها در ویژوال بیسیک انتشارات نص -- MehranVB ☺talk | ☻cont ۱۴:۲۸, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- مورد اول را خودم هم دنبالشم. اگر چیزی گیرم آمد خبرتان میکنم.
- متأسفانه به مورد دوم هم دسترسی ندارم. ولی حواسم را جمع میکنم اگر دیدم خبرتان میکنم.
بهآفرید ۰۴:۱۹, ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] حذف مقالات تحت گنو
- درود.
کاربر روزبه بطور گسترده به کاندید حذف کردن مقالات دانشنامه رشد که مطابق اعلام خودشان همگی تحت مجوز GFDL هستند، دست زده. لطفاً نظر خودتان را در این باره بگویید.
سپاس. --ماني ۱۴:۳۶, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- کار به کثیفبازیهای قانونی کشیدهاست. در نفس قضیه خیلی فرق نمیکند. چون مطالب مشکوک به عدم همخوانی هم بالاخره پاک/بازنویسی باید بشوند و در آنها نمیتوان دخل و تصرف کرد.بهآفرید ۰۷:۲۳, ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] یک گپ دوستانه
به آفرید جان دیدم که جایی قبلا نوشته بودی که گویی شاملو آخر عمری با به پر و پاچه فردوسی پیچیدن خراب کرده و این را به کله قوچی زیدان تشبیه کرده ای. خوب علاقه من به شاملو , هم به عنوان شاملوی کبیر و هم به عنوان دوست مهربانی که در کودکی بارها ملاقاتش کردم, تا حدی است که برایم سخت است چنین حرفی را به سادگی قورت بدهم و گفتم فقط به عنوان کسی که در این زمینه هم خوانده است, توضیحی بدهم.
ببینید! شاملو در آن جا نظریاتش را در مورد جایگاه فردوسی به عنوان بت ناسیونالیست ها می کند و نقدش را می کند. (بی این که بخواهم به این نقد بپردازم). این بی انصافی است که نظر شاملو به عنوان یک "متفکر" را صرفا چون قبولش ندارید, در تناقض با بقیه فعالیتش اعلام کنید. او نظریات دیگری هم داشت. مثلا کمونیست و سوسیالیست و آنارشیست بود و حالش هم از موسیقی سنتی (و به قول خودش رنگ و عر و عر) بهم می خورد. با شعرهای سهراب سپهری هم میانه ای نداشت. شما هنوز می توانید او را دوست بدارید (و چه کار سختی است دوست نداشتنش) اما با این نظریاتش مخالف باشید.
این بحث نیست و تنها یک نظر دوستانه است. --آرش سرخ ۱۷:۳۴, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
-
- چه جالب آرش کوچولو، دوست «نوجوان» و «جوان هجده ساله»ی ما، شما هم در «کودکی» این آقا «شاملوی کبیر» را ملاقات کردهاید، و هم طبق ادعای خودتان در نامهای که به هادی خرسندی نوشته بودید، در «کودکی» طنزهای او را در روزنامههای قبل از انقلاب خوانده بودید! جدا با داشتن «جوانان هجده ساله» مثل شما، آدم فقط میتونه بگه جلالخالق! --اردشیر ۱۸:۰۳, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
آره دیگه اردشیر جان, همانطور که گفتم من احتمالا همان مارکس لعنت الله علیه هستم و از جهنم می نویسم. هوا اینجا خیلی گرم است, البته کولر گازی داریم و در حال تدارک قیام هستیم و همین روزها خدا را هم از تخت می اندازیم و میرویم بهشت! --آرش سرخ ۱۸:۴۸, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] اگر صلاح میدانید حذف کنید
سلام!
مقالهٔ اکثر فرهنگسراهایی که اینجا آمده هیچ اطلاعاتی ندارند و همین که در این مقاله آمدهاند کافی است. و از سال ۲۰۰۴ تا کنون کسی زحمت تکمیلشان را نکشیده و فکر نکنم برای تک تک صدها هزار فرهنگسرا در دنیا نیاز به بودن مقاله در دانشنامه باشد. --وحید ظهیری ۱۸:۵۲, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- به نظرم مورد مرزیاست. پیشنهاد میکنم به رأیگیری بگذاریدش. حتی اگر نظر من بر حذفش باشد نمیتوانم سرخود این کار را انجام دهم.بهآفرید ۰۴:۲۱, ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
-
-
- خسته نباشی! واقعا صفحهای مثل این که از سال ۲۰۰۴ ویرایش نشده و هیچچیزی بیشتر از آنجا که پیوند داده شده ندارد، برای حذف نیاز به رایگیری دارد؟ فکر نمیکنم مناسب دانشنامه باشند.
- منظورم هر مقالهٔ کوتاهی نیست، این مقاله(و بسیاری دیگر) چیزی بیش از مقالهٔ مادر ندارد. --وحید ظهیری ۰۹:۰۸, ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- آه... بله آن مورد را میشود حذف کرد. لطفاً اگر چنین چیزی میبینید. نامزد حذفش کنید. (بدون پاککردن صفحه) .بهآفرید ۰۹:۱۰, ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
-
[ویرایش] موسسه آموزش عالی امام سجاد (رسیدگی کنید)
رسیدگی شد.بهآفرید ۰۴:۵۷, ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- دستتان درد نکند. Nocensor2 ۰۵:۲۳, ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
نگاهی هم به مکزیکوسیتی بیندازید. اردشیر بعد از نقض ۳ برگردان، با آیپی های تقلبی شروع کرده به واگردانی. Nocensor2 ۰۵:۳۰, ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- صفحه نیمچه محافظت شد.بهآفرید ۰۷:۱۷, ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] چه خبر
سلام صبح بخیر . امیدوارم حالت خوب باشد.
جواب آخرین سوالم را ندادی.
راستی شما جنگ را می توانید از تلویزیون ببینید؟
یک سوال
من دیروز درگیر ویرایش مقاله حزب الله در ویکی انگلیسی بودم و فکر کنم کل ویرایش های انجام شده در مقالات مرتبط با جنگ از کل ویرایش های فارسی یک روز اخیر بیشتر باشد. از طرف دیگر انصافا اکثراد اعم از یهودی و مسلمان و غیره ویرایش های خوبی انجام می دهند. به نظر شما چرا اولا هیچ مطلبی درباره ای که تمام رسانه ها به آن پرداخته اند در ویکی فارسی انجام نشده. ثانیا چرا ویرایش های ما در اینجا اینقدر غیرمستند و نوشتارهایمان دلبخواهی است.(انشا گونه) من یک کمی سرخورده شدم.(البته خیلی کم)--سید ۰۴:۳۲, ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- خدا از دهان شما بشنود. من دیگر از هر چه صفت است بیزارم.
- در مورد بیمحلی ایرانیان به وقایع اخیر این را ببینید: khabgard.com
بهآفرید ۰۴:۳۹, ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
سلام. ببخشید من لاگ این نکرده بودم و فکر کردم صفحه کاملا بسته است. حلال کنید.
راستی دارم اغفال می شوم با این انگلیسی دست و پا شکسته ام بروم و در ویکی انگلیسی کار کنم. کاربران آنجا بهتر می دانند ویکی برای چیست و برای جملاتشان منبع می آورند. برای مثال نگاه کنید به درگیری لبنان و اسرائیل که با وجود تنش زا بودن موضوع و موضع دار بودن اکثر کاربران فعال من با مشکلی زیادی مواجه نشدم. برای این مطلب 136 منبع برایش ذکر شده و در 24 ساعت اخیر بیش از 500 بار ویرایش شده است!!!--سید ۱۱:۱۴, ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
بههه! دست شما درد نکند.... اگر همه بخواهند این کار را بکنند که فاتحهٔ پروژه خواندهاست. پس خدمت به زبان فارسی و ایرانیان و غیره چه شد؟ بی منبع حرف زدن مشکل فرهنگیاست. اگر بیاطلاعی، تنبلی و سهلانگاری را به عنوان عوامل مشترک میان افراد بشر کنار بگذارید مشکل این است که فرهنگ ما شفاهیاست و منبع آوردن کسر شأن است. چون همه باید علامه باشند و کلی محفوظات به رخ هم بکشند. اگر برای حرفها منبع ذکر کنید و هی به این ور و آنور ارجاع بدهید تقدسزدایی میشود و از عرش به فرش میافتید. و دیگر کسی برایتان تره هم خرد نمیکند.... همهٔ هنر این است که شما چپ و راست حرفهای قلمبهسلمبه بزنید و دعاوی گندهگنده کنید تا کف خلایق ببرد. اگر هم کسی گفت «از کجا میگویید؟» بگویید که از ازل به طور مادرزادی میدانستهام. حالا تازگیها یک کم بد شدهاست و حرفها را به صورت نوشتاری میزنیم و جایی ثبت میشود.وگرنه اگر کسی مدرک بیاورد که فلان حرف که فلان جا گفتی غلط است بهکل منکر زدن آن حرف میشویم و چشممان را گرد کرده سینه جلو میاندازیم که من کی چنین حرفی زدم؟؟!! تازگیها چون کمی قضایا نوشتاری شده این کار سختتر شدهاست. بهآفرید ۱۱:۲۷, ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
راستی... عصبانی نیستم ها! لحن منتقل نمیشود. بهآفرید ۱۱:۳۶, ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
سلام وقت بخیر .
می بینم که مجبور شدید صفحه اسرائیل راببندید!!! جالبه . من واقعا متاسفم که دوستان فرهنگ فعالیت در ویکی را ندارند. البته من نسبتا از دست رفته ام. بعد از این در ویکی انگلیسی برایتان پیام بگذارم. راستی در این مدت هر خوبی و بدی دیدید حلال کنید(البته هر روز سر می زنم و نگاهی به ویرایش ها می اندازم.)--سید ۰۴:۰۶, ۱۸ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
گویا یک نفر با IP داره در مقاله ایران خرابکاری می کنه--سید ۰۴:۱۳, ۱۸ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- ممنون. صفحهٔ اسرائیل را هم باز کردم. الان که دیگر کاربران دارند کمکم از خواب بیدار میشوند و بیشتر سر خواهند زد. در مورد ویکی انگلیسی هم امیدوارم از کار در آنجا لذت ببرید. بالاخره کاری زوری نیست. ولی خب هر وقت به اینجا سر بزنید خوشحال میشویم.بهآفرید ۰۴:۱۸, ۱۸ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] مقالهٔ تقیزاده
مقالهٔ تقیزاده را گذاشتمش برایتان در http://guava.farsiweb.info/~roozbeh/taghizadeh1333.zip . یک نگاهی بکنید. تایپش هم میتوان کرد و در ویکیپدیای فارسی هم میشود گذاشتش، چون تقیزاده در ۱۳۴۸ فوت کرده است و این مقاله را هم به فارسی نوشته است و در نتیجه مترجمی هم در کار نیست. خلاصه public domain است. روزبه ۱۶:۰۷, ۱۸ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] مشکل shift+space
سلام
من هنوز نمیتوانم برای فاصلهٔ مجازی از shift+space استفاده کنم. برنامهٔ traylayout هم جواب نداد (دکمهٔ space در آن غیرقابلتنظیم است). پیوند به برنامهٔ keyman هم باز نمیشود. با تقدیم سپاس بسیار زیاد از راهنماییهای شما در این مدت، درخواست کمک دوباره دارم! اميرمسعود ۱۵:۵۸, ۱۹ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- شما می توانید از Alt+0157 استفاده کنید، البته من هم همین مشکل را دارم و مشکل دیگری هم دارم و آن فارسی نبودم ارقام است که با استفاده از آن برنامه هم درست نشد. آیا راهی دارد که ارقام را فارسی کنید؟ در مونوبوک چه تغییراتی ایجاد شود تا ارقام فارسی گردند؟؟؟ --MehranVB ☺talk | ☻cont ۱۶:۲۲, ۱۹ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] هر دم از این باغ بری می رسد...
به آفرید جان, کاربر جدیدی به نام فایمن آمده اند و دست بر قضا تنها با همان مقالات کذایی بنده "مشکل" دارند. یعنی از ابتدای آغاز مشارکت تنها در آن ها دست برده اند و گاها.... بگذریم از فرزاد به اردشیر و از اردشیر به فایمن! بگذریم, خدا را چه دیدید شاید با این مسیر پیشرفت نفر بعدی واقعا از الفاظ درست و حسابی استفاده می کرد و نفر بعدتر واقعا قوانین ویکی را رعایت می کرد.
بهرحال خواستم بگویم حدسم می گوید احتمالا به زودی به کمک تان احتیاج خواهم کرد! گفتم از الان آماده باش بدهم. --آرش سرخ ۱۶:۴۷, ۱۹ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] سپاس
از اینکه درباره آن کاربر بیادب سبب دردسر شما هم شدم پوزش میخواهم و از توجهتان به آن سپاسگذارم. امیدوارم زمانی برسد که دو نفر هم که دیدگاهی ناهمسو دارند بیاموزند که میشود بیچوب و سنگ به بحث نشست. --Ariobarzan ۰۱:۰۷, ۲۰ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)