ولایت غور
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
استان غور تقریباً در مرکز جغرافیایی افغانستان و در میان استانهای بامیان, ارزگان, جوزجان, فاریاب, بادغیس, هرات, فراه و هلمند قرار دارد. مساحت آن به 8/38 هزار متر و جمعیت آن به 300 هزار نفر بالغ میگردد. غور که در چار چوب اداری هرات قرار داشت, در سال 1342 به عنوان استان جداگانه تشکیل و شهر چغچران به عنوان مرکز آن تعیین گردید.
این استان دارای شش منطقه اداری به نام های: پسابند, تولک, تیوره, ساغر, شهرک و لعل و سرجنگل میباشد. در سال 1357 تعداد مدارس در این استان به 141 باب میرسید که در شش باب آن دختران آموزش میدیدند. تعداد آموزگاران و کارمندان آموزش و پروش در غور به 689 نفر میرسید (شمار تمام آموزگاران و مأمورین دولتی در استان غور از 1070 نفر در نمیگذشت) و مدارس, حدود 200 نفر آموزگار کمبود داشتند. شمار شاگردان همه مدارس در غور به حدود 16 هزار نفر میرسید و درصد باسوادان این منطقه به رقم پنج بالغ میگردید.
در غور معادن سرب, سیماب, نمک و همچنین آهن, زاک, زمج و طلا وجود دارد. عمدهترین مشغولیت مردم را کشاورزی و دامداری تشکیل میدهد. تعداد گوسفندان حدود سه میلیون رأس برآورد میشود و فراورده گندم بیشتر از 60 درصد نیازهای مردم را رفع نمینماید.
زبان مردم استان غور فارسی با گویش محلی است. در زمینه گویش فارسی غور تاکنون هیچ پژوهشی انجام نشده است. میتوان میان ویژگیهای گفتاری تحصیلکردگان که زبان کتاب و مدرسه در آنها نفوذ نموده و مردم عادی و محروم از سواد, تا جایی فرق قائل شد, لیکن به طور کلی, لهجه غور فرقهای فاحشی با زبان معیار کشور و گویش کابل دارد. نام غور، تلفظ دیگری از واژه فارسی «گَر» به معنی کوهستان است.
[ویرایش] برگرفته از
نوشتار: لهجه فارسی کاکری، غلام حیدر یگانه - کارشناس ارشد زبان و ادبیات بلغاری و استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه صوفیه
ولایات (استانها)ی افغانستان | ||
---|---|---|
اروزگان | بادغیس | بامیان | بدخشان | بغلان | بلخ | پروان | پکتیا | پکتیکا | پنجشیر | تخار | جوزجان | خوست | دایکندی | زابل | سرپل | سمنگان | غزنی | غور | فاریاب | فَراه | قندهار | کابل | کاپیسا | کندوز | کنر | لغمان | لوگر | ننگرهار | نورستان | نیمروز | وردک | هرات | هلمند |