ولایت هرات
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
ولایت هرات (هِرات و هَرات هردو تلفظ شده) به مرکزیت شهر «هرات» از ولایات کشور افغانستان است. مساحت آن 61/315 کیلومتر مربع و جمعیت آن 2.000.000 نفر است.
[ویرایش] تاریخچه
هرات يکی از قديمی ترين ولايات افغانستان است که ريشههای آن به آريانای باستان میرسد. برخی منابع غربی هرات باستان را بنام آريا ياد نموده اند. چنانچه در نتيجه تحقيق زنده ياد اکادميسين داکتر عبدالاحمد جاويد هرات باستان بگونههای ذيل آمده است:«آريا: Areia هرات يا هری، هريوا(هريرود= Arius) آرييا Areia يونانی در اوستا Haroiva= Haraevaدر سنگ نوشته نقش رستم هره ايوه Haraiua و هم محل «اسکندر شهر» Alexandria Ariana».
هرات قبل از کشف بحر هند در گذرگاه راه ابريشم قرار داشت و نقش بزرگ را در تجارت ميان نيم قاره هند، شرق ميانه، آسيای مرکزی و اروپا بازی میکرد. هرات از لحاظ موقعيت جغرافيايی در طول تاريخ بستر مناسب تلاقی مدنيتهای شرق و غرب نيز به شمار میرفت. ازينرو هرات يکی از گهوارههای تمدنی تاريخ پر بار افغاستان شناخته میشود. به قول آرنولد توين بی مورخ شهير بريتانيا طلايی ترين دوران تاريخ افغانستان را عصر کوشانيان تشکيل میدهد که کابل، بلخ و هرات درين درخشش نقش بزرگی تاريخی را بازی میکردند. اما طلايی ترين دوران تاريخ هرات را سده پانزدهم تشکيل میدهد هنگاميکه شهر هرات به پايتخت پرجلال شاهان تيموريان مبدل گرديده بود.
جايگاه تمدنی و استراتيژيکی هرات به ويژه در عصر تيموريان مشغله فکری بسياری پژوهش گران تاريخ وکارشناسان خارجی قرار داشته است. احمد رشيد ژورنالست و کارشناس امور افغانستان و آسيای مرکزی در مورد عظمت تاريخی هرات در مشهور ترين اثرش«طالبان، اسلام، نفت و بازی بزرگ جديد» چنين مینويسد: «هرات گهواره تمدن و تاريخ افغانستان محسوب میشود. اين شهر واحهای در ميان صحراست که سابقه آن به پنج هزار میرسد. دشت حاصلخيز هرات که 320 کيلومتر مربع وسعت دارد، چون نگينی در ميان حلقه کوهها قرار گرفته است و گفته میشود حاصلخيز ترين خاک در آسيای مرکزی است. مورخ يونانی «هرودت» هرات را سبد غذای آسيای مرکزی وصف کرده است.امپراتور بابر در خاطراتش نوشته است:«در تمام نقاط مسکون جهان شهری چون هرات وجود ندارد.». بريتانيا ييها زيبايی هرات را به بخشی جزيره انگليس تشبه کرده اند. جاسوس و جهانگرد انگليس کاپتن«کنولی» در سال 1831 نوشت:«در ميان تپههای سرسبز، روستاهای کوچک و زيبا، باغها و تاکستانها، و مزارع گندم قرار دارند. نهرهای کوچک و زلال که از هر طرف دشت حاصلخيز هرات را قطع میکنند، اين مناظر دلربا را زيباتر ساخته است»... اولين بنای مسجد اصلی، در مرکز شهر به قرن هفتم ميلادی برمی گردد که در سال 1200 ميلادی به وسيله غوريان تجديد بنا گرديد.
در عصرهای ميانه، هرات هم مرکزی برای مسيحيت تحت نفوذ کليسای«نستوری» و هم پايگاه مهم تصوف، يعنی نظريه زاهدانه اسلام به شمار میرفت. افرادی از پيروان«نقشبنديه» و«چشتيه»، انجمنهای اخوت صوفيه به مقامات وزارت و صدارت عظمی رسيده اند.
خواجه عبدا له انصاری در گذشته به سال 1088«پير» هرات است. او شاعر، و فيلسوف و صوفی مشهوری بود و تا هنوز پيروان زياد در افغانستان دارد.
شاهرخ فرزند تيمور و همسرش گوهر شاد پايتخت امپراتوری تيمور را در سال 1401 م از سمرقند به هرات منتقل کردند اين شهر به اوج شهرتش رسيد.
تيموريان اولين چادر نشينان بودند که فرهنگ صحرا گردی و چادر نشينی را با فرهنگ شهر نشينی دشتهای هموار فارس در هم آميخت.آنان با ساختن دها مسجد، مدرسه،کتابخانه وتفريحگاههای عمومی در هرات، اين شهر را به شهر بناهای با شکوه تبديل کردند.
«بهزاد» نقاش و ميناتوريست مشهور در خدمت در بار تيموريان در آمده بود. بازارهای هرات توليد کنندهای مرغوب ترين قالين ها، جواهرات، سلاح زره و کاشی بوده است.
علي شير نوايی وزير، نويسنده و شاعر شاهرخ مینويسد: «در هرات در هر قدمی که برداری به يک شاعر برمی خوری». نوايی که در هرات مدفون است و شاعر ملی ازبکستان مدرن به شمار میرود، پدر ادبيات ترک«لقب» يافته است؛ زيرا قبل ازينکه سرودن شعررا به فارسی شروع کند به ترکی شعر میسرود.جامی شاعر فارسی سرا نيزکه در هرات مدفون است در دربار الغ بيگ فرزند شاهرخ به سر میبرد. وی همچنان ستاره شناس بود ودر رصد خانه اش در سمر قند به مطالعه نجومی میپرداخت. تقويم جامی در سال 1665م در دانشگاه آکسفورد به چاپ رسيد.
در 1417 ميلادی گوهر شاد که قبلاً دهها مسجد ساخته بود، بنای مجموعه کامل آرامگاه پيش ساخته خودش را در دامنه شهر که مشتمل بر يک مسجد و مدرسه نيز بود، به پايان برد. اين ارامگاه با ستونهای نما کاری شده به وسيله کاشی آبی گلدار و گنبدی که دور تا دور آن را نوشتههای درخشان و خيره کننده آيات قرانی مزين کرده است، يکی از نمونههای عالی معماری اسلامی در سراسر جهان به شمار میرود.«بايرون» در سال 1937 هنگام مشاهده اين مجموعه، آن را «زيباترين نمونه رنگ آميزی در هنر معماری که تا کنون انسان به خاطر جاودانه کردن رابطه خودش با خداوند ابداع کرده است»، توصيف نمود. وقتی گوهرشاد پس از ساختن 300 بنادر در افغانستان، ايران و آسيای مرکزی در سن هشتاد سالگی مرد، به سادگی روی قبرش نوشتند«بلقيس زمان». قسمت اعظم اين بنای با شکوه را انگليسها در 1885 ويران کردند و شوروی سابق از ترس اينکه محل، پناهگاه مجاهدين شود، پيرامون آن را مين گذاری نمودند.» (3)
تاريخ سياسی هرات پر از فراز و نشيب است. چنانچه هرات همواره ميدان لشکر کشیها جنگهای اشغالگرانه، ويرانگرانه و گذرگاه جهان کشايان نيز بوده است. روی تصادفی نيست که تاريخ هرات مشحون از مبارزات آزادی خواهانه و استعمار شکن بوده است.
اسکندر مقدونی در 330 ماقبل ميلادی ازين و ولايت گذشت.در سده 7 م توسط اعراب مسلمان فتح شد. روايت میشود که هرات اولين ولايت افغانستان است که به دين اسلام گرويد. اما هرات مثل اکثريت مناطق ديگر خراسان با هجوم چنگيزيان از بنياد ويران ساخته شد و اهالی بومی آن قتل عام و يا آواره ساخته شدند. به قول احمد رشيد«در حمله(چنگيز) بر هرات 1222 م بيش از 60 فيصد جمعيت آن از ميان رفت». مثل مولا نای بلخ اکثريت عارفان، شعرا، هنر مندان و نقاشان اين شهر نيز راه مهاجرت را در پيش گرفتند. در 1381 تيمور لنگ باوجوديکه يک پايش را در جنگ با مردم هرات از دست داده بود بعد از قتل عام و تخريب اين شهر را اشغال نمود. بدين تر تيب برای دومين بار اکثريت اهالی بومی و روشنفکران هرات مثل مناطق ديگر مجبور به مهاجرت شدند. در 1506 شيبانيان آسيای مرکزی بر شمال افغانستان و هرات مسلط شدند. اندکی بعد هرات در تحت کنترول صفويان ايران قرار گرفت. اما در سده هژدهم برای مدتی کوتاهی در تحت تسلط حکومت هوتکيان قندهار قرار گرفت. (4)
در تاريخ معاصر افغانستان هرات از استبداد داخلی، تحجر، تعصب و تجاوزات خارجی بيش تر از ديگران رنج کشيد. هرات سراسر سده نزدهم را در ميان کشمکشهای سرداران سدوزايی و محمد زايی و «بازی بزرگ» سپری نمود.
در سده نزدهم هرات يکی از دروازههای عمده ورودی به هندوستان تحت استعمار بريتانيا به حساب میآمد. چنانچه هرات در نيمه اول سده نزدهم در مرکز بازی بزرگ ميان«فارود پاليسی» بريتانيا، روسيه تزاری و حملات حکومت قاجاری ايران گير افتيد. هرات در محاصره ده ماهه ايران در سالهای 1837-38 قهرمانانه از خود دفاع کرد در نتيجه نخستين حماسه آزادی خواهی و مقاومت را در تاريخ معاصر افغانستان ثبت نمود. اما هنوز زخمهای محاصره هرات التيام نيافته بود که اينبار ادامه جنگ قدرت ميان سرداران سدوزايی و محمد زايی از يک طرف و اشغال افغانستان توسط بريتانيا از جانب ديگر بلاهای جديدی برسر هرات نازل شد. چنانچه هرات در سال 1862 باری ديگر بعد از 10 ماه محاصره نظامی در اوج فقر و گرسنگی از چنگال يک سردار جاه طلب به چنگال سردار جاه طلب ديگر افتيد. سر انجام هرات سده نزدهم رادر اوج استبداد عبدالرحمن خان به پايان رسانيد.(5)
هرات در سده بيستم سرنوشت دراماتيک تر از سده ماقبل آن داشت. حماسههای داد خواهانه و مقا ومتهای هراتيان درين سده به اوج آن رسيد. در سالهای 80 اولين قيام گسترده بر عليه دولت وقت از هرات با شعارهای مذهبی سر بلند کرد که به سرکوب خونين هراتيان منجر شد. سر انجام کاسه صبر هراتيان پس از سه صد سال لبريزشده از درون جنگ، جهاد و مقاومت در برابر استبداد داخلی و تجاوزات خارجی رستاخير بزرگ اجتماعی سربلند کرد که میتوان آن را بيداری اجتماعی ناميد. از مهمترين مشخصات اين بيداری خود شناسی، هويتشناسی وحقشناسی است که هراتيان به قيمت قربانیها و قهرمانیهای انکار ناپزير بدست آوردند.
[ویرایش] نخستين سنگ بنای هرات باستان
گویند زمانیکه قبیلهای از آریائی هـــای هنــد وکش تبار د ر سر زمین اوبه امروز و د یروز جاگزین شد ند سران این قبیله د و براد ر بود ند که هر کـــد ام شان با د اشتن فرزند ان اعم از د ختر و پسر و تزویج ایشان به همد یگر راه زند گی باد یه نشینی را د ر پیش گرفتند. د یری نگذ شت که که یکی از فرزند ان بزرگان این قبیله د ر ایام جوانی وفات یافت و همسر او که کد بانو فهمید ه و اند یشمند ی بنام هــراته بود. زیبائی و د انائی این بیوه جوان نسبت به دیگران براد ران جوان شوهر مرد ه او را بر آن د اشت که تا هر کد ام از ایشان به طمع تسخیر قلب د ختر پرد اخته و بنوبه از او خواستند که با ایشان ازد واج نماید. اما هـــراته زیبا ئی اند یشمند هیچکد ام از براد ران شوهر را به همسری نپذ یرفت. و دست رد به سینه هر یک شان زد. به اثر این عملکرد بود که د یری نگذ شت نزاع بزرگی میان این قبیله بوجود آمد و سر انجام بر آن شد تا هراته با برادران و شماری از طرف داران خویش از قبیله پد ری خود جد ا شد ه و به سمت غرب اوبه کوچ کـــرد ند تا که رسید ن به منطقهای امروزی شهر هرات و د ر د امنه کوه کوه گازرگاه جاگزین شد ند. این سکناگزینی د یر نپاید که از قبیله پد ری به بهانه باج خواهی بر ایشان حمله نمود ند مواشی و ثمره مزارع آنها را بعد از یک جنگ خونین با خود برد ند. و این هوجوم باج خواهی گونه بعد از به ثمر رسید ن کشتزارها هر سال از طرف قبیله پد ری هــراته د رین د یار صورت میگرفت. هـــراته که د ر طی سالهای مهاجرت به اساس فهم و د انایی که د اشت از طرف مرد م قبیله کوچک خویش به بزرگی قبیله خود منسوب شد ه بود. اما همیشه از د اد ن باج به قبیله پد ری رنج میبرد و در پی اند یشید ن چاره بود. تا اینکه روزی سران قوم را فرا خواند و ایشان را گفت: ما باید راهی برای رهایی از چنگال باج خوران پیدا کنیم و بهترین راه همان است که باهم متحد انه قلعه بزرگی را بسازیم تا هنگام هوجوم دشمن بد اخل قلعه د ر آیم و د ر امان باشیم و پیش از ینکه ما بساختن قلعه بپر د ازیم باید به د شمن خــود بگویم که مـــآ خـــود همه ساله باج را بد یار شان میبریم تا ایشان بد ین جا نیامد ه و از ساختن قلعه مطلع نشوند.
همین بود کـــه تد بیر هـــراته با ت دبیر سران قوم بگوش و جان شنید ند و د ست بساختن قلعه زد ند و ایت قلعه را بنام رئیس خـــود هــــراته مسما ساختند. و اینک شهری را که ما بنام هـــرات یاد میکنیم بانی اصلی آن گویا همان هـــراته زیبا و اند یشمند د خت آریایی بـــود ه است.
قلعه هـــراته د یروز را مورخین تاریخ اد وار گذ شته این سر زمین بنام کهند د ژ و بعد هم مصرخ هـــرات گفته اند. و اکنون جایگاه ابد ی د و سرد ار بزرگ اسلام حضرت عبد الله ابن معاویه و حضرت شاهزاد ه ابولقاسم ابن امام جعفر از ا وایل ضهور اسلام {139-129 } هجـــری قـمــــری تاکنون بو ده است که همیشه زیارتکد ه اهل دل و اهل مشتاقان خاند ان نبوت میبا شد و همچنین این کهن د ژافتخار تولد حضرت عبد الله انصاری {رح} را در خود د ارد زیرا همین اکنون نشانه از خانه پر متبرک حضرت ابو ایوب انصاری {رض} د ر قلب این قلعه موجود است.
[ویرایش] پیوند ها
وبگاه مقام ولایت (استانداری) هرات
ولایت هرات |
|
---|---|
مرکز | هرات |
ولسوالیها (شهرستان ها) |
ادرسکن | انجیل | تورغندى | زنده جان | شيندند | غوريان | کرخ | کهسان | گذره | پشتون زرغون | کشک | کشک کهنه | کهسان |
شهرها |
هرات | کرخ |
روستاها |
سروستان | کبابیان |
اماکن دیدنی |
ارگ هرات | مسجد جامع | کازرگاه شریف | مسجدگوهرشاد بیگم | خواجه غلطان | قلعه اختیار الدین هرات | مجتمع مصلای هرات |
ولایات افغانستان | |
اروزگان | بادغیس | بامیان | بدخشان | بغلان | بلخ | پروان | پکتیا | پکتیکا | پنجشیر | تخار | جوزجان | خوست | دایکندی | زابل | سر پل | سمنگان | غزنی | غور | فاریاب | فراه | قندهار | کابل | کاپیسا | کندوز | کنر | لغمان | لوگر | ننگرهار | ورستان | نیمروز | وردک | هرات | هلمند |