مائو تسه-تونگ
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
مائو تسه تونگ (زاده ۱۸۹۳-درگذشته ۱۹۷۶)( مائو زدونگ، یا مائو تسه دون نیز تلفظ می شود) تئوریسین مارکسیست لنینیست و سیاستمدار انقلابی کمونیست بود که جمهوری خلق چین را در سال 1949 با شکست دادن نیروهای چیانگ کای شک رئیس جمهور وقت چین بنیان گذاشت. او تا پایان عمر خود در راس حکومت جمهوری خلق چین قرار داشت و این کشور جهان سومی را به یکی از مهمترین کشور های دنیا در عرصه سیاست و اقتصاد تبدیل کرد. برداشت مائو از مارکسیسم که به نقش برجسته دهقانان و روستائیان در انقلاب کارگری ایمان داشت و بر اهمیت فرهنگ به عنوان عنصری که می تواند بر اقتصاد سوسیالیستی تاثیر گذارد تاکید می کرد به مائوئیسم[1] [2] معروف است از سوی بسیاری از نیروهای مبارز در دنیا از جمله چریکهای فدائی خلق در ایران و شورشیان نپال و پرو پیروی می شد. از او به عنوان یکی از تأثیرگذارترین و مهمترین شخصیتهای سیاسی دنیا در قرن بیستم نام برده می شود.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] دوران كودكی
مائو در 26 دسامبر 1893 در شاوشان از ایالت هونان به دنیا آمد. خانوادهاش از طبقه كشاورز بودند، اما نسبت به دیگر هم محلیهایشان وضع مالی خوب و مناسبی داشتند. مائو از همان دوران كودكی در مزرعه كار میكرد. خانوادهاش او را در مدرسهای نزدیك خانهشان ثبت نام كردند. در آن مدرسه كه یك مدرسه معمولی و محلی بود، علوم و عقاید كنفسیوس، فیلسوف چینی را آموزش میدادند. پدرش مردی سختگیر و دقیق بود و میخواست پسرش نیز فردی منظم و با انضباط باشد. مائو نیز در مدرسه موفق بود، زیرا در خانه تحت تعلیم چنین پدر موشكافی بزرگ میشد. همچنین مادرش زنی مذهبی، پارسا و آرام بود او به طور دقیق آداب و احكام دین بودا را اجرا میكرد. در ضمن از همان دوران كودكی پسرش را به دینداری و اجرای احكام دینی تشویق مینمود.
[ویرایش] دوران جوانی
در اوایل سال 1911 هنگامی كه مائو 18 ساله شده بود، نیروهای انقلابی حزب ملی جین ( کومین تانگ) به رهبری سون یات سن بر امپراتوری منچو پیروز شدند. مائو به مدت 10 سال به چانگشا پایتخت ایالت یون نان رفت. او در این مدت تلاشهای زیادی برای تغییرات سیاسی در جامعه و ایجاد یك فرهنگ جدید كرد. مائو مدت كوتاهی وارد ارتش جمهوریخواهان شد و سپس به مدت شش ماه بدون وقفه به مطالعه در كتابخانه بزرگ شهر پرداخت. او به ویژه در زمینه استقلال و خود كفایی کشورهای جهان سوم اطلاعاتی كسب نمود.
[ویرایش] دوران دانشجویی
در سال 1918 مائو از مدرسه هونان فارغالتحصیل شد و به پكن، پایتخت چین سفر كرد تا تحصیلاتش را تكمیل كند. او به سرعت توانست وارد دانشگاه پكن شود و به طور نیمه وقت در كتابخانه دانشگاه، یك كار دانشجویی گرفت تا بتواند خرج و هزینه دانشگاه و زندگی در شهر بزرگ پكن را فراهم سازد. بسیاری از همكلاسیهای او وضعیت مالی خوبی داشتند و به زبانهای انگلیسی و فرانسوی و آلمانی مسلط بودند، در حالیكه مائو در یك شهر كوچك بزرگ شده و كشاورززادهای بیش نبود. مائو به دلیل اختلاف سطح شدید مالی با دیگر همكلاسیها از رفاقت با آنان پرهیز می کرد و حتی از زندگیاش برای آنان چیزی نمیگفت. او در این زمان با تعدادی از روشنفكران و جوانان هم کیش خود گروهی تشكیل داد که بعد ها به بنیانگزاری حزب کمونیست چین توسط آنان منجر شد.
[ویرایش] دوران كار در مدرسه
در سال 1919 مائو به هونان بازگشت. در آنجا فعالیتهای سیاسیاش را گسترش داده تشکیلات سازمان یافته ای ایجاد كرد و به انتشار كتب و مقالات سیاسی پرداخت. او همچنین مدیر مدرسه ابتدایی در هونان شد و تنها سرمایه مالیاش همین حقوق ناچیز بود.
مائو در سال 1920 با یانگ كایهای، دختر یكی از معلمان مدرسه ازدواج كرد. یانگ كایهای در سال 1930 در سازمان ملیگرایان چین استخدام شد. او با عقاید مائو كاملا مخالف بود، لذا مائو تصمیم به ازدواج مجدد گرفت و از یانگ كایهای به طور رسمی جدا شد و با هوتزوچن پیمان زناشویی بست. همسر دوم مائو زن فداكار و مهربانی بود و مائو را در رسیدن به اهدافش حمایت نمود. اما مائو زندگی با او را هم ادامه نداد و در سال 1937 او را طلاق داد. مائو بار دیگر در سال 1939 تصمیم به ازدواج گرفت و این بار چیانگ چینگ را به همسری برگزید.
[ویرایش] پایه ریزی حزب کمونیست چین
در سال 1921 حزب کمونیست چین در شانگهای سازمان دهی شد، مائو عضو اصلی آن حزب شد و در هونان رهبری طرفداران این حزب را به عهده گرفت. حزب جدید در یك بخش پیشرو شكل گرفت. مائو در بخش پیشرو در شانگهای، هونان و كانتون و سازمانهای كارگری و رعیتی فعالیتهای زیادی انجام داد و یك موسسه آموزشی برای كارگران و كشاورزان تاسیس كرد.
در همان سال چیانگ کای شک بعد از مرگ سون یات سن سیاستمدار و رهبرانقلابی حكومت چین كنترل حكومت را به دست گرفت. عقاید چیانگ کای شک با خط مشی سون یات سن مغایرت كامل داشت و سال بعد كنترل ارتش ناسیونالیستی را به عهده گرفت. در سال 1927 چیانگ کای شک حكومت و عوامل آن را از كمونیست ها پاك كرد وافرادی كه جزء حزب كمونیست بودند اخراج و زندانی شدند.
او مائو را نیز به كوههای جنوب چین تبعید كرد، حزب کمونیست چین دست از فعالیت نكشید و یك ارتش پارتیزانی را تشكیل داد. سال 1927 مائو حركت و جنبش كشاورزان را كه خودش باعث آن بود، در هونان رهبری كرده و عقاید بالقوهاش را به بالفعل تبدیل كرد.
[ویرایش] جنگ داخلی چین
جنگ داخلی چین تخاصمی نظامی در کشور چین بین کومینتانگ (حزب ناسیونالیست چین) و حزب کمونیست چین بود. این جنگ در 1927 با تصفیهٔ کومینتانگ از اعضای چپ و کمونیست توسط رهبر وقت آن، چیانگ کای شک، آغاز شد, كشاورزان و كارگران حزب کمونیست چین را حمایت میكردند و به این ترتیب كمكم حزب کمونیست چین به رهبری كشاورزان و كارگران رسید. حزب کمونیست چین در سال 1930 نیروی تقریبا عظیمی را فراهم كرد و به سوی شهرهای بزرگ پیش رفت و توانست چند شهر را به تسلط خود درآورد.
در پی تلاشهای حزب کمونیست چین، ایالت كیانگسی نیز تحت كنترل مائو قرار گرفت و كمكم نیروهای حزب کمونیست چین قدرتمندتر شد.
در اكتبر 1935 مائو دستور یك راهپیمایی داد و پیرو دستور مائو پارتیزانها مسافت هزاران كیلومتر را پیادهروی كردند[3]. به این وسیله مائو توانست تا حدی به منظورش برسد و یك حزب جدید در «ینآن» برقرار كند.
[ویرایش] حمله ژاپن به چین
در سال 1937 ژاپن به چین حمله كرد ولی نیروهای كمونیست در برابر ژاپن ایستادگی كرده و قدرت خود را به اثبات رسانیدند.
مائو در مدتی كه به مبارزه مشغول بود دست به نگارش برد و چندین مقاله و كتاب به رشته تحریر درآورد. در سال 1937 مقالهای با نام «تناقض و تمرین»را نوشت.این مقاله براساس نظریات ماركس بود. در سال 1940 مقاله دیگری با نام «دمكراسی جدید»را نوشت كه در چین یك نظریه منحصربهفرد معرفی شد.
در سال 1942 مقاله «سخنرانیهایی در زمینه ادبیات و هنر «ینآن»را نگاشت. با ارائه مقالات، تعداد طرفداران او بیشتر و بیشتر شد، به طوری كه در سال 1937 كه طرفداران او 40000 نفر بودند، در سال 1945 به 120000 نفر رسید.
جنگ میان ناسیونالیست ها و كمونیست ها به این نحو به پایان رسید كه مرز میان این دو فرقه شكسته شد. كمونیستها حتی در امریكا نیز نفوذ پیدا كردند و در سال 1946 تا 1949 رشد سریع پیروان كمونیسم نه تنها در چین، بلكه در گوشه و كنار جهان به وضوح دیده میشد.
[ویرایش] تاسیس جمهوری خلق چین
بعد از حمله ژاپن به چین حزب کمونیست چین، با ژاپنیها و چیانگ کای شک مبارزات زیادی داشت و با پایان جنگ جهانی دوم توانست جمهوری خلق چین[4] را در سال 1949 تاسیس و تثبیت نماید.
از اوایل سال 1950 مائو رهبر اصلی حزب شد و كنترل كمیسیون نظامی حزب کمونیست چین را به عهده گرفت. در سال 1953 بعد از مرگ استالین، موقعیت مائو به عنوان رهبر كمونیستها پررنگتر و برجستهتر شد.
[ویرایش] جنبش صدها گل
در آن زمان از لحاظ فرهنگی جامعه چین نیاز به تغییر و دگرگونی داشت، مائو در سال 1957 كتابی با نام «تناقض صحیح میان مردم» را نوشت. در همین سال یك جنبش به نام «صدها گل» را بر پا كرد كه بزرگترین ابداع و اساسی ترین مسئله در كشمكشهای ایدئولوژیك قدرت بود. روشنفكران چینی در این جنبش سرکوب شدند.
[ویرایش] جهش بزرگ به جلو
تقریبا ٣٨ میلیون انسان در اثر گرسنگی و كار سنگین طی دورهی مشهور به جهش بزرگ به جلو جان خود را از دست دادند تا كشور بتواند از غرب پيشی گيرد. رژيم مائو در آن سالها محصولات زراعی كشور را مصادره كرده و آنها را به اروپای شرقی كه زير كنترل كمونيستها بود در برابر دريافت جنگ افزار و حمايت سياسی صادر میكرد. مواد غذايی و پول همچنين برای حمايت از نهضتهای ضد استعماری و كمونيستی به آسيا، آفريقا و آمريكای لاتين ارسال میشد. به تبع آن مبارزه قدرت (انقلاب فرهنگی چین) در سالهای 1966 تا 1976 در حزب کمونیست چین شروع شد.
اما واكنش مائو به اين همه مصيبت چه بود؟ میگويد « با اين همه برنامههايی كه برای چين داريم شايد حتی نيمی از جمعيت چين جان خود را فدا كند، اگر نه نيم شايد يك سوم، يا يك دهم ـ ٥٠ ميليون انسان ـ اما شما نمیتوانيد وقتی انسانها میميرند بيائيد و مرا سرزنش كنيد ».
[ویرایش] انقلاب فرهنگی چین
مائو در سال 1966 انقلاب فرهنگی چین را كه بزرگترین و اساسیترین كشمكش قدرت در حزب کمونیست چین بود به رهبری همسر مائو چیانگ چینگ را برپا كرد و ارتشی به نام گاردهای سرخ را برای حمایت از مائو از دانشجویان و دانشآموزان بر پا كرد. مائو در سال 1968 كتابی به نام كتاب سرخ نوشت. چهره های ميانه رو حزب اخراج شدند. در سال 1968 مائو نام مرد برتر چین را از آن خود كرد. گاردهای سرخ در سال 1969 به دست ارتش چین سركوب شد. انقلاب فرهنگی چین اشتباهی استراتژیک محسوب میشود. پس از پایان انقلاب فرهنگی چین در اکتبر سال 1976، چین به دوره نوین توسعه تاریخی وارد شد.
مائو سرانجام در 9 سپتامبر 1976 در سن 83 سالگی چشم از جهان فرو بست.
[ویرایش] رخدادهای بعد از مرگ مائو
حکومت چین پس از گذشت سالها از مرگ مائو او را بنیانگذار و پدر حکومت خود میداند و عکس او بر اسکناسها و مراکز اداری و دولتی تمام چین درج شده است اما بسیاری از مائوئیستها و احزاب مائوئیستی دولت چین پس از مرگ مائو را قبول ندارند. بعد از مرگ مائو حزب كمونیست به ماندگاری خود در چین ادامه داد و در سال 1981 یك سری تغییرات در چین روی داد[5]. البته اكثر كارگران و كشاورزان بر این تصور كه با طرفداری از مائو حقوق از دست رفته خود را به دست میآورند، پیرو مائو بودند. بعد از مرگ مائو قوانین بنا شده توسط مائو نادیده گرفته شد[6]، اما تا به امروز عده بسیار زیادی در چین پیرو مائو هستند و تصویرش در اكثر خیابانها نمایان است و هنوز او را رهبر خود میدانند. پیروزی جمهوری خلق چین تناسب نیروها را در سیارهً زمین و در مجموع جهان به طرز چشمگیری تغییر خواهد داد[7].
[ویرایش] جستارهای وابسته
- جمهوری خلق چین
- حزب کمونیست چین
- تنگ شیائوپنگ
- چو ان-لای
- چو ته
- چن ئی
- ژائو زیانگ
- هوآ گوئوفنگ
- جنبش انقلابی انترناسیونالیستی
[ویرایش] منبع و پیوند به بیرون
آمار و ارقام از World Book، CIA
جمهوری خلق چین و ارزیابی تاریخی سوسیالیسم