بحث ویکیپدیا:شیوهنامه/درباره جستارهای وابسته
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] نظرات
به نظر من جستارهای وابسته اصلا مفهوم اصلی See also را نمی رساند. جستار برای اغلب کاربران شناخته شده نیست و باید کاربر بویژه کاربران جدید باید پس از مطالعه بفهمند که جستار چیست. به نظر من به جای جستارهای وابسته از همچنین ببینید (که فارسی هم هست) استفاده کنیم. و پیشنهاد دوم من هم مقالات مربوطه هست. User:Democrat
-
- «جُستارهای وابسته» کاملاً فارسی است و نظر شخصی من در مورد آن هم بسیار مثبت است. «همچنین ببینید» با اینکه شاید گویاتر باشد ولی نازیباست. در مورد «مقالات مربوطه» هم که هر دو واژهاش عربی است کما اینکه میشود بگوییم «مقالات وابسته» (چرا که در هر صورت به ورودیهای ویکیپدیا «مقاله» میگوییم). از طرف دیگر «جُستن» و «جویش» به گوش آشناست و ممکن نیست «جُستار» چیز دیگری شمرده شود. فقط به دوستان توصیه میکنم که اِعراب این قسمت را فراموش نکنند؛ «جُستارهای وابسته». --شروین افشار 09:36, ۲۱ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
-
- مخالفم. به نظر من «جُستارهای وابسته» مفهوم مورد نظر را بهتر از هر انتخاب دیگری میرساند. کاوه 10:02, ۲۱ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
- لطف میکنید به جای نظر دادن توضیح بدهید؟ نظرسنجی که نمیکنیم. روزبه 10:14, ۲۱ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
- جناب Democrat گفتهاند منظور را نمیرساند، من گفتهام همچین احساسی ندارم. چیز خاصی ندارم اضافه کنم. در ضمن لزومی هم نمیبینم که See also را مفهوم اصلی قرار دهیم. کاوه 10:36, ۲۱ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
- من به طور کلی با جمعبستن کلمهها بر طبق دستور زبان عربی مخالفم مگر اینکه کلمهٔ جمع در زبان فارسی در معنایی جز جمع کلمهٔ مفرد به کار رود. این بیشتر از هرچیز یک امر سلیقهای است. (بنابراین مقالهها را بر مقالات ترجیح میدهم). امر دیگری که به نظرم باید از آن پرهیز کرد واردکردن قانونهای نحوی دستور زبان عربی مثل (مطابقت صفت و موصوف) به فارسی است که مثلاً به جای «مقالات مربوط» (یعنی گیرم مقالات را به جای مقالهها به کار ببریم) بگوییم «مقالات مربوطه» و از آن هم وحشتناکتر: «مقالههای مربوطه!»(که خوشبختانه به کار نرفتهاست). مسلما اینها نظر شخصی من بود و امیدوارم دوستان در تصمیمگیری آن را لحاظ کنند. خود من با جستارهای وابسته بیشتر از هر چیزی موافقم تا نظر بقیه چه باشد.بهآفرید ۱۰:۱۰, ۲۱ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
- فکر میکنم بحثی در این که ترجیحاً باید از قوانین نحوی عربی اجتناب کرد و باید به جای «مربوطه» گفت «مربوط» نیست. من پیشنهاد میکنم این را به شیوهنامه اضافه کنید. (در قوانین صرفی من موافق نیستم. ولی چون گفتهاید که نظرتان شخصی است، جای بحث نیست.) روزبه ۱۰:۴۸, ۲۱ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
- لطف میکنید به جای نظر دادن توضیح بدهید؟ نظرسنجی که نمیکنیم. روزبه 10:14, ۲۱ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
- چرا مهم است که از واژههای با ریشهی عربی استفاده نشود؟ من هنوز جواب قانعکنندهای برای این سؤالم نگرفتهام. ولی به نظر من هم «جستارهای وابسته» ایراد دارد، و البته «جستار»ش بیشتر از «وابسته»اش. من چند جا جستار را نگاه کردم:
- فرهنگ معاصر فارسی (صدری افشار و دیگران): «مقاله پژوهشی درباره یک موضوع».
- فرهنگ عمید: مدخل ندارد.
- فرهنگ روز سخن (انوری): «۱. جستجو. ۲. فصل، مبحث، گفتار، یا مقاله».
- فرهنگ فارسی معین: «بحث».
- خلاصه این که اصلاً معنی دقیق این کلمه معلوم نیست. معلوم نیست بحث است یا مقاله یا گفتار، فقط پژوهشی است یا همه چیز را در بر میگیرد. من شخصاً «مقالههای مربوط» (بدون «ه» تأنیث) را ترجیح میدهم، ولی در برابر استدلال منطقی تسلیم خواهم بود. روزبه 10:14, ۲۱ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
- روزبه گرامی، شما ورودی مقاله را هم نگاه کنید، به یقین بیش از یک معنی خواهد داشت. آیا صحیح است نتیجه بگیریم که «معلوم نیست گفتگو است یا گفتار یا سخن یا همه چیز را در بر میگیرد؟» استدلال شما بیربط به نظر میرسد. کاوه ۱۰:۲۵, ۲۱ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
- استدلال من را متوجه نشدید. خیلی کلمهها بیشتر از یک معنی دارند. به نظر فرهنگ سخن هم این کلمه بیشتر از یک معنی دارد، ولی من نگفتم که بنا بر نظر فرهنگ سخن چون این کلمه بیشتر از یک معنی دارد ایراد دارم. گفتم که چون فرهنگهای مختلف فارسی در معنیش اختلاف دارند، کلمهی مبهمی است. راستی شما استدلالتان چیست؟ روزبه 10:39, ۲۱ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
- دلیل شما کافی نیست، دامنه معانی یکسان است. یعنی تفاوت از هویج تا مقاله نیست. برای موضوع به خصوص ما هم معنی عام کافی است. چه بسا پیوند داده شده به یک مبحث یا گفتار باشد و چه بسا به یک تصویر یا نوشته. اصلا اگر هرچیزی، همین معنی خاص مقاله آن را در موضع منفوری نسبت به همچنین (تاکید بر ارتباط) و جستار (تاکید بر جستجو) قرار میدهد. کاوه 11:11, ۲۱ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
- استدلال من را متوجه نشدید. خیلی کلمهها بیشتر از یک معنی دارند. به نظر فرهنگ سخن هم این کلمه بیشتر از یک معنی دارد، ولی من نگفتم که بنا بر نظر فرهنگ سخن چون این کلمه بیشتر از یک معنی دارد ایراد دارم. گفتم که چون فرهنگهای مختلف فارسی در معنیش اختلاف دارند، کلمهی مبهمی است. راستی شما استدلالتان چیست؟ روزبه 10:39, ۲۱ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
- روزبه گرامی، شما ورودی مقاله را هم نگاه کنید، به یقین بیش از یک معنی خواهد داشت. آیا صحیح است نتیجه بگیریم که «معلوم نیست گفتگو است یا گفتار یا سخن یا همه چیز را در بر میگیرد؟» استدلال شما بیربط به نظر میرسد. کاوه ۱۰:۲۵, ۲۱ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
- مخالفم. به نظر من «جُستارهای وابسته» مفهوم مورد نظر را بهتر از هر انتخاب دیگری میرساند. کاوه 10:02, ۲۱ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
- با درود.
- اینکه برای واژه های رایج امروزی در چند لغتنامه ناقص و یا قدیمی بگردیم و آنها را ملاک قرار بدهیم به نظر من درست نیست. در فرهنگهایی که در بالا ذکر شده مثلاً عمید و معین و ... واژه هایی مثل راهبرد و شایستهسالاری و مردمسالاری و پژوهشگاه و ... هم نیست. آیا این دلیل می شود که این واژه ها بی معنا هستند و نباید از آنها استفاده کرد؟
- آن فرهنگها تاریخ مصرفشان گذشته و ملاک نیستند. جُستار واژه ای است که در متون قدیم هم دقیقاً در همین معنی مبحث بکار میرفته و امروزه هم کاربردی روزافزون پیدا کرده.
در روزنامه همشهری و روزنامه های پرفروش دیگر مملکت مدتهاست که در آغاز نوشتارها واژه جستارگشایی را در معنی «افتتاح مبحث» استفاده میکنند. (نمونه ها: همشهری، کیهان، اینجا و موارد زیاد دیگر).
- داریوش آشوری از بزرگان رشته علوم انسانی کشور نام وبگاه خود را جستار نهاده، مجلهای به نام جستار داریم و و جستجو در گوگل 13.100 نتیجه برای واژه جستار می دهد.
- زبان فارسی در حال پیشرفت است و هر روز به واژه های آن افزوده می شود و یا واژه های قدیمتر آن (مانند جستار) دوباره زنده شده و کاربرد می یابند. اینکه ما به هر واژه نو فارسی که برخورد کردیم سریع ناراحتی نشان بدهیم دردی را دوا نمی کند. پیشینیان همین افراد موقعی که واژه هایی مثل هواپیما، ارتش (از زبان پهلوی دوباره زنده شد، شهرداری، شهربانی، خزه، پویش، نرمش و ... از سوی نویسندگان و یا فرهنگستان بکار رفت به مسخره کردن آن واژه ها پرداختند و برای ضدیت با آنها عبارات خودساخته ای مثل «کسندان سیخکی» را به فرهنگستان بیچاره نسبت دادند.
- جالب اینکه همین افراد اگر هزارتا هزارتا واژه ناآشنای غربی در نوشته ها بکار برود نسبت به حتی یکی از آنها حساسیت نشان نمیدهند ولی واویلا اگر کسی جرئت بکند یک واژه فارسی تازه و سودمند در برابر یک واژه بیگانه بکار ببرد (مثلاً واگردانی بجای revert) فوراً صدای این افراد درمیآید.
- به هر حال جستار واژه ای امروزی است و کاربردی روزافزون دارد. چه بهتر که افرادی که هنوز بسیاری از واژه های تازه را نمی دانند با این واژه ها آشنا بشوند، برای خودشان هم مفید است.
- با یک نگاه به پیوندهایی که در زیر عنوان «جستارهای وابسته» آمده هرکسی به سرعت متوجه می شود که منظور چیست.
--ماني ۱۲:۱۱, ۲۱ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
-
- حرفهایتان همه با هم متناقض است:
- من برای این که جامع نگاه کنم قدیمیترها را دیدم. وگرنه صدریافشار و فرهنگ روز سخن امروزی هستند و ارجاع به آنها کافی بود. اگر نیستند بفرمایید چرا و بفرمایید کدام فرهنگ امروزی را قبول دارید.
- فرمودهاید تاریخ مصرف آن فرهنگها گذشته و بعد در جملهی بعدی فرمودهاید جستار در متون قدیمی در معنی مبحث به کار میرفته. اگر کاربرد در متون قدیمی اهمیت دارد، چرا فرهنگهای قدیمی ملاک نیستند؟ و اگر جستار به این معنی به کار میرفته، لطف کنید و منبع بدهید. ادعای بیمنبع را دیگر ننویسید.
- شما توضیح دادهاید که جستارگشایی اصطلاحی است که امروزه استفاده میشود. اعتراضی ندارم. نگفتم واژه کلاً مهجور است که. عرض کردم معنیاش مورد توافق نیست. هیچ جا ولی منبعی نیاوردهاید که معنی «جستار» را توضیح دهد.
- در مورد revert هم بفرمایید صدای چه کسی در آمده است. از تهمت بیمدرک به افراد نامشخص دست بردارید.
- شما هم لطف کنید هر از چند گاهی به منابع هم مراجعه کنید. برای خودتان که بماند، برای ویکیپدیا هم مفید است. روزبه ۱۲:۵۳, ۲۱ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
- حرفهایتان همه با هم متناقض است:
با توجه به این که ماني دارند برخورد مخرب میکنند، من فایدهای در این بحث نمیبینم. برای این که ایشان بیشتر افرادی را به صفتهایی مفتخر نکنند، من از ادامهی بحث معذورم. پیشنهاد میکنم دیگران هم اگر فکر میکنند ایشان مؤدبانه صحبت نمیکنند به ایشان تذکر بدهند (مگر این که خدای نکرده فکر کنند که چه بهتر که من از بحث فراری شدم). روزبه ۱۲:۵۳, ۲۱ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
- من از مانی خواهش میکنم تنها در رابطه با بحث بنویسند. کاوه 10:38, ۲۲ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
دوستان عزیز. وقتی که یک کاربر جدید وارد می شود و می بیند نوشته جستارهای وابسته متوجه می شود یا نه؟ دوستان هدف از دایره المعارف ارایه اطلاعات به ساده ترین زبان است. این که رساله فرهنگستان نیست بخواهیم چیزی را رواج دهیم. این کار یعنی زورگویی پیشینیان به کاربران جدید. مگر ما مکلف هستیم که کلمات فارسی را رواج دهیم؟ یک سوال دیگر چرا ما به اسامی و طرز بیان بیش از همه چیز اهمیت می دهیم؟ زبان فقط یک وسیله برای ارتباط هست نام هم فقط یک ابزار برای تشخیص. خواهش می کنم که وسیله را جایگزین هدف نکنیم.--Democrat 07:30, ۲۲ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
نتایج جستجو در گوگل برای مقاله [1] 2,870,000 است. برای مقاله ها [2] 136000 و برای سرچ [3] 52400 نتیجه آمده است. آیا می توان نتیجه گرفت که سرچ بهتر از جستجو است؟ --Democrat 08:08, ۲۲ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
- سوال بهتر این است: آیا لزوما میشود نتیجه گرفت جستجو از سرچ بهتر است؟ در ضمن من بالاتر هم اشاره کردم که معنی خاص مقاله با هدف این بخش در تضاد است. همچنین از مقاله بهتر است و جستار از هر دوی آنها. و سوال شما را تکرار میکنم، «چرا ما به اسامی و طرز بیان بیش از همه چیز اهمیت می دهیم؟» کاوه 10:38, ۲۲ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
دوست عزیز اگر ما همان کاری را که با خلیج عربی کردیم و اعتراض کرده و نام خلیج فارس را قبولانیدیم یک کمی از آن را هم برای مسایل واقعی ایران مثل اکبرگنجی می کردیم حالمان این نبود. منظور من این بود نه چیز دیگر. دوست عزیز جستارهای وابسته دو ایراد بزرگ دارد. 1- مهجور است و اختراعی. 2= مفهوم را نمی رسناد نه جستار و نه وابسته جستار را که عرض کردم. وابسته یعنی اینکه به چیز دیگری وابسته باشد یعنی مقاله ای بخش ای از مقاله دیگر باشد که معادل Dependency هست. ولی مقالات مرتبط related یعنی اشتراکات زیادی بین دو مقاله هست و هر دو مقاله به هم مربوطند. موفق باشید --Democrat 17:48, ۲۲ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
- در فارسی به کرات از وابسته هنگام اشاره به relations استفاده میکنیم و در زمینهی مناسب لزوما معنی dependent را نمیدهد. ضمن اینکه dependent هم در انگلیسی به معنی این نیست که چیزی بخشی از مقالهی دیگری باشد. من وقتی کلمهای به زبان فارسی میشنوم سریع وارد مود مقایسهای با زبان انگلیسی نمیشوم. شایسته است شما هم به جایگاه مستقل این کلمات در زبان فارسی بپردازید. کاوه 02:13, ۲۳ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
- با درود.
جستار یعنی مبحث و وابسته یعنی: در مفهوم آنها ارتباط و وابستگی هست. پس آن عبارت یعنی «مباحثی که با هم وابستگی دارند». منظور من هم از آن چند هزار زیرعنوانی که تا امروز در بیشتر نوشتارهای ویکیپدیا ایجاد کرده ام دقیقاً همین است یعنی «مباحث مرتبطه». در نسخه انگلیسی ویکی پدیا زیرعنوانهای دیگری هم در کنار جستارهای وابسته (See also) دیده می شود مثلاً Miscellaneous topics (جستارهای گوناگون)، اگر فکر می کنید پیوندی که شما میخواهید بدهید به زیرعنوان «جستارهای وابسته» که من و کاربران بسیار دیگر طی ماه ها ایجاد کرده ایم نمیخورد و از نظر شما آن موضوع با موضوع نوشتار تنها "ارتباط" دارد و "وابستگی" ندارد، می توانید زیرعنوان جدایی زیر آن دیگری درست کنید و هر نامی که می خواهید به آن بدهید.
درباره «همچنین ببینید»: به نظر من این عبارت اصلاً فارسی نیست و با روح و دستور زبان فارسی سنخیت ندارد و تنها ترجمه تحتاللفظی از یک عبارت انگلیسی است که چنین ترکیبی به زبان فارسی نمیخورد. پاینده باشید. --ماني 21:38, ۲۲ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
من تا زمانی که ماني و کاوه بدون دلیل و مستند بحث میکنند، فایدهای در این بحث نمیبینم. ولی لازم میدانم توضیح دهم که چند مرجع را نگاه کردم در این باره:
- «فرهنگ کتاب» پورممتاز نوشتهاست «نیز نگاه کنید به» (برای see also) و «فرهنگ روز سخن» نوشته است «نگاه کنید به» (برای see). (صد البته اگر ماني بفرمایند که این عبارتها هم اصلاً فارسی نیست و روح مرحوم زبان فارسی با آن سنخیت ندارد، ما مسلماً نظر ایشان را به نظر فرهنگنویسان ترجیح میدهیم.)
- «غلط ننویسیم» ابوالحسن نجفی از فلش به سمت چپ استفاده میکند و «فرهنگ معاصر فارسی» صدریافشار از یک دست که به چپ اشاره میکند. (صدری افشار برای توضیح این دست از واژههای بیگانهای چون «ارجاع» و «متقابل» و این چیزها استفاده کرده که من برای پیشگیری از لینچ شدن آنها را ذکر نمیکنم.)
- اما برای این که نگاههای قدری جانبدارتر را هم دیده باشم، به «راهنمای آماده ساختن کتاب» ادیبسلطانی هم نگاه کردم. (ادیبسلطانی از آن کسانی است که به جای بینالمللی مینویسد «اندرکشورال» و تا بتواند میگوید «کتابهای باختری» و این چیزها. خلاصه برای خود زبانسازی بزرگی است. ولی این کتاب نزدیکترین چیز به «شیوهنامهی شیکاگو» به فارسی است و از معدود کتابهایی است که نویسندهاش تقریباً همهی مراجع مهم مربوط به موضوع را دیده است قبل از این که حکمی صادر کند. ۱۲۰۰ صفحه کتاب است.) دنبال see also که میگشتم، تصادفاً «جستار» را هم دیدم و متوجه شدم که یعنی چه. یعنی essay. علت این که داریوش آشوری هم نام وبنوشتش را جستار میگذارد قدری روشن شد برایم. ایشان در واقع خود را نوعی essayist میبینند و آن وبنوشت را جای essay نوشتن. اما در کارکرد see ادیب سلطانی نوشته بود «رجوع کنید به». برای see also نوشته بود «همچنین رجوع کنید به». (ای داد! «رجوع» ریشهاش عربی است که! لابد این ادیبسلطانی هم مثل من نفوذی و خودفروخته بوده است. حواستان باشد فریب نخورید رفقا!)
البته من دارم آب در هاون میکوبم، ولی عرض شد جهت اطلاع دوستانی که مرجع زبان فارسیشان خودشان نیستند و فارسی درست را با گوگل تعریف نمیکنند. فکر کنم برایم مفیدتر باشد اگر نظرات بعضیها را اصلاً نخوانم. روزبه 13:01, ۲۳ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
-
- دلیل برای چه؟ روش فعلی استفاده از جستار است. شما سعی کردهاید جستار را بیاعتبار بدانید، بنده به دلایل شما پرداختهام که جوابی ندادهاید. چرا هیجانزده میشوید و طعنه میزنید؟ کاوه 03:22, ۲۴ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
- از اینکه زحمت کشیده اید و منابع زیادی را جستجو کرده اید ممنونم.
شاید در آغاز رواج یافتن دوباره واژهۀ جستار کسانی برابر درست انگلیسی آن برایشان واضح نبوده ولی شما الان در گوگل به 12.800 نتیجه ای که برای واژه جستار بدست می آید (به اضافه 326 برای جُستار) (به روش نمونهگیری) سری بزنید و خواهید دید که در اکثریت جملاتی که این واژه بکار رفته میتوان آن را با مبحث (و واژه انگلیسی topic) جانشین کرد ولی تقریباً هیچکدام را نمیشود به معنی essay گرفت و essay در آن جملات معنی نمی دهد. نمونه: به این جمله در مجله بلاغ (از حوزه علمیه قم) توجه کنید "بحث بر سر اين جُستار است كه عنوان ارتداد چگونه به حقيقت مى پيوندد". در این جله هم جستار برابر topic است و نه essay.
در تارنماهای گوناگونی هم به وضوح در جلوی جستار در پرانتز نوشته شده (مبحث) (نمونه1 ، [www.persiantalk.com/viewposts.asp?post_ id=32970&group_id=27&action=post - 28k - نمونه 2]. فرهنگ واژه های فارسی سره نوشته فریده رازی را هم وارسی کردم جلوی مبحث نوشته بود جُستار. جستارگشایی هم که در روزنامه های پرشمار مملکت هرروزه کاربرد دارد به معنی «آغاز مبحث» است و نه افتتاح essay (رساله). در منابع قدیمی هم که دیده ام جستار در معنی مبحث و موضوع بکار رفته. نام وبنوشت جناب داریوش آشوری هم معقولتر است که به معنی مبحث باشد تا رساله (essay). --ماني 14:12, ۲۳ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
دوستان بالفرض که جستار خیلی هم با معنی و صحیح است، حداقل من که نمی فهمم معنی آن چیست. من که مجبور نیستم برای استفاده از این دایره المعارف آموزشهای جانبی ببینم. اصل بر این است که به ساده ترین زبان اطلاعات ارایه گردد. مگر اینجا سایت جمعیت عرب زدایان است؟ آیا ویکی پدیا اینچنین رسالتی دارد؟ --Democrat 08:19, ۲۴ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
- متوجه نمیشوم، آیا شما خودتان را معیار فهم کلی فارسیزبانان میدانید؟ کجا توافق شده اطلاعات باید به سادهترین صورت ممکن ارائه شوند؟ شما اینجا را دیدهاید؟ این ادعای آموزش جانبی هم واقعا زیادهروی است. بر در انبار شیشهای پر از نمک تابلوی فلفل هم بزنید کسی گمراه نخواهد شد، من و شما که هیچ. کاوه 10:04, ۲۴ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
- با درود.
- خیلی از کاربران ممکن است در آغاز معنی «بار کردن پرونده»، «مستندات آزاد گنو»، «شیوهنامه»، «چگونهنامه» و ... که جناب روزبه با توجه به پویایی و زنده بودن زبان فارسی بکار برده اند را نفهمند ولی با کمی گشت و گذار در ویکی پدیا معنی آنها را درک خواهند کرد. جستارهای وابسته هم عبارتی است که بازدیدکننده با یک نگاه به پیوندهایی که در زیرش آمده می فهمد منظور چیست. هر پروژه و طرحی اصطلاحات خودش را دارد و شما در پروژه های انگلیسی هم که بروید بسیاری از اصطلاحات ساختاری در نگاه اول برای خود انگلیسی زبانان ممکن است تازه باشد ولی با یکی دوبار کلیک کردن آنها را یاد می گیرند.
- فارسی زبانی پویا و زنده است و هرروزه واژه های تازه ای به آن اضافه می شود. جُستار هم از همین واژه های امروزی است که یاد گرفتن آن برای کاربرانی که هنوز ممکن است معنای آن را ندانند سود دارد و زیانی ندارد.
- پاینده باشید.
- --ماني 08:48, ۲۴ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
-
- به نظر من این که اینقدر نگران سردرگمی کاربران جدید باشیم. که مثلا با دیدن جستارهای وابسته برق از سرشان بپرد و کاملا گیج شوند، یک نوع توهین به آنهاست. گیرم اصلا معنی واژهٔ جستار را ندانند. با توجه به ساختار مقاله و پیوندهای مربوط متوجه نمیشوند که منظور چیست؟تازه میتوانند به لغتنامه مراجعه کنند و هم اینکه در خود شیوهنامه (پیش از آنکه روزبه قسمت مربوط به جستارهای وابسته را (تا پیش از بهدستآمدن اجماع) پاک کند) توضیح داده شده بود که منظور از آن چیست. مهمترین چیز یکدستی مقالهها و پیروی از ساختاری مشخص است. خوب یا بد الان جستارهای وابسته جا افتاده است. بهتر است به جای ادامهٔ این بحثهای فرسایشی به کار مقالهنویسی بپردازیم. در ضمن روزبه جان! فکر نکنم پاک کردن قسمت مربوط به جستارهای وابسته از شیوهنامه درست باشد. به هر حال شما میخواهید «شرایط موجود» را تغییر دهید. تا آن زمان که اجماع بر سر تغییر صورت نگرفته است شرایط موجود ساری و جاری است. یعنی صرف تشکیک بر موضوعی نباید باعث شود که آن موضوع حذف شود. همواره اولویت با شرایط موجود است.بهآفرید 12:44, ۲۴ نوامبر ۲۰۰۵ (UTC)
[ویرایش] دربارهٔ واژهٔ «جستار»
[ویرایش] واژهنامهها
- معادل INQUIRY , INQUEST , QUERY (آریانپور آنلاین)
- «مقاله پژوهشی درباره یک موضوع» (فرهنگ معاصر فارسی/صدری افشار و دیگران). گزارش از روزبه.
- «۱. جستجو. ۲. فصل، مبحث، گفتار، یا مقاله» (فرهنگ روز سخن (انوری)). همان گزارش.
- «بحث» (فرهنگ فارسی معین). همان گزارش.
- معادل Essay (راهنمای آماده ساختن کتاب/ادیب سلطانی). همان گزارش.
[ویرایش] در روزنامهها
[ویرایش] در وب
- «بحث بر سر اين جُستار است كه عنوان ارتداد چگونه به حقيقت مى پيوندد» [4]. در این جله هم جستار برابر topic است و نه essay. گزارش از مانی.
- به معنای «مبحث» [5]. همان گزارش.
[ویرایش] دربارهٔ معادل فارسی برای See Also
- «نیز نگاه کنید به» (فرهنگ کتاب/پورممتاز). گزارش از روزبه.
- «نگاه کنید به» (برای see) (فرهنگ روز سخن). همان گزارش.
- توضیح: (نگاه کنید به یا بطور مخفف نگا. اصطلاح جاافتادهای در متون علمی به عنوان معادل برای Confer (بطور مخفف .Cf) انگلیسی است. نمونه (این نوشتار پانویس شماره 13) گزارش از ماني.
- از نمادی به شکل فلش به سمت چپ. (غلط ننویسیم/ابوالحسن نجفی). گزارش از روزبه.
- از نمادی به شکل یک دست که به چپ اشاره میکند (فرهنگ معاصر فارسی/صدریافشار). همان گزارش.
- «همچنین رجوع کنید به» (راهنمای آماده ساختن کتاب/ادیب سلطانی). همان گزارش.