بحث کاربر:روزبه/بایگانی ۸
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
بایگانی بحثهای قبلی
بحث کاربر:روزبه/بایگانی ۱، بحث کاربر:روزبه/بایگانی ۲، بحث کاربر:روزبه/بایگانی ۳، بحث کاربر:روزبه/بایگانی ۴، بحث کاربر:روزبه/بایگانی ۵، بحث کاربر:روزبه/بایگانی ۶، بحث کاربر:روزبه/بایگانی ۷
درخواست رفیق آرش
کاربر روزبه,
تغییراتی در مقاله ی صمد بهرنگی داده اید بدون هیچ توضیحی. ببینید اینجا اگر می خواهید تغییری بدهید باید بروید و در صفحه ی بحث توضیح دهید. اخلاق حکم می کند و ظاهرا اگر کسانی مثل شما به آن پایبند نباشند باید به عنوان قانون هم درش آورد. حداقل در خلاصه دو خط بنویسید آخر مگر می شود چندین پاراگراف یک مقاله را با یک کلیک پاک کرد و یک کلام هم توضیح نداد؟
لطفا در این مورد توضیح دهید. --آرش سرخ ۰۳:۵۶, ۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- کلاً متوجه منظورتان نمیشوم. قسمتهایی که پاک کردم جانبدارانه یا بدون اثبات یا غیرقابل اثبات بود. اگر مدرک دارید که مثلاً نوشتههای بهرنگی در طرفداری از سازمان چریکهای فدایی خلق بودهاند دلیل بیاورید در همان مقاله. روزبه ۱۷:۱۱, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
تکفير منابع + حذف مقاله + قتل نویسندگان راه حل معتبری نیستند
اين کتاب (ماترياليسم ديالکتيک) قبلا چاپ شده و حالا نسخه اينترنتی آن در سايت راه توده امده ولی کتاب قبل از انقلاب در سال 1353 در اروپا چاپ شده بنا بر اين به عنوان منبع قابل قبول است چون بيش از 30 سال از چاپ اول آن ميگذرد. در ضمن تکفير راه توده به اين معنا نيست که کتاب ماترياليسم ديالکتيک قابل نقل قول نيست.
کتاب طبری یادداشت ها و نوشته های فلسفی و اجتماعی نيز در سال 1345 نو شته شده.
ماترياليسم ديالکتيک درسنامه يست فلسفی به قلم زنده ياد امير نيک آئين که در اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ به قتل رسيد این آدرس 4123.
اين درسنامه فلسفی، برای نخستين بار از راديو بصورت گفتار آموزشي پخش شد و پس از آن يکبار در خارج از کشور انتشار يافت و سرانجام، پس از انقلاب 57 در داخل کشور، پس از ويراستاری مجدد بازانتشار يافت.MOJTABA ۲۳:۵۹, ۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- من متوجه منظورتان نمیشوم. یک چیز بزرگتری هم برای من نوشته بودید که هر چه فکر کردم باز نفهمیدم، ناچار بایگانیاش کردم. به نظر میرسد که دارید چند تا موضوع را با هم قاطی میکنید. به عنوان منبع اطلاعات میتوانید استفاده کنید از آن کتاب، ولی نه این که صاف در ویکیپدیا کپیاش کنید. زمان انقضای حق تکثیر کتابها و جزواتی که بار اول در ایران چاپ شده است سی سال پس از مرگ همهٔ مؤلفین است و اگر در اروپا چاپ شده است ۵۰ سال پس از مرگ همهٔ مؤلفین است. اگر به متن قانون علاقهمندید میتوانم راهنماییتان کنم. پس از انقضای حق تکثیر (اگر زنده بودید!) میتوانید هر طور که خواستید کپی کنید. روزبه ۰۶:۰۶, ۹ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
مقاله تاریخ فلسفه
سلام وقت بخیر
فکر می کنم مقاله تاریخ فلسفه مشکلی نظیر مقاله فلسفه دارد. آن را نیز بررسی کنید.--سید ۱۲:۳۴, ۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
مقاله ابن سینا
باز هم سلام.
مقاله ابن سینا را بررسی کردم و برای بخش عمده ای از آن منبع یافتم. زندگی نامه خودنوشت را نیز مصداق کپی کاری نمی دانم. تا آنجا که یادم هست در مدرسه نیز به ما تدریس می شد و یک اثر کلاسیک است. برخی قسمت ها نظیر اشعار نیز روی وب موجود نیست و با عنوان بدون منبع مشخص کرده ام. لطفا برچسب کپی را بردارید.--سید ۱۸:۴۸, ۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
دستور خط فرهنگستان
ممنون! به دستم رسید. تنها مورد اختلاف اصلی با نسخهٔ وبی که به نظرم آمد نوشتن های جمع بود. در دستور خط جدید هر دو حالت فاصلهٔ مجازی و چسبیده را مجاز دانستهاند.بهآفرید ۰۳:۰۸, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- مهمترین اختلاف به نظر من هم همان است. ولی بسیاری از چسبیدهها دیگر ممنوع شده است. مهمترین قاعدهٔ محدودکننده، قاعدهٔ بیش از سه دندانه است. روزبه ۱۶:۱۹, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- بله. ولی تفکر پشت نجسباندن ط و ظ را نفهمیدم....
- یکی دو نفری هم که اینجا خواندیمش، نفهمیدیم. روزبه ۱۶:۵۲, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- یک مشکلی که دیدم این است که صورت «با فاصلهٔ مجازی» و «با فاصلهٔ معمولی» هر دو با نام «جدا» یاد شدهاند. مثلاً در صفحهای که راجع به همان همین و هیچ حرف میزند. برای «همین» میگوید جدا برای «هیچ» هم میگوید جدا ولی یکی با فاصلهٔ معمولیاست و یکی با نیمفاصله. (امیدوارم اشتباه نکرده باشم).
- بزرگترین مشکل این دستور دقیقاً همین است که فکر میکند دو جور میشود نوشت، سرهم و جدا. باقی جزئیات را به نظر میرسد که عامدانه از کنارش گذشتهاند. کِی بتوانیم متوجهشان کنیم، خدا میداند! مشکل حادتر از این حرفها است. در مواردی این کلمههایی که با قلم سیاه در متن آمدهاند در دوجای مختلف متن یک جا با فاصلهٔ مجازی آمدهاند و یک جا با فاصلهٔ عادی. روزبه ۱۶:۵۲, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- آخر جالبی قضیه این است که خودش در ابتدا مفهوم نیمفاصله را معرفی کردهاست و به نظر میآید که تعریفش بیشتر به nnbs نزدیک باشد تا ZWNJ. که البته این در درجهٔ دوم اهمیت است. ولی به قول شما در بقیهٔ متن فرض کردهاست که فقط میشود سرهم و جدا نوشت! جلالخالق!
- بزرگترین مشکل این دستور دقیقاً همین است که فکر میکند دو جور میشود نوشت، سرهم و جدا. باقی جزئیات را به نظر میرسد که عامدانه از کنارش گذشتهاند. کِی بتوانیم متوجهشان کنیم، خدا میداند! مشکل حادتر از این حرفها است. در مواردی این کلمههایی که با قلم سیاه در متن آمدهاند در دوجای مختلف متن یک جا با فاصلهٔ مجازی آمدهاند و یک جا با فاصلهٔ عادی. روزبه ۱۶:۵۲, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- راستی آیا خیالی هست که در آیندهٔ نزدیک از نویسهٔ Narrow No-Break Space (U+202f) استفاده شود یا نه.
- من جداً با استفاده از این کد مخالفم. استاندارد ملی ۶۲۱۹ هم (و نسخههای احتمالی بعدیش) قصد توصیه به استفاده از آن را ندارند. مشخصاً فقط ایجاد دردسر در پردازش زبانی خواهد کرد. احساس میکنم کسانی که میخواهند در چاپ از «نیمفاصله» استفاده کنند باید ابزار حروفچینیشان را مجهز کنند، نه اینکه در متن از این قبیل نویسهها بگذارند. روزبه ۱۶:۵۲, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- من فکر میکردم که هدف از معرفی این نویسه این است که سه جور فاصله داشته باشیم. فاصلهٔ مجازی (ZWNJ) نیمفاصله (nnbs) و فاصلهٔ عادی. اولی برای پسوند و پیشوند به کاررود. دومی برای کلمههای مرکب (مثل خردوَرْزْ) و سومی برای فاصلههای عادی.بهآفرید ۱۶:۵۷, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- میدانم. ولی استاندارد یونیکد این را برای فارسی اضافه نکرده است. برای «خردورز» ما فعلاً توصیه میکنیم بدون هیچ نویسهٔ اضافی وارد شود و برنامهٔ حروفچین اگر لازم دانست با استفاده از یک واژهنامهٔ کمکی خودش آن نیمفاصله را درج کند. روزبه ۱۷:۰۰, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- پس جنبهٔ بصری فاصلهٔ مجازی بر جنبهٔ مفهومیاش میچربد.بهآفرید ۱۷:۱۳, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- «فاصلهٔ مجازی» به نظر یونیکد (و ما) اصلاً جنبهٔ مفهومی ندارد. فقط اگر تفاوتی که در شکل متن ایجاد میکند مفهومی باشد، ارزش مفهومی غیرمستقیم دارد. یونیکد کلاً چندان مفهومی کار نمیکند. اگر میخواست مفهومی کار کند مثلاً باید «ی»ها و «ک»های فارسی و عربی را یک نویسه میکرد یا همزهها را کم میکرد. روزبه ۱۷:۲۶, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- خیلی از توضیحاتتان متشکرم. متأسفانه گویا به این جنبهٔ مفهومی (غیر مستقیم) فاصلهٔ مجازی اهمیت نمیدهند و نتیجهاش این میشود این. بهآفرید ۱۷:۳۷, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- فقط ECMA نیست. این نویسه هزارجای دیگر هم دردسر مستقیم و غیر مستقیم درست کرده است. در en:IDNA خوشبختانه به موقع جلوی رفتار نادرست با آن را گرفتیم. در XML ولی دیر جنبیده بودیم ولی باز در XML 1.1 درستش کردیم. هر جای دیگر هست هم باید یا خبرمان کنید، یا خودتان پیگیری کنید (ترجیحاً هردو). روزبه ۱۸:۰۵, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- ماشاالله دوستان همیشه چندقدم جلوترند!
- ببخشید اگر این حرف بیربط یا نادرست یا تکراریاست یا برای اعمال آن خیلی دیر است. ولی نمیشود برای فاصلهٔ مجازی فارسی یک نویسهٔ جدای دیگر داشت و اصلاً از ZWNJ استفاده نکرد؟بهآفرید ۱۸:۱۶, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- فقط ECMA نیست. این نویسه هزارجای دیگر هم دردسر مستقیم و غیر مستقیم درست کرده است. در en:IDNA خوشبختانه به موقع جلوی رفتار نادرست با آن را گرفتیم. در XML ولی دیر جنبیده بودیم ولی باز در XML 1.1 درستش کردیم. هر جای دیگر هست هم باید یا خبرمان کنید، یا خودتان پیگیری کنید (ترجیحاً هردو). روزبه ۱۸:۰۵, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- خیلی از توضیحاتتان متشکرم. متأسفانه گویا به این جنبهٔ مفهومی (غیر مستقیم) فاصلهٔ مجازی اهمیت نمیدهند و نتیجهاش این میشود این. بهآفرید ۱۷:۳۷, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- «فاصلهٔ مجازی» به نظر یونیکد (و ما) اصلاً جنبهٔ مفهومی ندارد. فقط اگر تفاوتی که در شکل متن ایجاد میکند مفهومی باشد، ارزش مفهومی غیرمستقیم دارد. یونیکد کلاً چندان مفهومی کار نمیکند. اگر میخواست مفهومی کار کند مثلاً باید «ی»ها و «ک»های فارسی و عربی را یک نویسه میکرد یا همزهها را کم میکرد. روزبه ۱۷:۲۶, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- شاید مثال خوبی انتخاب نکردم. ولی آیا شما قبول دارید که (در حالت ایدهآل) فاصلهٔ بین آب و میوه در آبمیوه باید بیش از فاصلهٔ می و روم در میروم باشد. اگر بله این تمایز چگونه باید نشان داده شود؟ یعنی بالاخره احتیاج به نویسهای برای این کار نیست؟بهآفرید ۱۷:۲۰, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- من شخصاً قبول ندارم ولی قبول داشتن یا نداشتن من اصلاً مطرح نیست. ولی توصیهٔ ما استانداردبازان (و بعضی اعضای فرهنگستان از جمله حسین معصومی همدانی) این است که شما اگر بخواهید این فاصله را در چاپ یا نمایش نشان دهید، بهتر است به جای این که هر بار فکر کنید که این نیمفاصله را میخواهد یا نه که تایپش بکنید یا نه از پروتکل لایهٔ بالاتر استفاده کنید (و مثلاً از نشانگذاری xmlی خاصی برای این واژهها استفاده کنید) یا «آبمیوه» را در واژهنامهای در نرمافزار چاپ یا نمایشتان داشته باشید که بگوید مثلاً فلانجا فاصله بیشتر شود. روزبه ۱۷:۲۶, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- میشود بگویید که mailing list مخصوص اینگونه چانهزدنها کجاست و آیا این بحثها هنوز هم ادامه دارد یا دیگر نتایج قطعی شدهاست؟بهآفرید ۱۸:۱۲, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- متأسفانه اکثر آدمهای صاحبنظر و درگیر در این کار emailباز نیستند. بیشتر بحثها در همان کارگروه خط و زبان فارسی دبیرخانهٔ شورای عالی اطلاعرسانی در میگیرد که من هر هفته یکشنبهها خودم هم میروم. اما هم نتایج قطعی شده است و هم بحثها ادامه دارد. خلاصه این که نظر ما این است که از این 202F برای فارسی استفاده نشود، ولی اگر فکر میکنید خوب است بشود چیزی بنویسید و PDFی بسازید، من به دست جمع میرسانم و در موردش صحبت میکنم. ولی تقریباً میشود گفت که اگر بتوانید من را متقاعد کنید در مورد مسائل یونیکد، من میتوانم جمع را متقاعد کنم و اگر نتوانید، بعید است جمع متقاعد شود. (یک مشکل دیگر این است که دکتر معصومی الان ایران نیست و چون نظرمندترین فرد در عدم استفاده از چنین نویسهای است ممکن است برای تصمیم نهایی تا برگشتنش بخواند صبر کنند). روزبه ۱۸:۲۳, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- میشود بگویید که mailing list مخصوص اینگونه چانهزدنها کجاست و آیا این بحثها هنوز هم ادامه دارد یا دیگر نتایج قطعی شدهاست؟بهآفرید ۱۸:۱۲, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- من شخصاً قبول ندارم ولی قبول داشتن یا نداشتن من اصلاً مطرح نیست. ولی توصیهٔ ما استانداردبازان (و بعضی اعضای فرهنگستان از جمله حسین معصومی همدانی) این است که شما اگر بخواهید این فاصله را در چاپ یا نمایش نشان دهید، بهتر است به جای این که هر بار فکر کنید که این نیمفاصله را میخواهد یا نه که تایپش بکنید یا نه از پروتکل لایهٔ بالاتر استفاده کنید (و مثلاً از نشانگذاری xmlی خاصی برای این واژهها استفاده کنید) یا «آبمیوه» را در واژهنامهای در نرمافزار چاپ یا نمایشتان داشته باشید که بگوید مثلاً فلانجا فاصله بیشتر شود. روزبه ۱۷:۲۶, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- من فکر میکردم که هدف از معرفی این نویسه این است که سه جور فاصله داشته باشیم. فاصلهٔ مجازی (ZWNJ) نیمفاصله (nnbs) و فاصلهٔ عادی. اولی برای پسوند و پیشوند به کاررود. دومی برای کلمههای مرکب (مثل خردوَرْزْ) و سومی برای فاصلههای عادی.بهآفرید ۱۶:۵۷, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- من جداً با استفاده از این کد مخالفم. استاندارد ملی ۶۲۱۹ هم (و نسخههای احتمالی بعدیش) قصد توصیه به استفاده از آن را ندارند. مشخصاً فقط ایجاد دردسر در پردازش زبانی خواهد کرد. احساس میکنم کسانی که میخواهند در چاپ از «نیمفاصله» استفاده کنند باید ابزار حروفچینیشان را مجهز کنند، نه اینکه در متن از این قبیل نویسهها بگذارند. روزبه ۱۶:۵۲, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- بله. ولی تفکر پشت نجسباندن ط و ظ را نفهمیدم....
مشکل حق تکثیر
سلام وقت بخیر
به اطلاع می رسانم که این دو مقاله [1] و [2] در اصل یکی بوده اند فقط در مقاله اول ویرایش هایی انجام شده است. لذا اگر مقاله دوم مشکل حق تکثیر داشته باشد، بخشی از مطالب مقاله اول نیز این مشکل را دارد. لطفا بررسی کنید.--سید ۰۲:۳۱, ۸ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
منبع طبری
سلام وقت بخیر
در مقاله فهرست زنان محمد برخی از اسامی را با علامت بدون منبع مشخص کرده ام. اکثر این اسامی از تاریخ طبری نقل شده که زمان تالیف آن 250 سال پس از پیامبر بوده است. از نظر من لازم است منابع دست اول در این خصوص آورده شود(منابعی که در قرن دوم نوشته شده) و طبری نامعتبر است. می خواستم نظر شما را بدانم.--سید ۰۶:۱۶, ۹ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- تاریخ طبری به عنوان منبع قابل قبول است. مشخص کنید فقط که آن قسمتها به نقل از طبری است و بعضی قبولشان ندارند. خصوصاً اگر منبع دیگری در تضاد با طبری هست، آن را ذکر کنید. یا اگر منبعی در این باره که چرا طبری در این مورد نامعتبر است سراغ دارید به آن ارجاع دهید. حرفتان در این مورد که از نظر من لازم است منابع قرن دوم هجری بیاورند قابل قبول نیست. به همین قیاس میتوانید بگویید مثلاً فقط حدیث از ائمهای که رسولالله را درک کردهاند قبول دارم. خلاصه اگر فکر میکنید منبع جانبدارانه یا ناآگاهانه حرفی زده، برچسب «جانبداری» یا «نادرستی» بزنید و بروید منبع درست و حسابیتر را پیدا کنید. روزبه ۰۶:۲۵, ۹ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
دارید ضد حال می زنید ؟
آقا روزبه ، اول اینکه من 60 سال پیش یه ایمیل زدم خدمتتون گفتم فونت ها بزرگ هستند و این تاریخچه رو بنویسید پیشینه و اون تعقیب رو هم بنویسید پیگیری که شما محل من نذاشتی ، این قضیه کپی رایت رو گرفتید دارید می زنید توی سر من ؟ اون ساسان که پایین سایت اهواز استرو نوشته خود من هستم ، شروین گفت متن باید دوباره نوشته بشه ، نوشتم ، حالا مشکل چیه ؟ آخه اون لیست فعالیت ها رو که نمی شه کاری کرد ، مثلا جای نهاوند بنویسم تبریز ؟ اگه مشکل واقعا کپی رایته که من حلش کردم ، سازنده سایت هم که خود من هستم ، ویکی پارسی هم پر از مقاله های دزدیه (نمونه اش مقاله "خوزستان" که از استانداری کش رفته شده) حالا راست اومدین گیر دادین به من ؟ خوب من که وب سایت رو پایین لینک دادم ! این ها هم اطلاعاتی نیست که کپی رایت باشه ، ما مقاله های سایت رو کپی رایت می دونیم ، مثلا اسم شما کپی رایت داره ؟ خوب نداره ! اینکه نوشتید با اجازه صاحب حق تکثیر ممکن می باشد ، باید چی کار کنم ؟ به خسرو زنگ بزنم چی بگم ؟ می خوای شما بهش زنگ بزن ، تلفنش توی سایتمون هست (توی فروشگاه ، البته موبایلش قطع شده تلفن ثابتشو بگیر ، سعی کن بین ساعت 15 تا 23 به وقت ایران زنگ بزنی )Sasanjan ۱۶:۳۰, ۱۱ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- اگر سازندهٔ سایت خود شما هستید زیر سایتتان بنویسید تغییر و تکثیر محتویات این وبگاه/صفحه بر اساس GFDL آزاد است، با خیال راحت از مطالبش در ویکیپدیای فارسی استفاده میکنیم. در مورد هر مقالهای که از جایی کش رفته شده من خواهش میکنم کمک کنید حذفشان کنیم و نسخهٔ بهترشان را بنویسیم. روزبه ۱۶:۳۳, ۱۱ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- جناب پروفسور گرامی ، الان یه سری به سایت بزنید(ahvazastro.com) ببینید خوبه یا جدی جدی برنامه گذاشتید منو بکشید ، اگه خوبه لطف کنید اون تگ زیرپاگذاشتن کپی رایت رو بردارید ... راستی چی شد این ماجرای پیشینه به جای تاریخ و پیگیری به جای تعقیب ؟ Sasanjan ۱۰:۲۹, ۲۳ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
ذکر منابع
سلام! لطفاً به اینجا نگاهی بیاندازید و جواب خود را بدهید. ممنون! -- MehranVB ☺talk | ☻cont ۱۶:۵۱, ۱۱ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
نیمفاصله فاصلهٔ مجازی
خیلی ممنون از پیغام:
من چند وقت است که دارم با خودم کلنجار میروم و گزینهها را سبک سنگین میکنم ببینم چه به دلم خوش میآید. ذهنم مرتب نیست و اولویتهای تصمیمگیری نیز هم. فعلاً چند نکته هست:
- در مورد اینکه کاربر نباید به این مسائل فکر کند آنقدر موافق نیستم. به نظرم همانطور که کاربر باید در این مورد فکر کند که آیا باید کلمه را چسباند یا با فاصلهٔ مجازی نوشت همانطور هم باید فکر کند که باید با نیمفاصله بنویسد یا فاصلهٔ مجازی. میتوان با استفاده از لایههای بالاتر به کاربران در این فرایند تصمیمگیری کمک کرد. اما به نظرم نباید در مورد استاندارد کوتاه آمد.
- شما میگفتید که نظر دکتر معصومی این بود که نیمفاصله باید از طریق لایههای بالاتر و برنامهٔ حروفچین وارد شود. به نظر من این نیمفاصله بخشی از خاصیت خط فارسیاست و نه صرفاً یک چیزی برای بزککردن متن. اگر چیزی جزو خاصیتهای خط فارسی باشد نباید فقط در برنامههای حروفچینی پیشرفته قابل دسترس باشد بلکه فرضاً در همین ویکیپدیا هم باید قابل دسترس باشد.
- نکتهٔ دیگری که به طور مستقیم به این دو مربوط نیست نقش فاصلهٔ مجازیاست در خط فارسی. چند وقت است که این وسوسهٔ شیطانی را دارم که نویسهٔ فاصلهٔ مجازی در فارسی از ZWNJ جدا شود. برای فاصلهٔ مجازی فارسی:
Character.isIdentifierIgnorable() = FALSE بشود. بهآفرید ۱۹:۴۴, ۱۱ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
-
- کمی تند میروید که باعث میشود من از بحث جا بمانم. همین با فاصلهٔ مجازی نوشتن یا ننوشتن را هم داریم تلاش میکنیم تا حد ممکن به کاربر کمک کنیم دربارهاش، از بس که برای کاربر عادی سخت است تمایز این دو. فرهنگستان عملاً به همین دلیل سخت بودن از موضوع شانه خالی کرده است. در مورد اینکه این نیمفاصله از خواص خط فارسی است، من اولین بار است که چنین چیزی میشنوم. کدام خطاطی از این نیمفاصله استفاده کرده است تاکنون؟ کدام نرمافزاری غیر از زرنگار پشتیبانیاش کرده است؟ من جداً فکر میکنم علت استفاده از چنین فاصلهای اگر هم در چاپ سربی بودهاست ناتوانی در kerning بین دو glyph بوده است... اگر بگویید این نیمفاصله قابلیت خوبی دارد که بخشی از خط فارسی شود، یک چیزی! در مورد IdentifierIgnorable میشود استاندارد یونیکد را تصحیح کرد و خاصیت ZWNJ را درست کرد. اگر خواستید این کار را بکنید فکر کنم هم من و هم بهداد اسفهبد پشتیبانی میکنیم از این کار. اما نویسهٔ جدید بهجای ZWNJ به چیزهایی در ردهٔ نعش ما و این چیزها ربط پیدا میکند ؛) روزبه ۱۴:۵۰, ۱۲ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- پ.ن. راستي الان گل ميخي را ديدم! از حسن ظن شما متشكرمبهآفرید ۲۰:۰۹, ۱۱ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- قضیهٔ عربی نوشتنش چیست؟! روزبه ۱۴:۵۰, ۱۲ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- دهنکجی در لحظهٔ آخر (هنگام دریافت جایزه) به آرمانی که برایش میجنگم. (ولی باز دلم نیامد خارج از قالب عربی بگذارمش).
- من گویا اوشکولتر از این حرفها هستم (یا متن بستر خیلی بدی برای تبادل این حرفهاست)، چون هنوز نمیفهمم. اگر حوصله داشتید باز برایم توضیح دهید. دهنکجی را دارید به خودتان میکنید؟! روزبه ۱۱:۴۸, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- اختیار دارید قربان! این صرفاً یک لوسبازی نسبتاً بیمزه از جانب من بود که شما خیلی جدی گرفتید و دنبال معانی بزرگ در جملات حقیر گشتید! نکته هم این بود که معمولاً بین ایرانیان معروف است که طرف کلی کار انجام میدهد و به مراحل تقدیر و تحسین میرسد و یکمرتبه یککار عجیب و غریب میکند و کلی نامش را لکهدار میکند و پشت پا میزند به هر آنجه که برایش (به طور ضمنی) جنگیدهاست. اگر بحث نمیکنید نمونهاش شاملو که آخر عمری پیچید به پروپاچهٔ فردوسی و نزد خیلیها فقط همین به یاد ماند. من چند وقت بود که در این فکر بودم. بعد اتفاق مشابهی افتاد و آن اینکه زیدان پس از عمری بازی فوتبال و طی مدارج و کسب جوایز در بازی خداحافظی شاخ زد!! (البته خودمانیم که هیچوقت برای اخلاق به او جایزه ندادند. ولی خب جایزه گرفت و بعد اسمش را خراب کرد). خلاصه من هم خواستم در حد نقلی و سوسکی خودم پس از کلی نبرد برای ی و ک فارسی و غیره در هنگام دریافت جایزه گند بزنم به همه چیز!بهآفرید ۱۱:۵۹, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- من گویا اوشکولتر از این حرفها هستم (یا متن بستر خیلی بدی برای تبادل این حرفهاست)، چون هنوز نمیفهمم. اگر حوصله داشتید باز برایم توضیح دهید. دهنکجی را دارید به خودتان میکنید؟! روزبه ۱۱:۴۸, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- دهنکجی در لحظهٔ آخر (هنگام دریافت جایزه) به آرمانی که برایش میجنگم. (ولی باز دلم نیامد خارج از قالب عربی بگذارمش).
- قضیهٔ عربی نوشتنش چیست؟! روزبه ۱۴:۵۰, ۱۲ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
سپاس
روزبه جان از نشانی که لطف کردهای و به من دادهای، سپاسگزارم. امیدوارم بتوانیم با همکاری یکدیگر این پروژه را به بهترین شکل پیش ببریم. --شروین افشار ۱۵:۳۷, ۱۲ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
نیمفاصله فاصلهٔ مجازی فرهنگ لغات و موارد دیگر
با سلام و تشکر از پاسخها:
در مورد نیمفاصله دلیل اصلی من مورد (۱) است موردهای (۲) و (۳) و (۴) نکات و منفعتهای جانبیاست:
- با توجه به صفحه ۱۰ دستور خط زبان فارسی: «...و دیگری فاصلهٔ 'درونکلمه' که معمولاً میان اجزای ترکیب و اغلب در حروف منفصل میگذارند... آزادمرد، خردورز...» (تأکید از من) سپس میگوید رعایت این فاصله در دستنوشتهها دشوار است و از اینرو اختیاریاست. به نظر من با توجه به این جمله معلوم میشود که کارکرد این نیمفاصله با کارکرد فاصلهٔ مجازی تفاوت دارد. خصوصاً اینکه فاصلهٔ مجازی در ماشینتحریرهای قدیمی عملاً لازم نبود چون صورت اول یا آخر حرف با صفحهکلید وارد میشد. پس این نیمفاصلهای که فرهنگستان میگوید از لون دیگریاست. به نظر من فاصلهٔ مجازی باید تنها برای مواردی به کار رود که میخواهیم مثل ماشینتحریرهای قدیمی وسط کلمه صورت آخر حرف را بیاوریم و استفاده از آن برای ترکیب اجزا نوعی بدعت محسوب میشود و همیشه هم کار نمیکند. برای ترکیبها فاصلهٔ مجازی درست نیست.
پس هم فاصلهٔ مجازی و هم نیمفاصله لازم است. فاصلهٔ مجازی برای تقلید اعمال ماشینتحریر (با توجه به اینکه در یونیکد حالتهای مختلف حرف جدا وارد نمیشود) و نیمفاصله با توجه به خاصیت خاص رسمالخط فارسی (در مقابل الفبای فارسی). - ترکیب دو کلمه همیشه باید نشان داده شود. همانطور که «-» در انگلیسی چنین کاری را صورت میدهد. و این نشاندادن ترکیب باید فارغ از چسبیدن یا نچسبیدن حرف آخر یک جزء به حرف اول جزء بعدی باشد.
- در حال حاضر فاصلهٔ مجازی کارکردش با توجه به تعریفش فقط برای هنگامیاست که حرف آخر یک جزء به حرف اول جزء بعدی میچسبد بنابراین در بسیاری از موارد هیچ تمایزی میان کلمات بسیط و مرکب صورت نمیگیرد.
- با استفاده از نیمفاصله تصحیح املایی کلمات هم آسان میشود چون لازم نیست که تمام ترکیبهای مرکب در لغتنامهٔ املایی ذخیره شوند و ذخیرهٔ اجزاء کافیاست. اهمیت این امر با توجه به خاصیت زبان فارسی که با ترکیب کلمات کلمههای جدید میسازد بیشتر است. این باز میگردد به این نکته که نیمفاصله در همهٔ ترکیبها استفاده میشود و نه هنگامی که بخواهیم از چسبیدهنویسی جلوگیری کنیم.
البته یک راهحل (به نظر من سمبلکارانه) هم مطرح میشود. البته اگر نکات پیشین و مشکلات مطرحشده را قبول داشته باشید. آن راه حل هم این است که از کارکرد فاصلهٔ مجازی دور شویم و آن را در ترکیبها چه به هم بچسبند و چه نچسبند استفاده کنیم. اینطوری semantics باقی میماند ولی از لحاظ ظاهری بین حروف منفصل نیمفاصله وارد نمیشود. البته میتوان نیمفاصله را هم انتخاب کرد و ....
من میترسیدم که درآوردن فاصلهٔ مجازی از حالت ignorable با اعتراض دیگر نمایندگان دیگر زبانها مواجه شود برای همین میخواستم حساب خط فارسی جدا شود. به هر حال اگر حمایت میکنید دست به کار شویم.
در مورد آن غلطیابی املایی: خیلی خیلی جالب بود. چون دقیقاً دیروزداشتم به طور جدی به غلطیاب و پیکرههای متنی معتبر فکر میکردم و میخواستم برای شروع/تست مقالات درستوحسابی ویکیپدیای فارسی را نشان کنم و با آنها آغاز کنم. البته digilib هم مد نظر بود. دلیلش هم aspell عزیز بود که با هر بار استفاده از آن آتش حسرت شعلهورتر میشود. به هر حال خوشحالم که این کار را شروع کردهاید. اگر لیست را در اختیار ما قرار دهید بسیار ممنون میشویم. در جاوااسکریپت میتوان از آن استفاده کرد. برای ربات خودم و دیگر رباتها هم همینطور! راستی اگر اشتباه نکنم ما...سافت برای آفیسش یک غلطیاب فارسی بیرون دادهاست. هککردن آن هم اجر اخروی دارد و احتمالاً عذاب دنیوی!بهآفرید ۲۳:۰۸, ۱۲ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
تاریخها
- سلام مجدد:
- برای تاریخهای شمسی نیازی به استفاده از (شمسی) نیست.
بهآفرید ۱۳:۳۲, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
-
- شما موارد ناهمخوانی ۲۸۲۰ و ۳۳ را میدانید یا باید نشست حساب کرد.
- یک بحث مفصل راجع به تقویم دندهعقبی طلبتان. من آنقدر بیدار ماندهام که دوباره گرسنهام شدهاست و باید بروم برای خودم غذایی دستوپا کنم. ولی واقعاً معتقدم که به یک تقویم شمسی باید چسبید و در صورت لزوم دندهعقب رفت. ۲۸۲۰ و ۳۳ اش خیلی مهم نیست.بهآفرید ۱۴:۱۸, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- موارد ناهمخوانی ۳۳ و ۲۸۲۰ را میدانم بعضی را. اولینش در آینده در سال ۲۰۲۵ میلادی است که ۳۳ ساله با سال حقیقی (هم با افق تهران و هم با افق نصفالنهار ۵۲٫۵ درجهٔ وقت رسمی ایران) منطبق است ولی ۲۸۲۰ ساله نیست. در گذشته هم آخرین تفاوت در ۱۸۶۴ میلادی است که ۳۳ ساله با سال حقیقی (با افق تهران) و جدولهای تاریخی که پیدا کردهام منطبق است ولی ۲۸۲۰ ساله نیست. البته بعد از ۲۰۲۵ و قبل از ۱۸۶۴ تفاوتها بیشتر میشوند که در مواردی ۳۳ ساله درست است و در مواردی ۲۸۲۰ ساله (و شاید در مواردی هیچ کدام). خلاصه هر دو را باید انداخت دور. نجومی هم که بسیار سخت است و باز از حد مشخصی عقبتر نمیتوان رفت با آن. مخصوصاً به این دلیل که احتمالاً در گذشته مواردی بوده است که دو دولت مختلف با دو پایتخت مختلف دو مبدأ مختلف برای محاسبهٔ ظهر حقیقی/شرعی داشتهاند. من در محاسباتم قبل از ۱۳۰۴ چون وقت رسمی در کار نبوده است حوالی مسجد ارگ را (که لابد در محدودهٔ اصلی حکومتی یا خیلی نزدیک به آن بوده است) برای تهران در نظر گرفتهام، ولی قبل از پایتخت شدن تهران جداً نمیشود راحت مبدأ انتخاب کرد. در مبدأ تقویم جلالی نیز بحث بسیار است، و حتی در نام ماههایش. نمیدانم کتابخانهٔ پر فارسی دم دست دارید یا نه، ولی مقالهای هست از تقیزاده در «بیست مقالهٔ تقیزاده» (چاپ اول ۱۳۴۱، چاپ دوم ۱۳۷۷ علمی و فرهنگی) به عنوان «مبدأ تاریخ ایران چیست؟» که چاپ مجدد مقالهای از مجلهٔ سخن شمارهٔ ۱۱ و ۱۲ سال پنجم (صص ۹۰۵ تا ۹۱۰)، تهران ۱۳۳۳ که قدری سؤالات اصلی را و سردرگمی تقیزاده را در مورد تقویم proleptic مطرح میکند. روزبه ۱۴:۴۵, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
لطفا نظر دهید
سلام وقت بخیر
لطف کنید در خصوص بحث «انتقال مدخل اورشلیم» در صفحه بحث مقاله اورشلیم نظر دهید. البته قبلش استدلالات موافقین و مخالفین را دقیقا مطالعه فرمایید.(حمل بر جسارت نشود، فقط تذکر بود.)--سید ۱۵:۱۵, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- نظر مشخصی ندارم. روزبه ۱۵:۱۹, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
ویکیپدیا:تابلوی اعلانات مدیران
درباره حذف مقالات. --ماني ۱۶:۲۹, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
لطفا از برچسب زدن بر اساس گمان بپرهیزید
در خصوص مقاله صهیونیسم باید عرض کنم، که از ابتدا ایجاد این مدخل درگیر ویرایش آن بوده ام. تا جایی که می دانم این مقاله هر مشکلی داشته باشد، مشکل حق تکثیر ندارد. لطفا در کاربرد این برچسب توضیح بیشتری بدهید و احتیاط کنید.--سید ۲۰:۴۹, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
بسیاری از مقالاتی را که شما بر اساس حدس و گمان نامزد حذف می کنید، مشکل حق تکثیر ندارد. مثل مقاله ابن سینا. لطف کنید برای برچسب های خود یک خط توضیح در صفحه بحث مقالات ذکر کنید.--سید ۲۱:۰۳, ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
برژنف
ببخشید می توانم بپرسم حذف لطیفه ای که راجع به برژنف ذکر کردم روی چه اصلی بود؟ روی هر اصلی هم باشد این روند شما دیوانه کننده و غیر قابل قبول است. بدون یک کلمه توضیح یک بخش مقاله را پاک می کنید! دوست عزیز, مگر در موارد بسیار آَشکار, باید در صفحه بحث توضیح دهید و حتی اگر بسیار آشکار باشد باید در خلاصه ویرایش این را ذکر کنید. (مثلا: به علت POV). --آرش سرخ ۱۷:۲۳, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- دایرةالمعارف قاعدتاً جای جمعآوری لطیفه نیست. مثلاً اگر قرار باشد لطیفههایی را که برای آقای منتظری کوک کردهاند بنویسیم خودش یک ویکی کامل میشود با ردهبندی و این حرفها. روزبه ۰۹:۵۵, ۱۸ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
بعد این برچسب "کپی" هم من نمی فهمم قضیه اش چیست؟ مدام به مقالاتی زده می شود که من یا ترجمه کرده ام یا کاملا نوشته ام. این "مشکوک به کپی" از کجا حاصل می شود؟ --آرش سرخ ۱۷:۲۴, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- یعنی مشکوک به کپی است. اگر خودتان نوشتهاید و این را تضمین میکنید منابعش را بیاورید و برچسب را بردارید. روزبه ۰۹:۵۵, ۱۸ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
واژهنامه مرجع برای ترجمه محیط لینوکس
سلام من امروز این را دیدم. بعضی ترجمههایش بالکل غلطاست و بعضی مواردش اگر مته به خشخاش بگذاریم غلط است و برای بعضی پیشنهاد بهتر دارم. دارم یک لیست تهیه میکنم. کلمه را میآورم. پیشنهاد آن فهرست را کنارش. زیرش پیشنهاد خودم و زیرش توجیه را. فعلاً به حرف D رسیدهام. آیا برایتان بفرستم یا مثل سایر پیشنهادها کسی نگاهش هم نمیکند؟ :-) بهآفرید ۱۱:۳۳, ۱۸ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
-
- با آقای مهدی فولادگر باید در مورد آن تماس بگیرید. من ارتباطی با این پروژهٔ foss.ir ندارم و تماس فارسیوب هم با آنها بسیار محدود است. کلاً آن پروژه کار حرفهای چندان نمیکند انتظاری هم البته من دیگر ازشان ندارم. آن واژهنامه را هم کسی استفاده نمیکند تا آنجا که من خبر داریم. وقتتان را تلفش نکنید. در مورد واژهنامهٔ فارسیوب اگر حرفی دارید (که چیزی است که دارد در گنوم و ... استفاده میشود)، لطف کنید به من و میلاد زکریا خبر دهید. مخلصتان هم هستیم. روزبه ۱۶:۰۳, ۱۸ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- من هم خیلی مشتاقم واژهنامهٔ شما را ببینم. خرفستر هم فراموش نشود ;-) حسام ۱۶:۴۸, ۱۸ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- بد نیست از واژه های استفاده شده درتوزیع لینوکس شریف استفاده کرد ( مطمئنا آقای پورنادر مخالفتی با این ندارند! ) ولی همین توزیع مناسب در برخی موارد شور فارسی سازی را درآورده! ( نمونه اش کاتب به جای Writer ). سید نعمت الله احمدیان ۱۳:۴۳, ۱۸ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
-
- همین الان کلمات بسیاری وجود دارد که در ویکی پدیا استفاده می شوند ولی فارسی نیستند مانند وبگاه (وب خودش انگلیسی است) به نظر من اگر از لغاتی که افراد بیشتر آنها را می شناسند استفاده کنیم بهتر است چون ممکن است خیلی ها ندانند که مثلاً کاتب یعنی رایتر یا مبصر یعنی مانیتور (گرچه فارسی هیچکدام نیستند) -- MehranVB ☺talk | ☻cont ۱۷:۲۸, ۱۸ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
ممنون از توضیح. فهرست فارسیوب را دیدم. خوشبختانه یک یا دو مورد بیشتر در آن ندیدم. اما فهرست نسبت به آن یکی خیلی ناقص است. تقریباً هیچکدام از موارد موجود در فهرست من (تا حرف D) در آن وجود نداشت. بنابراین نمیتوانستم کلمهها را با آنِ شما مقایسه کنم. به هر حال همان فهرست ناقص را در اینجا گذاشتم. باشد که به کارتان آید. بهآفرید ۲۳:۳۰, ۱۸ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
-
- پ.ن. اگر با کلیک روی آدرس کار نکرد. نشانی را در میلهٔ آدرس کپی-پیست کنید.بهآفرید ۰۰:۰۴, ۱۹ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
تغییر نام کاربری، لطفاً!
سلام،
نام کاربری من، امیرمسعود، با یِ عربی نوشته شده است. خواهشمندم آن را تغییر دهید و به فارسی تبدیل کنید.
با سپاس فراوان،
اميرمسعود ۱۶:۳۰, ۱۸ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
تقویم/گاهشماری و باقی قضایا
سلام،
متشکر از مقالهٔ تقیزاده. یک جا گفتهاست: «...چه این حساب فعلی سال و ماه معمول در ایران آن هم با ماههای ۳۱ روزه و ۳۰ روزه و ۲۹ روزه قبل از ابتکار آن وجود نداشتهاست و ذکر آن به حساب قهقرایی جایز نیست و موهوم است...» من راستش ایراد این کار را نمیفهمم (به فرض شدنی بودن و پیشنیامدن مشکل ۳۳ ۲۸۲۰ و غیره) چون مهم این است که خواننده بتواند با فهم و تصور خودش از تاریخ قیاس کند نه فهم و تصور آنزمانیها. درست همانطور که تقویم پیش از میلاد استفاده میشود. حتی طول ماههای میلادی هم در طول تاریخ عوض شدهاست. از فوریه برداشتهاند به اوت افزودهاند. یعنی به نظر من اصلاً مهم نیست که فروردین قدیم، بودهاست یا نبودهاست یا چند روز بودهاست.
- میفهمم. دلایل مفیدی برای قهقرایی کردن تاریخ وجود دارد که در آنها بحثی نیست. مشکل این است که هیچ کس تاکنون تقویم شمسی را درست و حسابی قهقرایی نکرده است (بدعت و این حرفها). من هم چون ویکینویسان فارسی را صاحبنظر نمیدانم، ترجیح به استفاده از راه و روش مرسوم دارم. ولی من چهکارهام که بخواهم جلوی شما را بگیرم. فقط اگر خواستید هر تقویمی را قهقرایی کنید، جایی بنویسید که با حساب تقویم قهقرایی خودتان است و روِشتان برای محاسبهاش چیست، چون از روزی که این نوشتهها منبع کسانی شود خیلی میترسم. من داشتم کتاب «بهار» سپانلو را میخواندم، که شرح مفصلی از زندگی ملکالشعراست، و کلی غصه خوردم که تاریخهای قبل از ۱۳۰۴ را به «فروردین» و «اردیبهشت» نوشته است و کلاً آنها را برای من غیرقابل استفاده کرده است، چون هیچ معلوم نبود که نام ماهها را عوض کرده است یا تقویم قهقرایی دارد که از قمری یا میلادی ساخته است، چون چیزی در این باره ننوشته بود. روزبه ۰۷:۲۴, ۲۲ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
مقالهٔ ایرانیکا (عبداللهی) را هم خواندم. البته خیلی چیز جدیدی توش ندیدم. تقریباً همهٔ این حرفها در گاهشماری سههزارسالهٔ بیرشک آمدهاست. کلاً کتاب خوبیاست اگر ندارید بد نیست بستانید.
- بیرشک را اصلاً نتوانستهام بهاش اعتماد کنم به خاطر همهٔ حرفهایش که جاهای دیگر رد شدهاند. روزبه ۰۷:۲۴, ۲۲ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- مهمترینش آن که تقویم ۲۸۲۰ سالهاش به جای این که مبتنی بر فاصلهٔ متوسط اعتدالهای بهاری باشد، بر اساس سال متوسط استوایی است! روزبه ۰۷:۲۶, ۲۲ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
در صفحهٔ بحث من گفتهاید مشغول جمعکردن تاریخ میان ۱۲۳۰ تا ۱۳۰۴ هستید و در مورد پیش از آن حیرانید به خاطر مسائل نجومی و نصفالنهار و دهها چیز دیگر. اول اینکه به نظر من قبل از ۱۲۹۰ ضرورت ندارد. چون در قدیم سال نجومی مبنا نبودهاست ما هم لازم نیست آنها را مبنا بگیریم و همه چیز قبل از ۱۲۹۰ را بر اساس جلالی (ماههای ۳۰ روزه) و ۵ روز اضافی و همان حساب کبیسههای خیامی بودهاست. همان را نگه داریم. برای قبل از جلالی هم نظرم این است که قهقرایی جلالی بزنیم. اعتراض خاصی به این دارید؟ بهآفرید ۰۲:۱۹, ۱۹ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- کی گفته است که سال نجومی مبنا نبوده است؟ کی ثابت کرده اصلاً خیام در مسئلهٔ تقویم جلالی نقش داشته؟ «کبیسهٔ خیامی» دو فرض را بدیهی میشمارد که هر دو یا غلطاند یا حداقل مورد مناقشه. عبداللهی در ایرانیکا اصلاً در نام ماههای تقویم جلالی هم شک دارد و نامهای دیگری آورده است. در مورد دخالت خیام در تقویم هم تقریباً همهٔ مورخین اهل علم یا محاسبه شک دارند. در مورد قبل از ۱۲۹۰ تا همین ۱۲۳۰ که من دارم همه چیز تقویم شمسی اتفاقاً نجومی است. فقط سالشماری به سال شمسی کنونی نبوده است و نام سال چینی‐ترکی‐اویغوری را مینوشتهاند (ایت ئیل و سیچقان ئیل و مانند اینها). سال شمسی با مبدأ سال هجرت از همان ۱۲۸۹ باب شده است و در ۱۳۰۴ استفاده از دورههای دوازدهساله ممنوع شده. روزبه ۰۷:۲۴, ۲۲ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
اسم جدول کبیسهٔ خیامیاست اینکه حالا واقعاً خیام در تدوین آن نقش داشتهاست یا نه مهم نیست. آیا قبول دارید که بالاخره در زمان ملکشاه جدولی تنظیم شدهاست که بر اساس آن سالهای کبیسه مشخص میشدهاند یا نه؟ اگر این حرف را قبول داشته باشید یعنی اقلاً یک مبنای حسابی و نه نجومی برای تعیین کبیسه تدوین کردهاند. ممکن است بعضاً مبنای نجومی هم بعضی جاها به کار میرفتهاست. یعنی من منکر این نیستم که استفاده از سال نجومی از آن تاریخ منسوخ شد. قبل از سال ۱۲۹۰ از آنجا که نه سال نجومی و نه سال حسابی خورشیدی رسمی بودهاست تحقیقات شما جنبهٔ آکادمیک پیدا میکند و لزومی برای مبنا قرار دادن آن وجود ندارد. برای سهولت میتوان از سال حسابی استفاده کرد و چون هیچیک رسمی نبودهاست استفاده از یکی ذاتاً بر استفاده از دیگری برتری ندارد.
- در مورد نام ماههای جلالی: اینکه میگویید عبداللهی در نام ماهها تردید کرده و نام دیگری آوردهاست برایم عجیب بود. شاید مقاله را بدون دقت خواندهام. آنچه که یادم میآید این است که گفته بود نامهای دیگری هم برای ماهها پیشنهاد شد که مقبول نیفتاد. و آن نامها را ذکر کرده بود. الان خواستم دوباره مقاله را ببینم از اینترنت بالا نمیآید! اگر ممکن است دوباره بررسی کنید.
به هر حال مثالی که همین الان در ذهن دارم این است که سعدی مشخصاً گفتهاست اردیبهشت ماه جلالی: «اول اردیبهشت ماه جلالی/ بلبل گوینده بر منابر قصبان». در دیباچهٔ گلستان آمدهاست خلاصه سخت بعید میدانم که نامها این نبوده باشد. پ.ن. ۱ بر اساس همین بیت است که در ایران ۱ اریبهشت روز سعدیاست. ولی باید ۳۱ فروردین باشد. پ.ن. ۲ در سایت ایرانیکا دیدم که شاپور شهبازی خدا بیامرز فوت کردهاست. کلی غمگین شدم. بهآفرید ۰۸:۳۲, ۲۲ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- یکی یکی جواب میدهم:
- من اصلاً صاحبصلاحیت نیستم که قبول داشتن یا نداشتنم اهمیتی داشته باشد. ولی صاحبنظرانی هستند که قبول ندارند چنین جدولی وجود داشته است. تا آنجایی هم که من میدانم، کسی وجود چنین جدولی را ثابت نکرده است. خلاصه این که عدهای باور دارند که هیچ جدول حسابیای در کار نبوده است و همه چیز یا نجومی بوده است یا حتی برای مدتی کبیسه چهار سال یکبار بوده است. اگر منبع لازم داشتید بگردم پیدا کنم برایتان.
- من تحقیق خاصی در مورد چیزی نکردهام. فقط منابعی را خواندهام و میتوانم تصویرشان را برایتان بفرستم. در مورد ۱۲۳۰ تا اواخر ۱۲۸۹ که سالشماری شمسی معمول شد هم منبع دارم مشتمل بر جدول و امثال آن. منبع آن منبع هم چیزهایی از قبیل روزنامهٔ وقایع اتفاقیه بوده است که مینوشته مثلاً ۱۲ سرطان ایت ئیل. نوروز را هم در ۱ حمل میگرفتهاند.
- در مورد نام ماهها ممکن است حافظهٔ من دارد ضعیف کار میکند. تنها یادم میآید که در ایرانیکا جدولی از نام ماهها آمده بود و جای دیگری نیز دیدهام که در این که نام ماههای جلالی همین ماههای امروزی بوده است شک کرده بود.
- در مورد بیت معروف سعدی مشخصاً این معروفترین مثال است برای تلاش در اثبات یکی بودن نامهای جلالی و هجری شمسی. ولی اگر اشتباه نکنم تقیزاده در جایی میگوید که چرا این بیت سعدی دلیل نمیشود. میگردم و پیدا میکنم.
- همین دیگر. حرف زیاد دارم ولی وقت کم است و نوشتن جزئیات (که باید پیش کتابخانه و با نگاه کردن به این منبع و آن منبع میگفتیم) خیلی سخت است. روزبه ۱۰:۲۱, ۲۲ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
تتمه
الان مقاله بالا آمد. نگاه کردم. حرف من را زدهاست. یعنی نامهای دیگری توسط بعضی منجمان معرفی شدهاست ولی اساس همان نامهای یزدگردی بودهاست:
In order to distiguish the two calendars in which the same Zoroastrian month names were used, the Yazdegerdi monthes were qualified as qadimi or farsi.... he remarks that certain earlier astronomer had recorded the introduction of new names for the months and days.
(ص ۶۷۰ ستون دوم)
در صفحهٔ ۶۷۱ فرمولی دادهاست که به کمک آن میتوان تعیین کرد که آیا سال خاصی در تقویم جلالی کبیسه است یا نه. این ظاهراً فرمولیاست که خواجه نصیر تصحیح کرده است و با فرمول اولیه یککوچولو فرق دارد. به هر حال میرساند که در تقویم جلالی مبنای تعیین کبیسه نجومی نبوده است و حسابی بودهاست.
حرف من این است که تا قبل از ۱۲۹۰ این فرمول باید چشمبسته استفاده شود و تمام تاریخها به آن تبدیل گردد. اگر تاریخی نجومی بود بیرحمانه به جلالی تبدیل شود (قرائن کمکی هم برای تبدیل همیشه وجود دارد مثل تاریخ دقیق قمری) و این هیچ عیبی ندارد چون هیچکدام از این دو مبنای رسمی نبودهاند و کار با جلالی خیلی راحتتر است و تبعیض جغرافیایی هم قائل نمیشود. و حتی برای قبل از ملکشاه هم تاریخ جلالی به صورت قهقرایی اعمال شود با همان فرمول مزبور. و این به هیچ وجه بدعت نیست چون همان ایرانیکا اشاره کردهاست که خواجه نصیر در جدولی وضعیت کبیسه بودن سالها را از ۱ جلالی تا ۲۹۵ جلالی مشخص کردهاست.
به نظرم این کار برای ویکی حداقل باید اجرا شود. در شیوهنامه ذکر میکنیم و در ابتدای مدخل سالها و ماهها هم توضیح میدهیم.
نظر شما چیست؟ بهآفرید ۰۹:۱۹, ۲۲ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- من صددرصد مخالفم با استفاده از تاریخ «ما»درآوردی. این از نظر من. اما بقیهٔ قضایا:
- فرمول خواجهنصیر و فرمول عبداللهی و فرمول بیرشک و فرمول اکرمی و فرمول ۳۳ساله و سایر فرمولها همه فرمولی هستند از بین چندین فرمول مختلف. در تناقض با آن فرمولها هم فرمولهای دیگری هست. اعتراضی نیست اگر بخواهید شخصاً از یکی از آنها پیروی کنید ولی این که بیرحمانه بر دیگران اعمالشان کنید فقط به تبدیل ویکیپدیا به بازیپدیا کمک میکند.
- این که جلالی چه بوده است، کسی درست نمیداند. آنچه به ما رسیده است، قرائتهای مختلف از جلالی و حدسهای امروزیان یا گذشتگان دربارهٔ جلالی است. همه تأیید نمیکنند که جلالی حسابی بوده است و حتی اگر بوده است اهمیتی ندارد. خلاصه «جلالی خیلی راحتتر است» برای من بیمعنی است. در واقع «بعضی تفاسیر از جلالی راحتاند» شاید اصل معنی باشد.
- تبعیض جغرافیایی را هم نمیفهمم. اگر منظورتان این است که روشهای حسابی از روشهای نجومی بهترند چون محل جغرافیایی رصد نمیتواند در محاسباتشان اختلاف ایجاد کند، صددرصد موافقم، ولی من متأسفانه نه قانونگذارم که قانون را تصحیح کنم نه ماشین زمان دارم که گذشته را تغییر دهم.
- ممنون از این همه وقت گذاشتنتان، ولی باز هم دارید آرمانگرایانه فکر میکنید (متأسفانه اکثر منابع هم جانبدارانه به این قضیه نگاه کردهاند). دنیای واقعی پیچیدهتر است. اگر حوصله دارید همهٔ حرفها را بخوانید، من چیزهایی شروع کنم برایتان scan کنم و بفرستم. روزبه ۱۰:۲۱, ۲۲ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
-
- راجع به روزنامهٔ وقایع اتفاقیه و جداول مورد استفادهٔ شما: چنان که میدانید آن تاریخ جلالی نیست بلکه تقویم دوازده حیوانیاست که اصلی مغولی دارد و خواجهنصیر اصلاحاتی در آن کرد. بعید نیست که تغییر سال را از روی رصد نجومی تشخیص میدادهاند یا گاه چنین کرده و گاه از روی تاریخ جلالی میگفتهاند. به هر حال به معنی دقیق کلمه آن تاریخ تاریخ جلالی نیست. هرچند ممکن است خاصیتهای مشترکی با آن داشته باشد. این تاریخها را هم میتوان به سادگی به جلالی که ۱۲ ماه ۳۰ روزه و ۵ روز اضافی دارد تبدیل کرد.
- اینکه فرمول خواجه نصیر را که خودش هم به آن اشاره کردهاست برای پیش از ۱۲۹۰ مبنا قرار دهیم به نظر من هیچ عیبی ندارد و با دعوای ۳۳ و ۲۸۲۰ مربوط نمیشود. و چون قبل از ۱۲۹۰ مبنای دیگری رسمی نبودهاست نمیدانم با چه چیزی منافات پیدا میکند و چرا مادرآوردی میشود. اگر محاسبات نجومی را بخواهیم به عقب ببریم قهرقهرایی میشود و معلوم نیست بر اساس کدام فرمول باید باشد و الا اگر از دید خواجهنصیر یا پیشینیان نگاه کنیم برای سال ۱۲۸۰ فرضاً حساب قهقرایی صورت نگرفتهاست بلکه روبهجلوست. برای یک دانشنامه از میان چندین فرمول بالاخره یکی را باید مبنا گرفت. این که کدام فرمول را باید مبنا گرفت چندان اهمیت ندارد. به شرطی که گفته شود کدام مبنا گرفته شدهاست. اگر بعداً دیگران خواستند فرمول دیگری را مبنا قراردهند خیلی راحت میتوانند تغییر دهند. به نظر شما این حرف آرمانگرایانهاست؟
- آنچه من از خواندن ایرانیکا دستگیرم شد این بود که اینها جمع شدند و یک فرمول بیرون دارند. یک نفر هم به نام خازنی که جزو آن ۸ منجم بود در جایی به این فرمول اشاره کردهاست. چند قرن بعد د دیدند که طول سال با حسابهای جدید کمی فرق دارند بنابراین حساب تعیینکبیسه را تغییر دادند. کسی که این کار را کرد خواجه نصیر بود. اکرمی و بیرشک و این جدیدیان را بیخیال. فکر کنم دغدغهٔ آنها این بودهاست که فرمولی پیدا کنند که با مبنای نجومی که مبنای رسمی ایران است بهتر همخوانی داشته باشد و همهٔ این حرفها بعد از ۱۲۹۰ مدخلیت دارد.
- منظورم از راحتتر بودن جلالی این است که نباید نصفالنهار تعیین کرد و بنا بر آن نجومی محاسبه کرد. تازه خیلی وقتها دوجا مرکز حکومت بودهاست و دو خاندان حکومت میکردهاند و غیره که خودتان اشاره کردهاید.
- منظورم از تغییر بیرحمانهٔ تاریخها، تغییر در مقیاس این دانشنامهاست و نه برای مملکت ایران. اصولاً دغدغهٔ تقویمی من ویکیپدیاییاست و دغدغهٔ یونیکدیام جهانی! برای یک دانشنامه انتخاب یک مبنا لازم است. نیست؟ بالاخره وقتی سعدی میگوید اول اردیبهشت ماه جلالی نباید پرسید میشود چند روز پیش؟
- *نکتهٔ دیگر اینکه من هیچجا ندیدهام که گفته شود در تعیین سال کبیسهٔ جلالی به جای محاسبه رصد نجومی میگردهاند. نه در ایرانیکا و نه در مقالهٔ بیرشک. میدانم که به عنوان یک دغدغهٔ آکادمیک زمان دقیق گذر خورشید به برج حمل را ثبت میکردهاند ولی فکر نکنم تاریخ را با آن تعیین میکردند. از هر اطلاعی در این مورد شدیداً استقبال میشود. و کلاً اینکه:
- خواندنی هرچه بفرستید خیلی خیلی ممنون میشوم و با ولع میخوانم.
- *راستی، در مورد مسئلهٔ فاصلهٔ مجازی و نیمفاصله چرا جوابم را نمیدهید؟ چون به نظر آرمانگرایانهاست؟
-
بهآفرید ۱۰:۵۹, ۲۲ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
سلام. نمیدانم این مقاله را دیدهاید یا نه. | گاهشماری ایرانی از دکتر محمد حیدری ملایری، منجم رصدخانهٔ پاریس. قرار است این مقاله در مجلهٔ فیزیک چاپ شود؛ البته آن طور که در شمارهٔ دهم | مجلهٔ گاما گفته شده. اميرمسعود ۱۵:۵۳, ۲۲ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- ممنون. بله آن مقاله را هنگامی که نام بیرشک را در گوگل جستجو میکردم دیدم. سرهنویسیاش مرا کشتهاست!بهآفرید ۰۳:۲۷, ۲۳ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
اکرمی دریافت شد.
دست شما درد نکند. اکرمی دریافت شد!بهآفرید ۱۱:۱۶, ۲۳ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
یک پیام
سلام یک عریضه بلندبالا در صفحه بحث انگلیسی شما نوشته ام لطفا به دقت بررسی کنید و نظرتان را به من بگویید.--سید ۰۵:۲۰, ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- معذورم از پاسخ به متن فارسی در ویکی انگلیسی. جای سوء استفاده را برای دیگران باز میکند. روزبه ۱۴:۱۷, ۱ اوت ۲۰۰۶ (UTC)
-
- سلام ببین من اگر بلد بودم اون پیام را به انگلیسی بنویسم، می نوشتم. ثانیا اصلا لازم نیست به من جواب بدی . لطف کن برو به عنوان یک کاربر آگاه به قوانین ویکی در صفحه بحث آن مقاله جواب بده. کسی هم این دو تا را به هم ربط نمی دهد. اگر خیلی مشکل داری، من آن صفحه را پاک می کنم و اینجا کپی می کنم. بعد برو و در صفحه بحث مقاله نظرت را بنویس. با تشکر--سید ۱۴:۴۴, ۱ اوت ۲۰۰۶ (UTC)
- ممنون از توضیحاتتان. به نظر میرسد خودتان بتوانید مشکلتان را حل کنید و نیازی به من ندارید. هر طور صلاح میدانید عمل کنید. من لازم است در ویکی بتوانم از اعمالم دفاع کنم. هزینهٔ این دفاع اگر مجبور باشم متن نوشتههای شما را هم به انگلیسی ترجمه کنم برای دیگران برایم بسیار زیاد است. روزبه ۱۵:۰۶, ۱ اوت ۲۰۰۶ (UTC)
- آن مطلب فارسی را بار دیگر خواندم. به نظر میرسد اصلاً نیازی به دسترسی مدیریتی برای آن موضوع نیست. بحث را پیش ببرید تا مشکل حل شود. روزبه ۱۵:۱۱, ۱ اوت ۲۰۰۶ (UTC)
- سلام ببین من اگر بلد بودم اون پیام را به انگلیسی بنویسم، می نوشتم. ثانیا اصلا لازم نیست به من جواب بدی . لطف کن برو به عنوان یک کاربر آگاه به قوانین ویکی در صفحه بحث آن مقاله جواب بده. کسی هم این دو تا را به هم ربط نمی دهد. اگر خیلی مشکل داری، من آن صفحه را پاک می کنم و اینجا کپی می کنم. بعد برو و در صفحه بحث مقاله نظرت را بنویس. با تشکر--سید ۱۴:۴۴, ۱ اوت ۲۰۰۶ (UTC)
پیشاپیش ببخشید اگر لحنم تند است. اولا خودت گفتی اگر مشکلی برایت پیش آمد بیا بگو. من دنبال دسترسی مدیریتی نبودم . من فکر کردم شما POV را بهتر از من متوجه شده ای. ثانیا یک لحظه فرض کن که مدیر نیستی، ببین وجدانت بهت میگه جلوی یک تهمت زشت را بگیری یا نه. من کلی با اون بنده خدا بحث کردم و اگر بلد بودم مشکلم را حل کنم مزاحم شما نمی شدم. نمی دانم چرا فکر می کنی هزینه ای که داری می دی از هزینه که بقیه به خاطر آن تهمت می دهند بیشتر است.من حاضرم همین الان مطلبم را پاک کنم. شما هم فرض کن من اصلا وجود خارجی ندارم. اگر هم کسی پرسید من منکر آن نوشته می شوند. بابا به خدا دارند تهمت می زنند به اسم «Point of view» --سید ۱۵:۱۷, ۱ اوت ۲۰۰۶ (UTC)
- کمک را در مورد مشکلات مدیریتی عرض کردم [4]. به هر حال من در رابطه با سید حسن نصرالله نه سر پیازم نه تهش. فقط تهران را دیدهام که پر شده است از عکسش. خلاصه علاقهای له یا علیه ایشان ندارم که حالا تهمت به ایشان برایم مهم باشد. بحث در مورد موضوعات سیاسی به این حساسی کار من نیست. من به خاطر کارهای علمیام در رابطه با یونیکد تهمت همکاری با اسرائیل میخورم، چه برسد که بخواهم در مورد مسائل مربوط به فلسطین مثلاً روزی صفحهای را برگردانم به نسخهٔ قبلتری که روزی بخواهد دستاویز تهمت به من بابت مثلاً طرفداری از حماس یا قدیما شود. روزبه ۱۵:۳۱, ۱ اوت ۲۰۰۶ (UTC)
سالهای میلادی
از آنجا که به حذف بسترسازی سالهای میلادی هم میپردازید، بد نیست نظرتان را درباره مسئله مطرح شده در ویکیپدیا:تابلوی اعلانات رباتها بنویسید. --ماني ۱۵:۲۵, ۲ اوت ۲۰۰۶ (UTC)
- اگر صفحهها حاوی اطلاعات باشند حذفشان نمیکنم. اگر خواستید روبوتی راه بیندازید، صفحهٔ حاوی اطلاعات بسازید. روزبه ۱۵:۳۷, ۲ اوت ۲۰۰۶ (UTC)
-
- آیا اگر ربات اضافه کند که آن سال با کدام سال قمری معادل بودهاست و یا کبیسه بودهاست یا نه، این اطلاعات به نظر شما کافی است که مقاله ها را حذف نکنید؟
- در ضمن اگر قرار است بعداً برای کامنت گذاشتن تمام آن زیرعنوانها به زحمت بیفتید بد نیست زودتر با کاوه هماهنگ کنید که رباتش اگر لازم است همان نشانه های کامنت را هم یکجا اضافه کند. --ماني ۱۵:۴۲, ۲ اوت ۲۰۰۶ (UTC)
- هر اطلاع مفیدی کافی است. روزبه ۱۵:۴۴, ۲ اوت ۲۰۰۶ (UTC)
- برای سالهای میلادی تا سال 780 زیرعنوانها بطور یکدست درست شده اند. وقتی که آقا کاوه خواست با ربات صفحات این سایتها را کامل کند فکر می کنم این حالت فعلی برای تنظیم کار ربات آسانتر باشد تا اینکه بعضی صفحات درست شده باشند و بعضی پاک شده باشند. نظر شما چیست؟ --ماني ۱۶:۲۹, ۲ اوت ۲۰۰۶ (UTC)
- من برنامهنویس ربات ایشان نیستم. از خودشان بپرسید. روزبه ۱۶:۳۱, ۲ اوت ۲۰۰۶ (UTC)
- حتماً اینکه از شما بپرسم آیا ممکن است فعلاً آن سالها را حذف نکنید یا حداقل به ترتیبی پشت سر هم حذف کنید تا کار کاوه دشوار نشود و دوباره کاری نشود سوال "بیربطی" کرده ام. --ماني ۱۶:۳۶, ۲ اوت ۲۰۰۶ (UTC)
- تازه متوجه منظورتان شدم. دارم روی سیستمی برای حذف همهشان کار میکنم. شما اگر دوباره درست نکنیدشان مشکل حل است. روزبه ۱۶:۴۲, ۲ اوت ۲۰۰۶ (UTC)
- با این تفاصیل دوباره درستشان نمی کنم.
یک پیشنهاد: اگر پیش از درست کردن سیستم با کاوه هماهنگ کنید، شاید افزودن اطلاعات به قالبهای ازپیش آماده راحتتر انجام بشود تا حذف کردن همه آنها و درست کردن دوباره شان. حذف و ساخت دوباره حدود 790 صفحه صفحه تغییرات را خیلی شلوغ میکند و آمار ویکی پدیا را خیلی بالا و پایین می اندازد. --ماني ۱۶:۵۰, ۲ اوت ۲۰۰۶ (UTC)
اجازه رای
سلام ... من کاربری هستم که پنج روز پیش عضو شده ام ... می خواستم بدانم که چه کاربرانی صلاحیت رای دادن در ویکیپدیا:درخواستهای مدیر شدن/حسام را دارند و آیا من جز آن ها هستم یا خیر ... لطفا سوال من را جواب بدهید ... متشکرم
-سهراب ب.م ۲۲:۰۳, ۴ اوت ۲۰۰۶ (UTC)-
-
- بدلیل اینکه اولین ویرایش شما یک هفته پس از آغاز رایگیری حسام بوده، نمیتوانید رای دهید.--وحید ظهیری ۲۲:۱۱, ۴ اوت ۲۰۰۶ (UTC)
منبع
سلام! در خصوص منبع PCI لطفاً به اینجا نگاهی بیاندازید. این مطلب مشکل حق تکثیر ندارد. --MehranVB ☺talk | ☻cont ۱۶:۵۸, ۷ اوت ۲۰۰۶ (UTC)
- لطفاً این را در صفحهٔ مشکلات حق تکثیر بنویسید. در ضمن من برچسب نزدهام، فقط برچسب را تصحیح کردهام. ماني (بحث • مشارکتها) برچسب زده است (تاریخچهٔ صفحه را ببینید). روزبه ۱۷:۰۳, ۷ اوت ۲۰۰۶ (UTC)
حذفهای شما از مقالهٔ ترکی آذربایجانی
لطفاً متون را ترجیحاً از مقالهها حذف نکنید، بلکه اگر زیر عنوان غلط آمدهاند به زیر عنوان درست منتقلشان کنید. :روزبه ۱۸:۱۸, ۶ اوت ۲۰۰۶ (UTC)
لطفاً توجه داشته باشید که مطالب حذف شده مربوط به "زبان آذری باستان" است و نه ترکی آذربایجانی، بنابر این مطالب را به طور منطقی نمی شود در این مقاله آورد. کامران ۱۷:۰۴, ۷ اوت ۲۰۰۶ (UTC)