داغ ننگ
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
داغ ننگ ( The Scarlet Letter)رمان معروف و شاید شاهکار نویسنده آمریکایی ناتانیل هاتورن (Nathaniel Hawthorne) است که در سال 1850 به چاپ رسید. داستان درشهر بوستون در جامعه شدیدا مذهبی و پيوريتن ایالت ماساچوست آمریکا (نيو انگلند) در قرن هفدهم اتفاق می افتد. رمان در مورد زن جواني است به نام هستر پرین که بخاطر ارتكاب به گناه زنا محكوم به به تن داشتن داغ ننگ يا اسكارلت لتر(حرف A برنگ سرخ که روى سينه زناکاران نصب ميشده و در واقع حرف اول کلمه Adulteress به معنی زناکار است) تا پايان عمر خويش مي شود. هاتورن در این داستان مانند دیگر داستانهایش به مفهوم گناه اشاره دارد.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] خلاصه داستان
هستر پرين زن جوان و متاهلي است كه گفته مي شود كه همسرش سالها پيش به مسافرتي رفته ولي هرگز بر نگشته است و همگان به يقين رسيده اند كه وي مرده است. داستان از جايي آغاز مي شود كه هستر به علت ارتكاب زنا با مهمترين كشيش شهر؛ آرتور ديمزديل؛ صاحب بچه اي شده است به نام پرل كه اين بچه رسوايي اين جرم وگناه بزرگ را آ شكار ساخته، بنا بر اين هستر در زندان به سر مي برد. از او خواسته مي شود كه نام پدر بچه را افشاء نمايد تا او نيز محاكمه گردد. اما هستر بسيار وفادار و شجاع است و از انجام اين كار خودداري مي كند. حكم مجازات او اين است كه مي بايست همراه با فرزند حرام خويش در وسط شهر و در نزد عموم بر روي سكوي اعدام ايستاده تا همگان او را ببينند، و نيز تا پايان عمر خويش همواره بايد داغ ننگ يا اسكارلت لتر را بر روي سينه اش به تن داشته باشد كه هميشه به عنوان يك زنا كار ميان مردم شناخته شود. او اين مجازات را با افتخار مي پذيرد و زير بار رسوايي و تحقيراتي كه جامعه به او تحميل مي كند شكست نمي خورد تا اينكه رفته رفته با اعمال خير خواهانه اش نگاه جامعه را به سوي خود تغيير داده و در انتهاي داستان حرف A بر روي سينه اش بجاي Adulteress نمايانگر كلمه Angel به معني فرشته است.
اما ديمز ديل نيز از افشاء رابطه اش با هستر هراس دارد، زيرا اين امر مي تواند به رسوايي او كه كشيش معروف و محترم شهر است و يا حتي اعدامش بيانجامد. بنابراين وي وجه پاك و متقي خود را در نزد مردم حفظ مي كند، اما ذهنا و در وجود خويش شديدا از اين گناه و همچنين ننگ ترسويي و تزوير رنج مي برد. پيدا شدن دوباره همسر هستر؛ راجر چيلينگوورث كه در ابتدا گمان ميشد كه مرده است، و نفوذ وي در زندگي ديمزديل به عنوان يك طبيب باعث كشمكش و رنج روحي شديدتري در او مي گردد. گويي كه چيلينگوورث بطور مخفيانه و با زنده نگاه داشتن جسم ديمزديل و تشديد كردن عذاب روحي اش در حال انتقام گرفتن از اوست.سر انجام اين عذاب روحي او را به بيماري ناشناخته اي مبتلا مي كند و باعث مرگ وي مي شود، درست چند لحظه پس از اينكه او در جمع عموم مردم، در كنار هستر و بر روي همان سكوي اعدام شهر كه روزي هستر به تنهايي بر روي آن ايستاده بود، به گناه خويش اعتراف مي كند.
[ویرایش] شخصيت ها
- هستر پرين(Hester Prynne) شخصيت اصلي اين داستان است. او زني است جوان كه در ابتدا تسليم هوي و هوس شده ولي بعد از آن داغ ننگ بر روي سينه اش، زندگي و شخصيت وي را تغيير داده و او تبديل به زني پاك و نيكوكار مي شود. از مشخصات هستر مي توان به شجاعت، صداقت، صبر و فداكاريش اشاره نمود.
- آرتور ديمزديل (Arthur Dimmesdale) كشيش معروف و مورد اعتماد شهر است كه روزي تسليم شيطان و مرتكب زنا با هستر مي شود. ترس او از عواقب افشاء اين حقيقت به او اجازه نمي دهد كه به گناه خويش اعتراف كند. ولي وجدان ناراحتش هرگز او را رها نمي كند و سر انجام اين رنجهاي وي را از پاي در مي آورد.
- راجر چيلينگوورث(Roger Chillingworth) همسر سابق هستر است. او مردي بي رحم و شيطان زده است كه از ابتداي داستان تا به انتها به چيزي جز انتقام نمي انديشد. نويسنده كلمه Leech كه هم به معني طبيب و هم به معني زالو است را براي ناميدن وي استفاده مي كند. در واقع او شيطاني است كه بوسيله طبابت سعي مي كند كه جسم ديمزديل را زنده نگاه دارد تا مثل زالو ذره ذره خون او را خشك كرده و عذاب روحي بيشتري نصيب وي نمايد.
- پرل (Pearl) دختر حرام هستر است. او به علت رشد در محلي دور از شهر و مردم جامعه از رفتاري غير عادي بر خوردار است. با اين حال او دختري بسيار زيبا و با هوش است.
[ویرایش] موضوع يا تم (Theme) داستان
هاتورن در این داستان مانند دیگر داستانهایش به مفهوم گناه اشاره دارد.در نظر او گناه کردن اجتناب ناگذیر است زیرا جزء طبیعت انسان است، بنا بر این اهمیت چندانی ندارد، بلکه آنچه حائز اهمیت است توبه پس از گناه و سعی و تلاش در جبران آن و در نتیجه رسیدن به رستگاری است. در واقع گناه راهی است برای رسیدن به رستگاری.
[ویرایش] برداشتهاي ادبي و سينمايي
- 1917: فيلمي بي صدا و سياه و سفيد به كارگرداني كارل هاربو (Carl Harbaugh)
- 1926: فيلمي بي صدا به كارگرداني ويكتور اسجوسترام (Victor Sjostrom)
- 1934: فيلمي ناطق به كارگرداني رابرت جي ويگنولا (Robert G. Vignola)
- 1993: رمان "حافظ دنيا" (The Holder of the World) نوشته بهاراتي مخرجي(Bharati Mukherjee) ، تكراري از داستان داغ ننگ است.
- 1995:فيلم داغ ننگ(فيلم)(The Scarlet Letter) به كارگرداني رولند جوفه (Roland Joffé) و بازيگري دمي مور(Demi Moore) در نقش هستر، برداشتي آزاد از رمان داغ ننگ مي باشد. اين فيلم بيشتر به جنبه هاي جنسي مي پردازد و پاياني خوش و پوچ دارد.
- 2004: فيلمي محصول كشور كره جنوبي و به كارگرداني بيون هيوك(Byun Hyuk) همنام و هم ماجراي رمان داغ ننگ است.
[ویرایش] منابع
- ويكي پدیای انگليسي
- توضيحات دكتر فرح بخش، دكتراي زبان و ادبيات انگليسي از انگلستان
- منابع موجود در پيوند به بيرون