ارسطو
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
اَرَسطو (به یونانی: Αριστοτέλης، تلفظ: آریستوتِلِس) از فیلسوفان یونان باستان بود. او به همراه افلاطون یکی از دو مهمترین فیلسوفان غربی به حساب میرود.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] زندگینامه
ارسطو در سال ۳۸۴ (قبل از میلاد) در خانوادهای ثروتمند از اهالی استاگیرا، شهری در شمال یونان، به دنیا آمد. در ۱۷ سالگی به فرهنگستانی به نام آکادمی افلاطون در آتن فرستاده شد و ۲۰ سال در آنجا درس خواند و تدریس کرد.
پس از مرگ افلاطون در سال ۳۴۷، ارسطو ناکام از به اختیار گرفتن مدیریت فرهنگستان به اسوس در آسیای کوچک رفت و با پایتیاس خواهرزادهٔ فرمانروای وقت ازدواج کرد. در ۳۴۳ به دعوت فیلیپ مقدون آموزش اسکندر مقدونی را بر عهده گرفت. پس از بازگشتش به آتن در ۳۳۵، آموزشگاهی خود را به نام لایسیوم تأسیس کرد.
در ۳۲۳ و پس از مرگ اسکندر، که آتن را ملحق شاهنشاهی خود کرده بود، آتش احساسات ضدمقدونی اوج گرفت و دامنگیر ارسطو شد. او به ناچار به چالسیس پناه برد و سال بعد (۳۲۲) در ۶۲ سالگی درگذشت.
"ارستاتاليس" 384پ ز ارستاتاليس در استاجيرای مقدونیه، که يک پاشادهی جداگانه است،به گيتی میآيد.(مقدونیه در دو سوی اپاختری يونان امروز جای دارد.) پدرارستاتاليس،نيکوماکوس،که پزشک درباری پادشاه مکدونياست، همهٔ چيزهايی را که دربارهٔ پزشکی و زيستشناسی میداند به او میآموزد. 367پ ز دراين هنگام ارستاتاليس17ساله است،پدرش ميمرد.ارستاتاليس به آتن ميرود ودرآنجا درآموزش فرزانه يونانی افلاتوندر فرهنگستان او جای ميگيرد.فرزانگی (دانايی)افلاتون اروين را به سود گفتمان به نام راهی برای رسيدن به راستی، نادرست ميداند(نفی میکند). 348پ ز افلاتون ميميرد وارستاتاليس،که اکنون 36سال دارد،آتن را رها میکند و12سال به رهنوردی ميپردازد.در گذران اين زمان او دو آموزشگاه نو را بنياد میکند وبا پيتياس،دخترخوانده برادرزادهٔ پادشاه پيوگانی میکند.او دررهنورديهای خود ماهيگيران وکشاورزانی را ميبيند که با او دربارهٔ جانورانی که ميشناسند گپ ميزند.ارستاتاليس آنها را به جانوران خوندار وجانوران بيخون بخشبندی میکند،که کمابيش همانند مهره داران وبيمهرگان(جانورانی که تيره پشت دارند يا ندارند)ميباشد. 345تا342 پ ز سرپرست شاهزاده الکساندر (الکساندر بزرگ)ميشود. 335 پ ز به آتن بازميگردد تا خود رابرآن دارد که کارهای دانشگون کند وليسيوم راکه ميانگاهی(پايتختی)برای پژوهش وخواندن،با ويژگری درزيستشناسی وگاهنگاری (تاریخ) است باز میکند.نام اين ميانگاه ازآپولوليسيوس،خدای چوپانان گرفته شده است، زيرا در ساختمانهای واگذارشده (!موقوفه!)اين خدا بنياد نهاده شده است. 323 پ ز الکساندر بزرگ ميميرد،وارستاتاليس به کرکوزبودن دريافتهای همگانی برپادمکدونيا درآتن،به کلسيس(خلسيس امروز)درآبخست يوبيا(اوويای امروز) دراپاخترآتن پناه ميبرد.تااين زمان ارستاتاليس بيش از150!مجلد!ونسکچه درباره زيستشناسی وگيتای پيکرين(!فيزيکی!)نوشته است.نوشتههای اونشان میدهد که بيش از 500گونه از جانوران راشناسايی کرده است. 322 پ ز ارستاتاليس در 62سالگی درکلسيس ميمرد. سده يکم پس از زايش آندرونيکوس ازباشندگان(مردمان)رودزهنگی ازنوشتههای ارستاتاليس را ويرايش وبه زبان لاتين ميپچواکد وآنها را به نسکچه(رساله)های گوناگون بسياری، از آن میان«فيزيک»، «متافيزيک(فراروانشناسی)»، «درباره بودن(=هست شدن) وپليدی(!ايجادوفساد!)»، «درباره هموندهای جانوران»،«درباره هست شدن جانوران»،«درباره جانوران»بخشبندی میکند. سده پنجم پس ازبسته شدن آموزشگاههای ناکيشی(!غيرمذهبی!) گسترش دانش را کند میکند،تاسدههای هشتم ونهم ترسايی،که نوشتههای ارستاتاليس دوباره زنده میشود. سدههای سيزدهم وچهاردهم پس از زايش نوشتههای ارستاتاليس وافلاتون بر همهٔ بررسيهای(!مطالعات!)فرزانگی ای در روزگار نوسازی زندگی دانش وسخن (زايش دوباره دانش=!رنسانس!)در اروپا فرمانروا میشود.سرانجام کارهای دانشی ارستاتاليس با !نظريه!های نوين در !فيزيک!وزيستشناسی کنار گذاشته میشود.
[ویرایش] آثار ارسطو
ارسطو را میتوان از نخستین کیهانشناسان دانست. او با در نظر گرفتن زمین در مرکز گیتی و قرار دادن فلکهای مختلف برای اجرام آسمانی (مثلاً فلک خورشید، فلک ثوابت و...) الگویی از جهان را برای همروزگاران خود ترسیم کرد. ارسطو چهار عنصر بنیادی کیهان را آب، آتش، خاک و هوا میدانست بهعلاوهٔ عنصر پنجمی به نام اثیر که معتقد بود اجرام آسمانی از آن ساخته شدهاند. آثار ارسطو بسیار متنوع و شامل جمیع معارف و علوم یونانی (جز ریاضی) است و اصولا شامل منطقیات طبیعیات الهیات و خلقیات است که از آن جمله از (فن شعر) (فن خطابه) (کتاب اخلاق) (سیاست) (ما بعد الطبیعه) باید نام برد.
منطقیات: مقولات ,جدلیات ,آنالوطیقای اول و دوم ,قضایا ,ابطال مغالات که در کل در کتاب ارغنون جمع شدهاند .
کتب علمی: طبیعیات ,درباره آسمان ,کون وفساد ,علم کائنات جو ,تاریخ طبیعی ,درباره نفس ,اجزاء حیوانات ,حرکات حیوانات ,تولد حیوانات
کتب فلسفی:اخلاق ,سیاست ,ماوراء الطبیعه
[ویرایش] فلسفه
ارسطو با انتقاد از فرضیه مثلها فلسفه خود را آغاز میکند. حقایق قابل ادراک وجود ندارند آنچه وجود دارد مثال نیست بلکه خرد و جزئی است.
وی گفته است "علم جز بر کلیات تعلق نمیگیرد". ما هنگامی میتوانیم درباره اشیاء قضاوت کنیم که نوع و جنس را بهتر بشناسیم. تعیین قواعدی که حافظ روابط صحیح قضایای کلی با قضایای جزئی و شخصی باشد خاص منطقی است که هیچکس بهتر از ارسطو درباره آن تحقیق نکرده است همین منطق است که یکی از هدایای ارزنده و گرانبهای این فیلسوف بعالم بشریت به شمار میآید.
[ویرایش] جستارهای وابسته
- نامداران فلسفه غرب
- فیلسوفان یونان باستان
- فلسفه مشائی
[ویرایش] منابع
- آی کتاب (برداشت آزاد)
[ویرایش] پیوند به بیرون
فیلسوفان اصلی |
---|
پیشاسقراطی · سقراط · افلاطون · ارسطو · شکاکان · رواقیون · اپیکور · سیسرون · سنکا · فلوطین · توماس آکویناس · ابن رشد · فارابی · ابنسینا · گیوم آکامی · ماکیاولی · بیکن · جوردانو برونو · هابز · دکارت · اسپینوزا · مالبرانش · لایبنیتس · لاک · برکلی · هیوم · روسو · کانت · هگل · شوپنهاور · مارکس · کییر کهگور · نیچه · هوسرل · برگسون · وایتهد · راسل · مور · هایدگر · کین · ویتگنشتاین · پوپر · سارتر · مرلوپونتی · راولز · سرل |