ماتیکان گجستک ابالیش
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
ماتیکان گجستک ابالیش (Matikan-i gujastak abalish) یکی از کتابهای پهلوی است که در زمان تازش تازیان به ایران نگاشته شده است. نویسنده این کتاب آذرفَرَنبَغِ فرخزادان است. این کتاب نخستین بار از سوی بارتلمی (barthelemy)، خاورشناس فرانسوی، در سال ۱۸۸۷ میلادی به چاپ رسید.
[ویرایش] پیشزمینه
ماتیکان در زبان پارسی میانه به معنی کتاب است. گجستک به معنی "گجسته" و نفرین شده و ابالیش گونه ی پهلوی نام عبداللیث است. بر این پایه نام این نسک به پارسی نو میشود نسک عبداللیث گجسته یا (کتاب عبداللیث ملعون). درونمایه این کتاب اینگونه است که یکی از "زرتشتیان" شهر استخر در پارس به نام "دینهرمزد" پس از تازش عربها مسلمان میشود و نام خود را عبداللیث می گذارد. سپس دینهرمزد به دربار مأمون، خلیفه ی عرب در "بغداد" میرود و یکی از "موبد"ان زرتشتی به نام آذرفرنبغ پسر فرخ زاد نیز به بغداد رفته و در دربار مأمون با عبداللیث (دین هرمزد) به مباحثه و مناظره می پردازد و در پایان آذرفرنبغ سرفراز و پیروز از این همسخنی و گفتمان بیرون میآید.
[ویرایش] برگردان بند نخست کتاب
به نام یزدان کرفهگران (ثوابکاران)
چنین گویند که عبداللیث زندیک از باشندگان استخر، مردی بود دوستدار روان نیک. وی روزی گرسنه و تشنه برای دریافت صدقه (واج) به پشت آتشگاه آمد ولی کسی نبود تا او را واج دهد. به بیرون آمد و مردی که اهریمن خشم بدرونش راه یافته بود به پیشوازش آمد. وی به عبداللیث گفت: این چه کاریست؟ چگونه راضی میشوند که مردی چون تو بدینجا برسد و او را صدقهای نداده، سست و خوار و بی آزرم دارند؟
نام عبداللیث نخست دین هرمزد بود. اندیشه او آشفت و خشم به پیکرش تاخت. او دست از کار ثواب یعنی نیایش به درگاه ایزد کشید و راه بغداد و درگاه امیرالمؤمنین پیش گرفت تا با همه ی دانایان زرتشتی و تازی و یهودی و ترسای پارس مباحثه کند. ....
(این کتاب با برگردان پارسی اش از سوی ابراهیم میرزای ناظر از سوی انتشاران هیرمند (۱۳۷۵) منتشر شده است).