عمان
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
عمان کشوری پادشاهی است در شرق شبهجزیره عربستان. پایتخت آن مسقط است. این کشور در جنوب خلیج فارس قرار دارد. و از جنوب شرق نیز به دریای عرب و از شمال به دریای عمان محدود است.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] وجه تسمیت
عمان در طول تاریخ عمان به نامهای مختلفی نامیده شدهاست. اما بارزترین نامها مجان بودهاست، این نام ارتباط وثیقی به صناعت کشتی سازی ومعادن مس «نحاس» در زبان سومریان داشتهاست. همچنین مدتی نام عمان «مزون» بودهاست نسبتا به وجود تعداد زیادی از چشمههای آب شیرین در این مناطق. همچنین نام «عمان» نام مکانی بسیار قدیمی بودهاست در یمن واز آنجا قبائل عربی مهاجرت نمودهاند به عمان بعد از ویران شدن سد مأرب . اما بعضی از مؤرخین نوشتهاند که وجه تسمیت عمان به «عمان» بر میگردد به (عمان بن سبأ بن یغثان بن ابراهیم علیه السلام).
[ویرایش] تقسیمات کشوری
کشور عمان به هشت واحد اداری بخش میگردد
- سه استان:
- استان مسقط
- استان مسندم
- استان ظفار
- و پنج منطقه:
- منطقه باطنه
- منطقه ظاهره
- منطقه داخلیه
- منطقه شرقی
- منطقه وسطی
[ویرایش] تاریخ عمان
تاریخ عمان به دوران بسیار دور بر میگردد. به گفته باستانشناسان تاریخ عمان به هزاره دوازهم قبل از میلاد بر میگردد. در آن دوران عمان تازه از عصر جلیدی خارج شده بود. درآن دوران عمان سرزمینی سرسبز وحاصلخیز وپربار در برداشت. در نتیجه حفریات و کنجکاوی در مناطق مختلف اثری وقبرستانهای ولایت بریمی در منطقه ظاهره و ولایت ابراء در منطقه شرقی و محوت در منطقه وسطی و نزوی در منطقه داخلیه ودیگر مناطق سلطنت عمان و مخصوصاً مناطق ساحلی. از این حفریات پیدا میشود که عمان درآن دوران علاقات تجارتی گستردهای در مابین فارس و هند وبلاد (مابین النهرین) یا میانرودان داشتهاست واین علاقات تجارتی متین بودهاست.
[ویرایش] عمان درهزاره سوم قبل از میلاد
در هزاره سوم قبل از میلاد عمان به نام «مجان» مشهور بودهاست حسب دلاله گویش سومریان که به سازش کشتی ومعادن مس میگفتند. نوعی کشتی در عمان وجود دارد که بنام «مجان» معروف است. همچنین مس یکی از کالاهای تجارتی اصلی عمان بوده که با کشتیهای «مجان» بارکشی میشدهاست. در پی کنجاوی وحفریات در طول وعرض کشور عمان آثار معادن مس پیدا شدهاست، در حال حاضر هم مس یکی از اقتصاد اصلی کشور عمان به شما میآید، بعد از اینکه این معدنها بازسازی شدهاست از جانب دولت، ویکی از معدنها مهم کشور معدن مس صحار است. تاریخ عمان نشان میدهد که عرب از بدء وجودشان در عمان ساکن شدهاند، «عاد و قبیله اش» در تپههای شنی (کثبان رملی) وتلماسههایی که بین عمان و حضرموت قرار دارد زندگی میکردهاند.
[ویرایش] عمان در دوران هخامنشی
در قرن ششم قبل از میلاد کوروش کبیر (۵۵۰ _ ۵۳۰ ق م)، عمان را فتح نمود. واینطور که معلوم است سازه قنات که به عربی به آن «الأفلاج» میگویند در آن دوران احداث شدهاست. اینگونه آبیاری در عمان شهرت فراوانی دارد ودر حال حاضر صدها رشته قنات در کشور عمان وجود دارد وبنام «اَلفَلجَ» معروف است وجمع آن «الأفلاج» گویند. همچنین رشته دیگری از قنات نیز در عمان وجود دارد که بنام «داوودی» مشهور است. گفتارهاست که «قنات داوودی» از ابتکار نبی الله داوود است، بنا براین بانام (داوودی) نامگذاری شدهاست.
[ویرایش] عمان در دوران ساسانیان
تاریخ عمان نشان میدهد که در دوران قلمرو حکم ساسانیان از سالهای (۲۲۶_ ۶۱۰ م) عمان تحت نفوذ حکم امبراطوری ساسانی بودهاست. اما اطلاعات چندانی از این دوران در دست نیست. ولی آنچه مسلم است که قسمتی از خاک عمان تحت حکم ساسانی بودهاست تا ظهور قبیله «بنی ازد».
[ویرایش] عمان و بنی ازد
در اواخر قرن سوم و اوائل قرن دوم قبل از میلاد سد مأرب در مملکت سبا ویران میشود، با ویران شدن سد یک شورش اجتماعی واقتصادی برپا میشود وتمام مردم سبأ به مناطق اطراف پراکنده میشوند، وپس از ویرانی وانحطاط سد مأرب ، قبیله بزرگ بنی ازد به عمان مهاجرت میکنند. در این کوچ بزرگ قبیله بنی ازد به سرپرستی بزرگ قوم مالک بن فهم الأزدی وارد عمان میشوند. بعد از مدتی وپس از استقرار در عمان بنی ازد دست به یک نبرد مسلحانه با دیگر اقوام بینگانهای که در عمان وجود داشتند میزند ودر مدت کوتاهی بنی ازد میتواند تمام بیگانگان از عمان خارج نماید واستقرار وامنیت در عمان برقرار نماید واولین مملکت عربی در عمان بنیادگذاری کند. تاریخ نویسان عرب چنین مینویسند که بنی ازد پادشاهان کوه وصحراء بودند. این دودمان از پادشاهان بنام «آلجلندی» معروف بودند. سلسله پادشاهان آلجلندی در طول تاریخ عمان مشهور بودهاند.
[ویرایش] عمان در دوران اسلام
در دوران حکمرانی «آلجلندی» اسلام وارد عمان شده است. درآن دوران پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم عمرو بن العاص و ابازید الأنصاری برای دعوت مردم به اسلام به عمان میفرستد. درآن دوران پادشاه عمان جیفر الجلندی وبرادرش عبد الجلندی برعمان حکمران بودند. پادشاه عمان اسلام را پذیرفتند ومردم عمان یک پارچه به دین مبین اسلام گرویدند، وازآن به بعد عمان یکی از قلعههای بزرگ اسلام واز مدافعین اسلام در جنگهای ردّه بودند. بعد از وفات رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم بسیاری از اعراب شبه جزیره عربستان اسلام را رها نموده وبه دین اجدادشان برگشتند، عمانیها برای خونسار کردن این حادثه در جنگهایی که بنام (جنگ رَدّه) معروف بود شرکت داشتند. همچنین رجالات عمان در فتوحات اسلامی در عراق ، ایران ، هند ، سند و بلاد الشام و مصر وبلاد مغرب و اندلس نیز شرکت داشتهاند. عمانیها در طول تاریخشان به تجارت مشهور بودند وکشتیهای باری متعددی داشتهاند وتا نقاطی دور دست وحتی حدود چین وشرق افریقا رسیده بودند. در آن دوران صحار یکی از بنادر مهم تجارتی عمان بود وکشتیهای تجارتی از این بندر مهم به سواحل افریقا و مدغشقر وشرق اقصی رسیده بودند. اما در نیمه قرن ششم هجری بنی نبهان منطقه داخلی پایتخت حکم خود قرار دادند ومناطق ساحلی را رها نمودند بنا براین برتغالیها این مناطق را اشغال نمودند. حکم بنی نبهان در منطقه داخلی در قرن نهم هجری پایان یافت.
[ویرایش] برتغالیها در عمان
در قرن ۱۶ میلادی برتغالیها از رأس الرجاء الصالح میگذرند وتقریباً برتمام شهرهای ساحلی شرق افریقا دست مییابند، سپس به ساحل هند و اقیانوس هند میرسند. در سال ۱۵۰۷ میلادی برتغالیها بر عمان حمله میکنند وبعد از مقامت شدید از جانب عمانیها سر انجام موفق میشوند عمان را اشغال میکنند و مدت یک قرن ونیم در عمان میمانند.
[ویرایش] دولت الیعاربه
در سال ۱۶۲۴ میلادی دولت «العیاربه» به سرپرستی الامام ناصر بن مرشد الیعربی تأسیس میگردد. با به روی صحنه آمدن ناصر الیعربی در پی بیرون راندن برتغالیها از عمان میشود، ولی درک میکند که بیرون راندن برتغالیها از عمان بدون همبستگی تمام مردم عمان امکان پذیر نیست، لذا در ابتداء امر میکوشند تمام مردم وطوایف عمان دور خود جمع آوری کند وسپس با برتغالیها وارد جنگ شود. وبعد از همبستگی وگردهمایی عمانیها وتقویت جبهه داخلی، امام ناصر بن مرشد الیعربی یقین داشت که نبرد بابرتغالیها فقط یک معرکهٔ زمینی نیست، ولاکن معرکهٔ آزادی در مقام اول است. همچنین میدانست که سِّر قوت برتغالیها در اسطول دریاهی ایشان است. بنا براین اولین کاری که انجام داد انشاء وتأسیس یک اسطول بزرگ وقوی همچنین تأمین ذخیره وموئن ومهمات وبا تدبیر کامل وتهیه ما یحتاج جنگ با برتغالیها وارد نبرد شد. در مدت کوتاهی چند شهر ساحلی از چنگ برتغالیها آزاد نمود،ولی مرگ به ایشان امان نداد ودر گذشت. پس از ایشان جانشینش الامام سیف بن سلطان الیعربی براه ایشان ادامه دادند ودر سال ۱۶۴۹ میلادی توانست مسقط از قبضهٔ برتغالیها رها سازد. بعد از آزادی مسقط تمام قِلاع برتغالیها یکی پس از دیگری سقوط کردند وسر انجام تمام عمان از قبضهٔ برتغالیها رها گردید. عمانیها با تحریر بلادشان از تسلط برتغالیها اکتفاء نکردند وقوه برتغالیها در سواحل هند وساحل شرقی افریقا و اقیانوس هند تعقیب نمودند وتوانستند در چند حمله پی در پی قشون برتغالیها از این مناطق خارج کنند تااینکه سر انجام در سال ۱۶۹۸ میلادی برتغالیها برای همیشه از منطقه رانده شدند. با این عمل شجاعانه عمانیها توانستند نام عمان در صفحه درخشان تاریخ ثبت نمایند. در نتیجه این پیروزی یک دولت بزرگ وقدرتمند در عمان پدید آمد وباداشتن یک اسطول بزرگ دریائی بر تمامی آبهای منطقه تسلط یافتند، پس از آن عمانیها صاحب بزرگترین اسطول دریائی وتجارتی در اقیانوس هند بودند در آن دوران، همچنین حدود مملکت عمان تاساحل شرقی افریقا گسترش یافت ودولت عمان بر تمامی جزیرههای این مناطق وساحل افریقا تا دهٔ شست از قرن بیستم بر این مناطق حاکم بودند. در این دوران عمان یکی از ثروتمندترین دولت منطقه بودند، بنا براین بر آبادانی مملکت کوشیدند ودهها قنات (الأفلاج) برای آبیاری ایجاد نموند وبزراعت وکشتکار پرداختند وباغهای مرکبات متعدی ایجاد نمودند، وبرای حفاظت از منطقه سه دژ بزرگ ومهم در مناطق مختلف عمان بنا نهادند، قلعههای مذکور عبارتاند از: قلعه نزوی ، قلعه الحزم و حصن جبرین. باضافه دوقلعه مشهور قلعه میرانی و قلعه جلالی که بر شهر مسقط نظارت داشتند.
[ویرایش] دولت آلبوسعید
پس از پیروزی بزرگ «العیاربه» در جنگ با برتغالیها مدتی عمان در آرامش وامنیت واستقرار میگذراند، ولی در اواخر حکومتی این خاندان خلافاتی بروز میکند و نا امنی در مناطق داخلی شروع میشود ورفته رفته کشور دچار شورش وهرج ومرج میشود وآشوب نا امنی آغاز میگردد. در اینجا احمد بن سعید البوسعیدی که والی شهر صحار بود بر علیه دولت الیعاربه قیام میکند. احمد بن سعید توانست مردم صحار و رستاق دور خود جمع نماید وبه کمک ایشان مخالفان خود از طریق خود بردارد و شکست دهد. در سال ۱۷۴۴ میلادی مردم واهل الحل والعقد در رستاق اجتماع میکنند واحمد بن سعید بطور رسمی به رهبری بر میگزینند وبه ایشان لقب «الامام احمد بن سعید» میدهند. این امامت ورهبری آغاز سلطنت پادشاهان آلبوسعیدی بود که تا امروز در حکم عمان ادامه دارند. بعد از انتخاب الامام احمد بن سعید البوسعیدی به امامت ورهبری ولایت رستاق پایتخت حکم خود قرار داده وبه انشاء وتأسیس یک قوه نظامی دریائی میپردازد که بتواند از مملکت حمایت نماید. همچنین شهر مسقط یکی از مراکز مهم تجارتی در آورده وعلاقات خاصی بین هند و افریقا برقرار مینماید، واسطول دریائی ایشان بر تمام مناطق آبی نفوذ داشتهاست. در آن دوران مجموعهای از دزدان دریائی از (ملبار) به کشتیهای تجارتی حمله میکنند وکالاهای کشتیهای تجارتی میربایند، ایشان کشتی سر ستون اسطول جنگی اش که بنام «الرحمان» معروف بود به دنبال آنها میفرستند و رهبر دزدان دستگیر میکند. همچنین در سال ۱۷۵۵ میلادی وقتی که بغداد مورد حمله چپاولگران وشورشیان قرار گرفت به کمک والی بغداد میشتابد وشهر بصره از دست شورشیان آزاد میکند. پس از استقرار امنیت در عمان ومناطق دریائی و اطراف عمان، الامام احمد بن سعید در سال ۱۱۹۹ میلادی این دار فانی به درود حیات گفتند. پس از وفاتش پسرش بر مسند حکم مینشیند. سعید بن احمد بن سعید (۱۷۸۳ _ ۱۷۸۴) میلادی حکمران عمان میشوند. پس از فوتش پسرش حمد بن سعید (۱۷۸۴ _ ۱۷۹۲) میلادی حاکم عمان بودند، حمد بن سعید پایتخت خود از رستاق به مسقط نقل مکان میدهند، ونفوذ خود تا دریای شرقی افریقا گسترش دادند، پس از مرگش سلطان بن احمد برجایش نشستند. سلطان بن احمد بن سعید (۱۷۹۲ _ ۱۸۰۴) میلادی، در دوران حکومتی سلطان بن احمد تعداد اسطول وکشتیهای دریائی عمانی دو برابر افزوده میشود. پس از سلطان بن احمد السلطان سعید بن سلطان (۱۸۰۴ _ ۱۸۵۶) میلادی بر مسند حکم مینشیند. در ایام حکم سعید بن سلطان قوه واسطول دریائی عمان به اوج خود می رسد. السلطان سعید بن سلطان یکی از شخصیتهای برجسته عمان بودند. شخصتیی مرموق مدیر ومدبر وسیاستمدار و جنگجوئی شجاع وتاجر وشخصیتی دبلوماسی وحازم بودند. مردی هشیار زیرک وحیله گر مکار، ومردی مجرب ودنیا دیده شعارش این یود (آنچه نمیتوانید با جنگ بدست بیاورید ممکن است با حیله ومکر بدست آورید). السید سعید بن سلطان در دوران حکم طولانی خود که ۵۲ سال بطول انجامید توانست امبراطوری گستردهای تأسیس نماید که حدودش از شرق افریقا تاساحل ایران تشکیل دهد درآن دوران که طوفان جنگ وستیز تمام منطقه را در برگرفته بود ایشان مانند یک ربانی ماهر ودنیا دیده توانست سفینه عمان به بّر امان برساند. در ابتداء حکمش فقط قسمتی از خاک عمان ومقاطعات این دیار زیر نفوذ داشت که راههای شنی اش کاروانهای شتر با دشواری ونا امنی طی میکردند، اما در روز وفاتش یک امبراطوری مترامی الأطراف از خود برجای گذاشتند که هزارها امیال گسترش داشت, و در سواحل اقیانوس هند که قوافل کشتیهای جنکی وباری وتجارتی درآن شناور بودند. حدود امبراطوری ایشان از سواحل عمان ، بندر گوادر، مکران، جزیره زنگبار و بمبا در ساحل شرقی افریقا ، همچنین نشاط این امبراطوری گسترده تا ماوراه مستعمره گوادر وساحل شرقی افریقا، واجاره نمودن بندر عباس وجزیره قشم و جزیره هرمز در خلیج فارس ، و پیمان تجارتی بستن با حکومت انگلستان و فرنسا و هولندا و برتغال و ایالات متحده امریکا. در سال ۱۸۴۰ میلادی سعید بن سلطان نماینده شخصی خود «احمد بن نعمان الکعبی» به عنوان اولین سفیر عرب بهوسیله کشتی شخصی خود که بنام سفینهٔ «سلطانه» معروف بود به نیویورک فرستاد. این کشتی اولین کشتی عربی بود که به نیویرک میرفت. السید سعید بن سلطان عشق خاصی به دریا داشت، ازآنجا بود که به ایشان لقب «السید البحار» داده بودند، یعنی «سید دریا» . سعید بن سلطان بیشتر اوقات زندگی اش بر سفر و برفراز آبهای دریا گذرانیده بود، ایشان ربانی ماهر بودند وقتی اسطول بزرگ تجارتی و جنگی ایشان بر دریا ابحار میکردند، خودش در کشتی مخصوصش «شاه علم» جلو قافله کشتیها پیش میرفتند وسعید بن سلطان خودش کشتی را میراندند، در اینجا لازم به ذکر است که السلطان سعید بن سلطان هنگام وفاتش نیز بر روی دریا بودند، ایشان در سال ۱۸۵۶ میلادی در کشتی شصخی خود «فکتوریا» در دریای سیشیل فوت کردند. ایشان در این سفر از مسقط رهسپار زنگبار بودند ولی در عرض دریا مردند. بنا براین به ایشان لقب سید دریا داده بودند. روایت است که دوران زندگی سعید بن سلطان در آب یعنی (دریا) بیشتر از زندگی ایشان در خشکی بودهاست. میگویند که ایشان بیش از ۲۰ کشتی خاص داشته بودهاست. اما اسطول جنگی اش از ۸۰ کشتی جنگی تجاوز کرده بودهاست، که در هرکشتی ۱۴ توپ جنگی قرار داشتهاست، وسه فرقاطه که در هریک ۳۶ توپ داشته بودهاست. وکشتی سر پرست این اسطول ۶۴ توب داشتهاست. به جانب ۱۰۰ قایق جنگی مساند که درآن ۶۰۰۰ نفر جنگجو بودند. بعد از وفات السید سعید بن سلطان بلاد دچار شیب وفراز گوناگونی بودهاست، روزگاری بسیار درخشان وروزگاری تاریک ونا بسامان داشتهاست. تا اینکه در ۲۳ ژوئیه سال ۱۹۷۰ سلطان قابوس بن سعید آلبوسعید بر مسند حکم مینشینند. در زمان سلطنتی محمدرضاشاه پهلوی هنگامی که چریکهای چپ جنبشی را در عمان و ظفار آغاز کردند دولت آن زمان ایران برای کمک به حکومت آن کشور نیروهایی را به عمان فرستاد.
[ویرایش] جغرافیا
کشور پادشاهی عمان دومین کشور بزرگی است در شبه جزیره عربستان از ناحیه مساحت، ودر حدود ۳۰۰ هزار کیلومتر مربع مساحت خاک عمان میباشد. بیشتر خاکهای عمان کوهستانی است ودر اقصی جنوب جزیره عربستان واقع شدهاست. در بیشتر بخشهای کشور عمان رشتهکوههای بزرگ و سختگذر حجر که از دشتها و جلگههای از رأس مسندم شروع میشود ودر امتداد امارت رأسالخیمه و فجیره و سلطنت عمان میگذرد تا بیابانها و هامونهای «الجو» امتداد یافتهاست میپوشاند. در مناطق داخلیه عمان نیز کوههای متعددی وجود دارد. بلندترین قلهٔ این رشتهکوههای بزرگ که از این مناطق عبور میکند کوه حجر نامی میشود. در وسط این کوه جبل اخضر قرار دارد که ارتفاعش به ۳۰۷۵ متر میرسد. در ارتفاعات این کوه زیبا رنگهای مختلفی دارد وبشکل مدرج است. این کوه دربین سهل ودشت و تپهماهورهای بزرگ واقع شدهاست. در تباین خاک مناطق کشور عمان اختلاف گوناگونی وجود دارد، زمینهای سبخ در کرانه دریا، تا سهل حاصلخیر باطنه در جنوب شرقی و مسقط ، واز صحرای پهناور ربع الخالی تا حدود کوههای سرسبز صلاله که شبیه مناطق استوائی است. محدوده کشور عمان از مغرب امارات متحده عربی و عربستان سعودی، از جنوب کشور یمن، از شمال تنگه هرمز ، واز سمت مشرق به دریای عرب محدود میشود، درازی ساحل عمان ۱۷۰۰ کیلومتر میباشد.
[ویرایش] فرهنگ
[ویرایش] فرمانروایان
- ۱ـ احمد بن سعید البوسعیدی
- ۲ـ سعید بن احمد بن سعید
- ۳ـ حمد بن سعید
- ۴ـ سلطان بن احمد بن سعید
- ۵ـ بدر بن سیف
- ۶ـ سعید بن سلطان بن احمد
- ۷ـ ثوینی بن سعید بن سلطان
- ۸ـ سالم بن ثوینی بن سعید
- ۹ـ عزان بن قیس بن عزان
- ۱۰ـ ترکی بن سعید بن سلطان
- ۱۱ـ فیصل بن ترکی بن سعید
- ۱۲ـ تیمور بن فیصل
- ۱۳ـ سعید بن تیمور
- ۱۴ـ قابوس بن سعید
[ویرایش] منابع
- سلطنة عمان. مسقط: وزارة الاعلام، ۱۹۹۲ میلادی.
- السلطان:قابوس، البوسعید، موسوعة دلیل الأعلام: مسقط، چاپ اول، سال ۱۹۹۸ میلادی. (به عربی).
اتحادیه کشورهای عرب | |
---|---|
اردن | امارات متحده عربی | بحرین | الجزایر | جیبوتی | تونس | سودان | سوریه | سومالی | عراق | عربستان سعودی | فلسطین | قطر | کومور | کویت | لبنان | لیبی | مراکش (وصحرای غربی) | مصر | موریتانی | یمن | عمان |