بحث:طیان ژاژخا
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
تو از خودت خجالت بکش که نه معنی «ژاژ» را میدانی و نه با فعل «خاییدن» آشنائی، فقط مثل یک میرزابنویس، هرچه در فرهنگ لغتی دیدی طوطی وار تا ابد ورمیخاییش. «ژاژخاییدن» یعنی «بسیار بیهوده گفتن». هم مفهوم «تکرار، تداوم، بسیاری» و هم مفهوم «بیهودگی» (و نه یاوه گوئی) در این ترکیب نهفته است. اگر نمیتونی بفهمی چرا، اول یاد بگیر «ژاژ» چه هست و بعد یاد بگیر فعل «خاییدن» در زبان پارسی دقیقا چه معنایی دارد. بعد از آن هم ببین بزرگان شعر و ادب پارسی این ترکیب را چگونه استفاده کرده اند. --اردشیر 07:02, ۱۹ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
از شما سپاسگذارم،با شیوه سخنتان که همانا ژاژخایی است با این اصطلاح آشنا شدم.--Ariobarzan 01:33, ۲۲ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
در بیشینه فرهنگهای واژگان فارسی درباره ژاژ گفته شده است که:گیاهی است خاردار و بیمزه شبیه درمنه که هر چه شتر آنرا بخاید نرم نشود و آنرا فرو نبرد.خاییدن نیز همان معنای جویدن را دارد یا به عبارت بهتر عمل نرم کردن چیزی میان دندانها؛روی همرفته ژاژخایی یعنی سخن بیهوده بر زبان راندن و یاوه سرایی کردن.(برگرفته از فرهنگ سعدی نوشته حامدی ربانی و فرهنگ صبا نوشته محمد بهشتی)--Ariobarzan 03:16, ۲۲ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)