پنجشیر
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
ولایت (استان) پنجشیر در شمال افغانستان واقع است.
[ویرایش] موقعیت جغرافیایی
پنجشیر به فاصله 120 کیلومتری به طرف شمالشرق کابل در بین دو شاخه جنوبی هندوکش، از شمالشرق به جنوب غرب موازی به امتداد هندوکش واقع است ودرههای فرعی آن از شمال به جنوب و از جنوب به شمال امتداد داشته وبه دره عمومی پنجشیر وصل میشود. ارتفاع آن 2217 متر از سطح دریا بوده و در نقاط مرتفع به 6000 متر از سطح دریا می رسد. طول آن از دالان سنگ تا پای کوتل انجمن زیاده از 125 کیلومتر است. عرض دره پنجشیر اندازههای مختلفی دارد که بدون وسایل و وسایط فنی تعیین شده نمیتواند. پنجشیر از طرف شمال متصل است به خوست فرنگ و استان تخار و اندراب در ولایت بغلان واز طرف جنوب به نجراب سنجن و در نامه و ریزه کوهستان واز جانب مشرق و شمالشرق به نورستان و بدخشان واز طرف غرب به شتل احاطه است. رودخانه پنجشیر با ریختن به دریای کابل به پاکستان سرازیر می شود. زمستان پنجشیر سرد و پر برف بوده و تابستان معتدل دارد
مرکز پنجشیر رخه است و زبان مردم آن فارسی دری است. در آنجا تاجیکان و هزارهها زندگی میکنند و عشایر (اقوام کوچی) در بهار وتابستان در کوههای خاواک زندگی میکنند و در خزان وزمستان به مناطق گرم میروند. مردم این ولایت همه مسلمان هستند.
[ویرایش] گذشته ی تاریخی
در مورد نام پنجشیر دو نظر وجود دارد. اهالی پنجشیر معتقدند که در گذشته پنجشیر به کجکن معروف بوده است ولی در تمام آثار معتبر تاریخی و آثار منظوم و منثور قدما "پنجهیر" ضبط شده است. پنجشیریان عقیده دارند که زال پسرش رستم را از رفتن به پنجشیر منع نموده و به وی چنین توصیه نموده است:
به کجکن مرو ای پسر زنهار | که سم ستورت شود پاره پار | |
که دریای پر قعر دارد ستیز | گیاهی ندارد بجز سنگ تیز |
این ابیات را مردم پنجشیر منتسب به حکیم توس و شاهنامه می دانند در حالیکه در شاهنامه نیامده است اما افسانه ی بالا در اثار علما و شعرای کهن پنجشیر مکرر آمده است. پنجهیر از دو کلمهء "پنج" و "هیر" ترکیب یافته است که در زبان پهلوی و اوستا به معنی آب آمده است مانند "هیرمند". ابن بطوطه سیاح عرب هیر را در زبان سانسکریت به معنی کوه ترجمه کرده و پنج هیر را مآخذ از پنج کوه می داند. "بجایی رسیدیم که پنجهیر نام داشت هیر به معنی کوه است و پنجهیر یعنی پنج کوه. در آنجا شهر قشنگ و آبادانی دیدم که روی نهر بزرگ کبودینی بنا شده است لشکر ملعون چنگیز آن را خراب کرده است و از آن پس روی آبادانی ندیده این رودخانه از کوهستان بدخش سرچشمه می گیرد. یاقوت معروف بدخش از همین کوهستان بدست می آید.
از جمله جغرافیه نویسان عرب تنها یعقوبی "بنجهار" ابن خرداد "بنجار" و ابن فقیه "فنجهیر" آورده اند ولی مولفان و جغرافیه نویسان خراسان در همهء مواردی که از پنجشیر ذکری کرده اند نام آن را به شکل پنجهیر ضبط نموده اند. فردوسی در داستان دوازده رخ از پنجشیر چنین یاد آوری می نماید:
دگر پنجهیر و دگر بامیان | سرا مرز ایران و جای کیان |
در لغتنامه ی دهخدا زیر نام پنجهیر این بیت بو شکور بلخی آمده است:
به کنفالگی رفته از پنجهیر | رمیده ازو مرغک گرمسیر |
در ترجمان البلاغه قطعه ای بدین مضمون در مورد پنجهیر آمده است:
گویند هفت مرد است در پنجهیر بد | زان هفت دو مسلمان و آن پنج هیر بد | |
من پنجهیر دیدم و آن پنجهیر بد | از پنجهیر بد نشود پنجهیر بد |
همچنان پنجشیر در حدود عالم و تاریخ بیهقی پنجهیر ضبط شده است.
احمد شاه مسعود فرمانده مجاهدین افغان از پنجشیر و مشهور به شیر پنجشیر بود.
منبع:
پنجشیر در دوران جهاد، عبدالحفیظ منصور
ولایات (استانها)ی افغانستان | ||
---|---|---|
اروزگان | بادغیس | بامیان | بدخشان | بغلان | بلخ | پروان | پکتیا | پکتیکا | پنجشیر | تخار | جوزجان | خوست | دایکندی | زابل | سرپل | سمنگان | غزنی | غور | فاریاب | فَراه | قندهار | کابل | کاپیسا | کندوز | کنر | لغمان | لوگر | ننگرهار | نورستان | نیمروز | وردک | هرات | هلمند |