فارسی تاجیکی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
به تاجیکی، وامواژههای بسیاری از زبان روسی و بویژه ازبکی وارد شده است و افزون بر این در مواردی تاجیکان برای برخی معنیها و مفهومها، واژگانی را بکار میبرند که در ایران بسامد کمتری برای آن مفهوم دارند. برای نمونه در تاجیکی به خفاش، کورشاپرک، به فوتبالیست، فوتبالباز، و به کتری، چایجوشان، میگویندو به همین دلایلتاجیکی بسادگی برای ایرانیان قابل فهم نیست.
در تاجیکستان، تاجیکی را با الفبای سیریلیک که در آن تغییراتی داده شده است، می نویسند، که به آن الفبای تاجیکی میگویند.
[ویرایش] زبان تاجیکی یا گویش تاجیکی؟
برخی زبانشناسان تاجیکی را لهجهای از فارسی میدانند. برخی دیگر آن را گویشی از فارسی و متفاوت از گویش امروزی ایران میدانند (مؤسسهٔ بینالمللی استاندارد (ISO) و فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران).
اتنولوگ (Ethnologue) آن را زبانی همخانواده با فارسی ایران میداند (اتنولوگ فارسی ایران، دری و تاجیکی را به عنوان سه زبان و زیر گروه زبانهای فارسی طبقهبندی میکند). البته معیار اتنولوگ برای تشخیص بین گویش و زبان با مراجع دیگر زبانشناسی یکسان نیست و بسیاری از گویشهایی که توسط تنولوگ بهصورت زبانهای متفاوت ردهبندی شدهاند، حتی در محک عدم قابلیت فهم صدق نمیکنند. به عنوان مثال، گویشهای فرانسوی جنوب فرانسه را اتنولوگ به عنوان زبانهای جدا ردهبندی میکند.
[ویرایش] دستور زبان تاجیکی
دستور زبان تاجیکی در بسیاری موارد همانند دستور زبان فارسی نیست مگر در شمار اندکی از ساختارهای دستوری. برای نمونه در فارسی،"را"حرف اضافهای است که نشانه مفعول میباشد اما در تاجیکی، "را" را پسوند در نظر میگیرند که به اسم میپیوندد:
китобро хондам / kitobro khondam
از دیگر ویژگیهای تاجیکی که بیشتر به الفبای آن برمی گردد نشان اضافه است که در تاجیکی بدان ساختار اضافه (изофа) گفته میشود. در فارسی، نشان اضافه (-ِ) است اما در آوایش تاجیکی (-ِ) بصورت (и-)درمیآید که آنرا در نوشتار نیز میآورند و ساختار اضافه نام مینهند:
духтари хушрўй / dukhtari khushrūy