حسنعلی منصور
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
حسنعلی منصور (اردیبهشت 1302 خورشیدی تهران - 7 بهمن 1343 خورشیدی بیمارستان پارس تهران) سیاستمرد ایرانی و یک دوره نخستوزیر ایران بود.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] زندگی
حسنعلی منصور فرزند علی منصور(وزیر و نخست وزیر معروف عصر پهلوی) و نوه دختری حسن رئیس ظهیرالملک (حکمران و دولتمرد عصر قاجار و پهلوی) بود. او اردیبهشت 1302 ه.ش به دنیا آمد و پس از پایان دوران تحصیل و اخذ مدرک لیسانس حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه تهران، کار دولتی خود را از وزارت امور خارجه آغاز کرد (1324) و با پشتوانه قوی خانوادگی مدارج ترقی را طی کرد. او پس از یک ازدواج ناموفق ، با فریده امامی نوه دختری حسن وثوق(وثوق الدوله) ازدواج کرد و با خانواده های متنفذ وثوق، قوام، امینی و... هم نسبت فامیلی پیدا کرد.
منصور اولین دبیرکل حزب ایران نوین بود و پس از احراز پست نخست وزیری بجای امیر اسدالله علم،قصد انجام اصلاحات و تغییراتی را داشت. او با ارائه و دفاع از لایحه معاف بودن مستشاران آمریکایی از محاکمه در ایران، که به لایحه کاپیتولاسیون معروف شد با مخالفت شدید ملیون و روحانیان ایران، بویژه آیتالله خمینی روبرو شد.
در اول بهمن ۱۳۴۳ در مقابل مجلس شورای ملی توسط محمد بخارایی ، عضو گروه فداییان اسلام ترور شد.
[ویرایش] ترور
... آقای بخارایی در یک مغازه آهن فروشی کار میکرد... روز قبلش از اوستایش اجازه میگیرد که من ممکن است فردا نتوانم بیایم.
... نزدیکیهای ساعت 10 بود که ماشین منصور از قسمت شاه آباد وارد میدان بهارستان میشود و به طور عمودی جلوی درب مجلس میایستد، ... خود منصور درب را باز میکند و میآید بیرون ... آقای بخارایی هم از قسمت جنوب به طرف شمال داشت میآمد، { منصور } که درب را باز میکند و میآید، به فاصله دو متر بین این دو تا فاصله بوده، و گارد محافظ با دو تا ماشین بنز ایستاده بودند، هنوز گارد محافظ پیاده نشده بودند، اسلحه هم لای دفترچه بوده، آن دفترچه که دستش بوده، اسلحه هم لای آن بوده، به مجرد اینکه منصور میآید پایین ،اسلحه را همان جوری که دستش بوده تیر اول را شلیک میکند که میخورد به شکم منصور. منصور که دولا میشود، تیر دوم را میزند پس گردنش، تیر سوم را که میخواهد بزند { گارد محافظ } میزنند زیر دستش، اسلحه میپرد بالا. بخارایی را آنجا میگیرند.
وقتی[ او را] میگیرند، آقای نیک نژاد از آن ور ماشین شروع میکند به تیراندازی کردن. گارد فرار میکند و آقای بخارایی هم فرار میکند. سربازهایی که دم مجلس بودند، یکی که مأمور پست بوده و یکی دو نفر از توی مجلس بودند صدای تیر را که میشنوند، میآیند بیرون، نیک نژاد را میگیرند. نیک نژاد میگوید من نبودم، { او آنجاست } دارد میرود. آنها برمیگردند میبینند که یکی وسط خیابان دارد فرار میکند، نیک نژاد را ولش میکنند که آن هم میپرد توی تاکسی، نیک نژاد از آن ور میرود. آقای بخارایی هم چون زمین یخبندان و سر بود، سر میخورد زمین، ( میخورد زمین )، چند تا پلیس که عقبش کرده بودند میگیرند او را آنجا و میآورند کلانتری بهارستان.
[ویرایش] مرگ
حسنعلی منصور پس از چند روز دست و پنجه نرم کردن با مرگ و پس از چند عمل جراحی در بیمارستان پارس تهران بدرود حیات گفت و پیکرش را با تشریفات مخصوص در صحن آرامگاه رضا شاه پهلوی در حضرت عبدالعظیم ری به خاک سپردند. پس از انقلاب اسلامی 1357 عده به سردستگی شیخ صادق خلخالی آرامگاه رضا شاه و مقابر پنجاه تن از وابستگان رژیم پهلوی را خراب می کنند که از جمله آنها قبر حسنعلی منصور و ارتشبد سید محمد خاتمی و سپهبد فضل الله زاهدی و سلیمان بهبودی و... بود و استخوان های آنها را هم بیرون می آورند.
[ویرایش] منابع
1- ناگفتهها، از مهدی عراقی، ص 211 و 212 2- کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد 2 ، ص 355 و 356 . 3- معمای هویدا، دکتر عباس میلانی. 4- تاریخ بیست ساله ایران، حسین مکی، ج 8 ، صفحات پایانی کتاب ، گزارش صادق خلخالی از تخریب آرامگاه رضا شاه پهلوی.